ابزارهاى جهانى شدن اقتصاد
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[24 Jul 2008]
[ مهدى عراقى]
جهانى شدن پس از فروپاشى اتحاد جماهير شوروى گسترش چشمگيرى داشته است. در عصر جهانى شدن، امور به طرف خصوصى سازى و غيردولتى شدن حركت مى كند. در اين فضاى جهانى شدن، افراد نه تنها در درون مرزهاى كشور خود، بلكه در صحنه بين المللى در پى افزايش سود، توانايى، خلاقيت، توليد و گسترش فعاليت ها هستند. در اين عصر، رقابت كشورها عمدتاً در صحنه نرم افزارى است و بدون توجه به توان انسان ها و خلاقيت، نمى توان ثروت ملى را ارتقا بخشيد. در فرآيند جهانى شدن اقتصاد، اقتصادهاى ملى كشورها به سمت اقتصادى جهانى با وابستگى متقابل تحول مى يابند. از اين رو، فعاليت هايى كه پيشتر در چارچوب ملى يا درون چارچوبى بين المللى، اما تنظيم شده صورت مى گرفته، در حال حاضر به شكلى جهانى و مطابق نيازهاى بازارهاى جهانى صورت مى گيرد. اين حركت، يك انتقال كيفى به سوى نظام اقتصاد جهانى است كه ديگر بر پايه اقتصاد ملى مستقل استوار نيست، بلكه براساس الزامات بازار جهانى براى توليد، توزيع و مصرف عمل مى كند اما اين پديده داراى معيارها و ابزارهايى است كه در اين مقاله به آنها پرداخته مى شود.
براساس معيارهاى جهانى شدن، اقتصاد را مى توان به چهار دسته تقسيم كرد. اين ابزارها عبارتند از:
۱) پيشرفت هاى تكنولوژيك
۲) بين المللى شدن توليد به كمك فعاليت شركت هاى چندمليتى
۳) تجارت بين الملل
۴) سرمايه گذارى خارجى و سير جريان سرمايه.
۱) پيشرفت هاى تكنولوژيك
يكى از عوامل مهم و مؤثر در فرآيند جهانى شدن (به خصوص طى دهه گذشته) پيشرفت و جهان گرايى تكنولوژى بوده است. پيشرفت سريع تكنولوژى اطلاعاتى (كامپيوتر و مخابرات) در روند جهانى شدن نقش بسزايى داشته است. در واقع انقلاب اطلاعاتى، ادغام را تسهيل كرده و موانع ايجاد شده از طريق فاصله هاى فيريكى و جغرافيايى را از ميان برده يا محدود كرده است. به عنوان مثال، ديجيتالى شدن باعث شده است تا بسيارى از خدمات قابل مبادله شوند. در حالى كه چنين امكانى در گذشته وجود نداشت. علاوه بر آن توافق هاى دور اروگوئه درباره تجارت خدمات، اين امكان را به وجود آورده است تا خدمات در محل ها و زمان هاى مختلف بيش از پيش قابل ارائه و مصرف باشند.
علاوه بر پيشرفت هاى اطلاعاتى، جهان گرايى تكنولوژيك نيز نقش بسزايى در روند جهانى شدن اقتصاد ايفا كرده است. جهان گرايى تكنولوژيك را از سه جنبه مى توان مورد بررسى قرار داد:
الف ـ بهره بردارى جهانى از تكنولوژى
ب ـ همكارى جهانى در زمينه تكنولوژى
ج ـ توليد جهانى تكنولوژى.
حال به طور خلاصه هر يك از اين موارد را مورد بررسى قرار مى دهيم:
الف ـ بهره بردارى جهانى از تكنولوژى:
ابتدا بايد اين نكته را بيان كرد كه بهره بردارى جهانى از تكنولوژى معلول افزايش تجارت جهانى است و نه علت آن. در واقع با از ميان رفتن موانع تجارى و ايجاد فضاى رقابتى در سطح جهانى، تمايل استفاده از تكنولوژى هاى به روز و پيشرفته افزايش يافته است. علل اصلى اين موضوع را مى توان چنين بيان كرد:
اولاً محصولاتى كه از نظر تكنولوژيكى برتر هستند براى دستيابى به بازارهاى جهانى مستعدترند و امكان نفوذ و راهيابى آنها به بازارهاى جهانى بيشتر است. ثانياً تكنولوژى مستقل از محصول، از طريق روش هايى مانند واگذارى حق امتياز و انتقال دانش فنى در بازارهاى جهانى قابل استفاده شده است. بنابراين شاهد يك روند افزايشى استفاده از تكنولوژى هستيم كه اين امر خود باعث افزايش ارتباط كشورها با يكديگر مى شود و روند جهانى شدن را سرعت مى بخشد.
ب ـ همكارى جهانى در زمينه تكنولوژى:
همكارى تكنولوژيك را مى توان به دو گونه تقسيم كرد؛ يكى همكارى نهادهاى غيرانتفاعى (مانند دانشگاه ها) و ديگرى همكارى بخش هاى تجارى. مسلماً تمايلات هر كدام از اين گروه ها براى انتقال دانش فنى متفاوت است. نهادهاى غيرانتفاعى تمايل بيشترى به همكارى و انتشار دستاوردهاى تحقيقاتى خود نسبت به بخش تجارى (شركت ها) دارند. همكارى تكنولوژيك ميان شركت ها از دهه ۱۹۸۰ به بعد رونق گرفته است. همچنين اين همكارى صرفاً به چند حوزه مهم تكنولوژى منحصر مى شود. علت آن نيز اين است كه اولاً تكنولوژى هاى نو در مقايسه با تكنولوژى هاى گذشته به مراتب «دانش گراتر» هستند. ثانياً كسب اطلاعات ـ در نتيجه تسهيل دانش فنى ـ براى صنايع نوپا ضرورت دارد. ذكر اين نكته لازم است كه همكارى هاى جهانى در زمينه تكنولوژى غالباً ميان كشورهاى پيشرفته صورت مى گيرد.
ج ـ توليد جهانى تكنولوژى:
محور اصلى توليد جهانى تكنولوژى، شركت هاى چندمليتى هستند. در گذشته شركت هاى
چند مليتى به مثابه سازمان هايى بودند كه مهم ترين امكانات آن ها هم چون مديريت عالى، طراحى استراتژيك و آزمايشگاه هاى تحقيقاتى شان در كشور مادر قرار داشت. در حال حاضر مشاهدات نشان مى دهد كه اين شركت ها اقدام به تأسيس آزمايشگاه هاى «تحقيق و توسعه» در كشورهاى ميزبان كرده اند و در نتيجه فرآيند توليد تكنولوژى از چند كشور محدود به كشورهاى بيشترى گسترش پيدا كرده است.
۲) بين المللى شدن توليد به كمك فعاليت شركت هاى چند مليتى
بين المللى شدن توليد به مفهوم توليد قطعات كالاها و خدمات در كشورهاى مختلف است به طورى كه كنترل مديريت اين واحدها بر عهده اداره مركزى شركت اصلى در كشور ديگر، قرار داشته باشد.
فرآيند بين المللى شدن توليد يكى از ابزارهاى اصلى جهانى شدن طى سه دهه گذشته بوده است. به عبارت ديگر توزيع فرآيند توليد كالا در ميان كشورها باعث ادغام و وابستگى اقتصادى هر چه بيشتر آنها شده است. به طور كلى بحران اقتصادى جهان در دهه ۱۹۷۰ ناشى از كاهش نرخ رشد جهانى و شرايط اقتصادى آمريكا بعد از جنگ ويتنام (كه منجر به خاتمه رهبرى دلار آمريكا در نظام پرداخت هاى مالى بين المللى شده و موجب حركت به سوى نظام نرخ متغير و منعطف گرديد) و بحران نفت (افزايش شديد قيمت نفت) بود و باعث گرديد شركت ها - بخصوص در كشورهاى صنعتى - با بازارهاى با رشد كم، سودآورى در حال كاهش و تشديد رقابت مواجه گردند. در پاسخ به شرايط جديد، آنها مجبور به اتخاذ تدابير جديدى در سطح بين المللى شدند. بدين صورت كه اين شركت ها جهت بهره گيرى از نيروى كار ارزان ديگر كشورها و در پى به دست آوردن بازارهاى جديد و يافتن شركاى استراتژيك، اقدام به انتقال بخشى از فعاليت هاى توليد خود به ديگر كشورها نمايند. در اين ميان شركت هاى چندمليتى و فرامليتى نقش قابل توجهى در جريان انتقال توليد به نقاط مختلف دنيا ايفا كرده اند.
۳- تجارت بين المللى
واضح است كه هر چه حجم مبادلات كشورها بيشتر باشد ميزان ارتباط و وابستگى ميان آنها افزايش يافته و ادغام اقتصادى و جهانى شدن سهل تر خواهد شد. براساس نظريه هاى اقتصادى، تجارت آزاد باعث شكل گيرى توليد در كشورها برپايه مزيت نسبى آنان مى شود.
اين امر نيز منجر به تشويق توليد و صادرات كالاها و خدماتى مى شود كه باتوجه به منابع موجود در كشور با هزينه كمتر، توليد مى شوند و واردات، جايگزين توليدات داخلى كالاها و خدماتى مى شود كه در اين كشورها با توجه به منابع و امكانات موجود گران تر توليد مى گردند. به عبارت ديگر برقرارى تجارت آزاد منجر به شكل گيرى نظام توليد كشورها بر پايه مزيت نسبى شده و به تبع آن از منافع موجود در كشور به نحو كاراترى استفاده خواهد شد. همچنين در توجيه اقتصادى كاهش موانع تجارى، مى توان گفت كه اگر كشورى موانع تجارى راكاهش دهد منافع اقتصادى آن نه تنها به طرف هاى تجارى آن كشور مى رسد، بلكه خود آن كشور نيز از اين كاهش منتفع مى شود. چون مصرف كنندگان اين كشورها به كالاهاى ارزان تر و بهتر دسترسى پيدا مى كنند و توليدكنندگان اين كشورها نيز تحت فشار رقابت، كارايى بهترى پيدا خواهند كرد. بنابراين برقرارى سيستم تجارت آزاد ميان كشورها باعث همبستگى بيشتر و ادغام سريع تر اقتصاد كشورها خواهد شد و جهانى شدن را تسهيل مى كند.
۴- سرمايه گذارى مستقيم خارجى و جهانى شدن
اولويت هاى توسعه در كشورهاى در حال توسعه شامل دستيابى به رشد مستمر درآمد در اقتصاد از طريق افزايش نرخ سرمايه گذارى، تقويت ظرفيت هاى تكنولوژيك و مهارتى، بهبود توان رقابت پذيرى محصولات صادراتى، توزيع منافع رشد به صورت عادلانه از طريق ايجاد موقعيت هاى شغلى بيشتر و بهتر و حمايت از محيط زيست براى نسل آينده است. بستر جديد و رقابتى اقتصاد جهانى كه در حال آزادسازى و جهانى شدن است و فعاليت هاى اقتصادى كه در آن بستر صورت مى پذيرد، فشار زيادى را بر اقتصادهاى در حال توسعه وارد مى كند تا منابع و توانايى هايشان را ارتقا بخشند و اگر مى خواهند به اهداف فوق دسترسى پيدا كنند وسايل آماده سازى بستر جديد براى ارتباط با اقتصاد جهانى كه همراه با رشد سريع دانش، كوچك شدن فضاى اقتصادى و تغييرات سريع در شرايط رقابتى و همچنين تكامل بينش ها و سياست هاست، را فراهم آورند.
در دنياى در حال آزادسازى و جهانى شدن، در صورتى رشد مى تواند مداوم باشد كه كشورها بتوانند فعاليت هاى داراى ارزش افزوده بالاتر و جديدتر را گسترش دهند و به توليد كالاها و خدماتى مبادرت كنند كه به صورت مستمر موقعيت آنان را در يك بازار رقابتى حفظ نمايد.
در اين زمينه سرمايه گذارى مستقيم خارجى و توليد بين الملل مى توانند نقش مهمى در كمك به بنگاه هاى ملى بويژه در كشورهاى در حال توسعه ايفا نمايند. البته اين نكته قابل ذكر است كه همواره اهداف دولت هاى سرمايه پذير شركت هاى فرامليتى كه از عوامل اصلى سرمايه گذارى مستقيم خارجى هستند همسو و يكسان نيستند.
بنابراين امروزه بيشتر كشورهاى در حال توسعه، سرمايه گذارى مستقيم خارجى را كانال مهمى براى به دست آوردن منابع مورد نياز براى توسعه قلمداد مى نمايند.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری:
|
بنیاد آیندهنگری ایران |
پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱ نوامبر ۲۰۲۴
اقتصاد فراصنعتی
|
|