Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


انديشه هاي پيتر دراكر

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[17 Mar 2008]   [ دكتر علي محمد گودرزي]

تازه هاي مديريت


- مدرس دانشگاه و رئيس مؤسسه عالي پژوهش تأمين اجتماعي

مقدمه: پيتر دراكر در سال 1909 در وين پايتخت اتريش به دنيا آمد. او دكترا در رشته حقوق عمومي و بين الملل را از دانشگاه فرانكفورت اخذ كرد. او تاكنون 31 جلد كتاب به جامعه بشري عرضه كرده كه به بيش از 20 زبان زنده دنيا ترجمه شده است. نيمي از اين كتا ب ها در زمينه مديريت و نيم ديگر درباره زمينه هاي اجتماعي، اقتصادي و سياست است. علاوه بر اين او مقالات متعددي را در مجلات معتبر و بين المللي منتشر كرده است. او از جواني به كار مشاوره با شركت هاي بزرگ صنعتي، مالي و اقتصادي نظير جنرال موتورز و جنرال الكتريك پرداخته و بيش از نيم قرن مديران را آموزش داده و الهام بخش آنان بوده است. بنابراين سهم او در تربيت مديران قرن حاضر از طريق بيان و قلم غيرقابل انكار است. او را مي توان اولين فيلسوف مديريت و معروف ترين متفكر اين رشته در عصر حاضر دانست. بسياري از مفاهيم و واژه هاي عرصه مديريت و كسب و كار و مسائل اجتماعي و تغييرات آن به ابتكار و ابداع او اكنون سكه رايج شده است. مفاهيم و اصطلاحات كارهاي دانش بر، كاركنان فرهيخته، پسامدرن، راهبرد كسب و كار، خصوصي سازي، سازمان هاي يادگيرنده، جامعه سازمان ها و تئوري هاي مديريتي نظير مديريت برمبناي هدف از آن جمله است.

او از خصوصيات جامعه پس از سرمايه داري، جامعه دانايي، جايگاه كاركنان فرهيخته، مديريت آينده و چالش هاي آن در قرن 21 بسيار سخن گفته و نزديك به يك قرن عصر پربركت او مجالي فراهم آورده تا او به بهترين نحو ماجراهاي يك مشاهده گر را براي عبرت و استفاده ديگران روايت كند و چشم اندازي را فرا ديد همگان نهد كه به تفكر و تغيير گرايش يابند و آشفته گردند.

جك ولش مدير برجسته قرن، اذعان مي كند كه اولين ايده تغييرات در شركت جنرال الكتريك را كه در قالب راهبرد در كسب و كار شماره يك و دو شويد وگرنه حذف مي شويد. مطرح كرده است در سال 1981 از دراكر گرفته است. اندي رهبر اينتل، دراكر را يك قهرمان مي داند كه به نحوي بديع مي نويسد و فكر مي كند رئيس سابق كوكاكولا نيز معترف است كه دراكر ذهن من را روشن كرد. او بعد از هر نشست به من مي گفت: به من نگو يك نشست عالي با من داشتي. به من بگو اول هفته بعد دنبال چه كاري هستي كه متفاوت باشد.

توسن انديشه هاي بلند دراكر عرصه هاي بسياري را در شئون تفكر بشري جولانگاه خود قرار داده و از او متفكري جامع و انديشمندي ژرف نگر در حوزه مديريت، سياست، اقتصاد و اجتماع ساخته است. در ادامه متن مصاحبه با او جهت بهره مندي خوانندگان محترم آمده است.

دراكر: هنوز 18 سالم تمام نشده بود كه دبيرستان را تمام كردم و وين را به قصد هامبورگ در آلمان به عنوان يك كارآموز در شركت صادركننده كتان ترك كردم. پدرم خوشحال نبود و از من مي خواست كه دانشجوي تمام وقت دانشگاه شوم اما من از اينكه يك بچه محصل باشم خسته بودم و مي خواستم كار كنم. براي جلب رضايت پدر در دانشكده حقوق دانشگاه هامبورگ ثبت نام كردم. در طول يك سال و نيمي كه در هامبورگ بودم در طول روز كار مي كردم و به ندرت در كلاس ها حاضر مي شدم. اما كار به عنوان كارآموز بسيار سخت بود و من خيلي چيز ياد نمي گرفتم. من بعد از ظهرهاي هر روز به كتابخانه معروف شهر مي رفتم و در اين 15 ماه به آلماني، انگليسي و فرانسه خواندم و خواندم و خواندم.

شما همواره در زندگي كاري و شخصي روبه بهبود و تغيير بوده ايد. چگونه اين خصيصه را در خود پديد آورده ايد؟

– من دو هفته در سال را در تابستان به بازنگري كارها، نوشته ها و تدريس هايم مي گذرانم. شروع مي كنم از چيزهايي كه من خوب انجام داده ام اما مي توانستم و بايد بهتر انجام مي دادم يا چيزهايي كه ضعيف انجام دادم و چيزهايي كه بايد انجام مي دادم اما ندادم و اولويت هايم را در فعاليت هايم مشخص مي كنم. من تئوريسين نيستم بلكه از فلان كار مشاوره به طور روزانه مسائل و فرصت هاي مهمي را داشته و لمس كرده ام.
چه حادثه اي در زندگي براي اولين بار در شما اثر گذاشت و شما را متحول كرد؟

– زماني كه در 18 سالگي در هامبورگ درس مي خواندم روزي به اپراي شهر به تماشاي اجراي قطعات موسيقي رفتم و به شدت تحت تاثير قرار گرفتم. خواستم نويسنده را ببينم كه چگونه چنين كار دلپسندي را عرضه كرده است. او 80 ساله بود. به او گفتم چگونه در اين سن توانستي چنين كار خوبي عرضه كني. او گفت: من در تمام عمر به عنوان يك موسيقيدان تلاش داشته ام كه بهترين باشم. من هميشه خود را متعهد كرده ام كه كوشش بالاتري انجام دهم. اين سخنان تاثير عميقي بر من گذاشت.

شما بيش از 30 جلد كتاب و ده ها مقاله تاليف و منتشر كرده ايد كه همگي تاثيرگذار بوده اند. زيربناي مشترك نوشته هاي شما چيست؟

- در طول بيش از 60 سال، از اولين كتابم تاكنون همواره اعتقاد به چندگانگي و منحصر به فرد بودن انسان، زيربناي نوشته هاي من بوده است. من همواره به مردم بيشتر از موضوعات مجرد علاقه مند بودم چه رسد به اينكه بخواهم در چارچوب هاي خشك طبقه بندي شده حركت كنم. به اعتقاد من نه تنها مردم جالب تر و متنوع ترند بلكه به معناي دقيق كلمه با معناتر هستند زيرا آنها رشد مي كنند، توسعه مي يابند، تحول پيدا مي كنند و به شخصيت جديدي تبديل مي شوند.

كداميك از كتاب هاي خود را بيشتر مي پسنديد؟

– هر موقع از من مي پرسند كه كداميك از كتاب هايم را بهترين مي دانم، من مي خندم و مي گويم بعدي. البته من شوخي نمي كنم. فكر من و كار من اين است كه كتاب بعدي ام بهتر از قبلي باشد و اندكي به بهترين نزديك باشد.

شما بيش از 20 سال استاد دانشگاه مديريت دانشگاه نيويورك بوده ايد و از سال 1971 تاكنون استاد دانشگاه كاليفرنيا هستيد. نگرش شما نسبت به تدريس چگونه است؟

– من ترجيح مي دهم به دانشجوياني درس بدهم كه تجربه مديريتي داشته باشند. دانشجويان بدون پيشينه تجربي خوب چيزي از من ياد نمي گيرند زيرا من چيزي از آنها ياد نمي گيرم.

در اوقات فراغت چه كار انجام مي دهيد؟

– كدام اوقات فراغت!
به جامعه امروز نگاه مي كنيم. تفاوت منابع اقتصادي و توليدي با جامعه ديروز در چيست؟
– جامعه سرمايه داري و ماركسيسم در عصر ما جاي خود را به سرعت به جامعه اي جديد و كاملاً متفاوت مي دهد. جامعه جديد كه هم اينك وجود دارد جامعه پيش از سرمايه داري است. عوامل سنتي توليد يعني زمين، نيروي كار و حتي سرمايه ديگر براي هيچ كشوري امتياز رقابتي ويژه نيست. منبع عمده و مهم اقتصادي جامعه جديد نه سرمايه است نه منابع طبيعي و نه كار و كارگر، بلكه دانش است و خواهد ماند. البته عوامل سنتي از بين نرفته اند بلكه تنها نقش هاي ثانويه پيدا كرده اند .

دانش كه از آن نام برديد چه مفهومي دارد؟

– دانش در جامعه دانايي اساساً متفاوت است با آنچه در جوامع قبلي بود و مفهومي كه اغلب درنظر گرفته مي شود. سقراط اعتقاد داشت كه تنها شق منحصر به فرد دانش و معرفت، معرفت به خويشتن است يا خودشناسي است. يعني دانش و معرفت به معناي توانايي انجام كار نبود. توانايي معرفت نبود بلكه مهارت بود. امروزه منظور ما از علم و دانش اطلاعاتي است كه عملاً قابل استفاده بوده و ناظر بر تحقق عيني نتايج است كه ديگر نه در درون شخص كه در جهان بيروني يعني در جامعه و عرصه اقتصاد متجلي مي شود. بنابراين زماني كه 250 سال قبل، دانش مفهوم خود را تغيير داد و به سوي كاربردي شدن و كاربرد يافتن در ابزارها، فرايندها و توليدات گام برداشت و اين دقيقاً همان مفهومي است كه امروزه اغلب مردم از فناوري دارند. منظور از علم و معرفت در معناي جديدش علم كاربردي است و دانش قابل عرضه و ابزار كسب نتايج اقتصادي و فوايد اجتماعي. اكنون ما مي دانيم منبع ثروت چيزي ويژه انسان يعني دانش است. چنانچه دانش به كار افزوده شود نتيجه اش بهره وري است و اگر دانش را به كارهاي تازه و بي سابقه بيفزاييم آن را نوآوري مي ناميم. تنها دانش مي تواند ما را به اين دو هدف برساند.

تخصصي شدن علم در دوران جديد چه تاثيري بر كاربردي شدن آن داشته است؟

– دانش كاربردي تنها وقتي مؤثر است كه تخصصي شود. امروزه ما از اين شقوق تخصصي نه به عنوان مهارت ها و فنون، بلكه در قالب تخصص سخن به ميان مي آوريم. يك رشته تخصصي، فن و مهارت را به يك متدولوژي نظير مهندسي تبديل مي كند. هريك از اين متدولوژي ها، هنرها و مهارت هاي فني را از حالت تجربي صرف خارج مي كند و آنها را به صورت سيستم آموزشي قابل تعليم و تعلم درمي آورد. بنابراين محور نيروي كار در جامعه دانايي شامل افرادي با تخصص بالاست.

آيا اين افراد همان ها هستند كه شما از آنها به انسان فرهيخته در جامعه و كاركنان فرهيخته در سازمان تعبير مي كنيد؟

- جامعه پس از سرمايه داري، جامعه دانايي است. دانش منبع اصلي و كليدي در اين جامعه است و كاركنان فرهيخته گروه مسلط در نيروي كار هستند. درواقع انسان فرهيخته نماينده جامعه دانايي است. انسان فرهيخته مظهر تمام عيار جامعه پس از سرمايه داري است. دانايي همواره در آدمي تجسم و تبلور پيدا مي كند. انسان ها هستند كه حامل دانايي اند. دانايي توسط انسان ها خلق مي شود و تعالي مي يابد. ادامه اين مصاحبه در شماره بعد خواهد آمد.

اين دگرگوني درجامعه تا چه حد اهميت دارد؟

– اين همان دگرگوني عظيم و كاملاً بي سابقه اي است كه در تاريخ تفكر و فرهنگ جهاني به وقوع پيوسته است. بزرگترين تغيير و دگرگوني همانا تغيير و دگرگوني در دانايي خواهد بود، يعني دگرگون شدن شكل و محتوا، معنا و مفهوم، مسئوليت و رسالت و بالاخره در آن چيزي كه به معناي فرهيختگي انسان و نشانه انسان فرهيخته به حساب مي آيد. پس از اين، دانش كليد حل مشكلات است. جهان در آينده نه بر پايه نيروي كار، مواد خام و انرژي بلكه بر محور دانش خواهد گرديد.

به همين دليل است كه كارهايي كه توسط كاركنان فرهيخته انجام مي گيرد كارهاي دانش بر نام نهاده آيد؟

– اقتصاد كشورهاي پيشرفته اينك پيوسته از سرمايه بري و نيروبري به سوي دانش بري مي شتابد و صنايع از حالت مواد خام به دانش بر تبديل مي شوند. اينك دستمزدهاي گزاف به جاي اينكه به اپراتورهاي دستگاه ها و براي انجام كارهاي تكراري و غيرماهرانه آنها تعلق گيرد به كاركنان فرهيخته كه طراحي، كنترل و نگهداري فرايند توليد يا مديريت اطلاعات را برعهده دارند پرداخت مي شود. ژاپن با صرف همان مقدار مواد خام و انرژي كه 30 سال پيش به كار مي گرفت اينك دو و نيم برابر كالاي صنعتي مي سازد. فرآورده نمونه سال هاي 1920 يعني خودرو نزديك به 60 درصد از بهاي تمام شده اش صرف تهيه موادخام و انرژي مي گرديد. فراورده نمونه سال هاي 1980 تراشه هاي غيررسانا است كه بهاي انرژي و موادخام مصرفي آن به 2 درصد نيز نمي رسد.

بدين ترتيب نيروي كار و كاركنان سنتي و يدي با كاركنان فرهيخته و تحصيلكرده كاملاً دگرگون شده است.

– نيروي كار به سرعت درحال تغيير است. در گذشته كاركنان صنعتي يقه آبي در كارخانه هاي توليد انبوه، مركز نيروي كار بودند، اما امروزه ثقل نيروي كار در هر كشور توسعه يافته، كاركنان فرهيخته هستند. يك قرن پيش اكثريت افراد در كشورهاي پيشرفته در مزارع و كارگاه ها با دستان خود كار مي كردند. 50 سال بعد نسبت كاركنان يدي در نيروي كار آمريكا به حدود نصف كاهش يافت. حال بعد از 50 سال، كمتر از يك چهارم كاركنان آمريكا از كار يدي نان مي خورند، مزيت رقابتي نيروي كار ارزان به سرعت از دست رفته است. بنابراين براي كشورهاي درحال توسعه ممكن نخواهد بود كه در بازار جهاني روي پايه مزيت نيروي كار ارزان به عنوان يك مزيت تكيه كنند. تا سال 2010 در كشورهاي پيشرفته، كاركنان صنعتي بيش از 8 درصد نيروي كار نخواهند بود.

بزرگترين چالشي كه جامعه دانايي با آن روبه روست چيست؟

- بزرگترين چالش جامعه دانايي، بهره وري كاركنان فرهيخته خواهد بود و بس. راهبرد كاركنان فرهيخته به سوي بهره وري از كوشش هاي مهم مديران آينده خواهد بود. اصولاً بهره وري دانش، رفته رفته به عاملي تعيين كننده در جايگاه رقابتي شركت ها، صنايع و تمامي كشورها تبديل مي شود. تنها مزيتي كه يك كشور، صنعت يا شركت مي تواند از آن برخوردار شود توانمندي در بهره برداري و استفاده جامع و همه جانبه از دانش هاي موجود است.
حذف فعاليت هاي زايد و غيرضروري چه تاثيري در بهره وري نيروي كار دارد؟

– در كارهاي ماشيني اين ماشين آلات هستند كه بر كارگر مسلط اند و كارگر عملاً در خدمت ماشين است. كشاورزي كه زمين را شخم مي زند به قصد رفتن به ميهماني و جلسه سوار بر تراكتور نمي شود. در كارهاي دانش بر كه ماشين در خدمت كاركنان است بهره وري در گرو آن است كه هر فعاليتي كه در اجراي كارها نقش و تاثير مثبتي ندارد حتماً حذف شود. حذف چنين فعاليت هايي مي تواند بزرگترين و تنها اقدام لازم درجهت افزايش بهره وري باشد. وظيفه پرستاران در بيمارستان ها مراقبت از بيماران است ولي آنها سه چهارم وقت خود را صرف تكميل اوراق و فرم هاي مختلف مي كنند. اين اتلاف وقت نه تنها بهره وري را زايل مي سازد كه انگيزه و غرور افراد را نيز جريحه دار مي كند.

آيا پول مي تواند به عنوان انگيزه كاركنان فرهيخته مؤثر باشد؟

– از اين پس نمي توان در ازاي پرداخت هاي بيشتر به افراد در آنان وفاداري به وجود آورد. چنين امري زماني حاصل مي شود كه در كاركنان فرهيخته اين اطمينان به وجود آيد كه سازماني كه فعلاً آنان را در استخدام خود دارد در مقايسه با ديگر سازمان ها فرصت هاي استثنايي تري را براي كسب حداكثر بهره وري از آنها به آنان ارائه داده است.

كاركنان فرهيخته را چگونه بايد مديريت كرد؟

- كاركنان فرهيخته بايد به گونه اي مديريت شوند كه گويي افرادي داوطلب هستند. آنها مي توانند ابزارشان يعني فكرشان را به دست بگيرند و به هرجايي كه مي خواهند بروند. آنان خود را به عنوان يك متخصص مي بينند نه يك مستخدم. كاركنان فرهيخته را هرگز نمي توان تحت نظارت دقيق قرار داد زيرا آنان بيش از هر فرد ديگر در سازمان به كار خود اشراف دارند. حتي در ژاپن هم كاركنان فرهيخته، به رغم تاكيد زيادي كه بر وفاداري و تعهد مادام العمر مي شود، به سرعت جابه جا مي شوند و نقل و انتقال مي يابند. مديريت كاركنان فرهيخته بايد براساس اين تفكر باشد كه شركت نياز به آنها دارد، بيشتر از اينكه آنها به شركت نياز داشته باشند. آنها در يك سازمان كار مي كنند، متعلق به سازمان نيستند. آنها خود را با دانش مي نمايانند و شغل خود را به عنوان زندگي مي بينند. اين گروه در انديشه دريافت نيستند ولي مي خواهند كار پرجذبه و چالش آفرين باشد. افزون بر اين مي خواهند كه رسالت سازمان را به خوبي بدانند و بدان اعتماد و ايمان داشته باشند.

تعبير خود مديريتي كه شما درمورد كاركنان فرهيخته به كار برده ايد به چه معنا است؟

– در گذشته كاركنان اداره مي شدند، اكنون كاركنان فرهيخته ميل به خودمديريتي دارند و روز به روز به سوي خودمديريتي مي روند، گويي كارفرما و استخدام كننده اي در ميان نيست. جامعه دانايي، جامعه رئيس و مرئوس نيست. كاركنان فرهيخته كارفرماي مشخص و ثابتي نخواهند داشت. بايد خود را براي انجام چند كار با هم و بيش از يك حرفه و يك سازمان آماده كنند. اكنون كاركنان فرهيخته بيش از سازمان ها دوام مي آورند و به كار و فعاليت ادامه مي دهند. توان جابه جايي دارند و مي توانند تا درازمدت به فعاليت هاي سازنده بپردازند. بزرگاني كه به قله هاي بلند سرفرازي رسيده اند همواره خودشان را اداره مي كرده اند. در شرايط كنوني جهان و جامعه انساني ما، همه بايد بياموزند كه خود را اداره كنند و مدير خود باشند.

توانمندي خود را چگونه تشخيص دهيم؟

– براي تشخيص توانمندي هاي خود تنها يك راه حل وجود دارد: تجزيه و تحليل بازخورد. يعني مقايسه نتيجه ها با انتظارها. از اين كار چند تصميم براي اقدام گرفته مي شود: اول تمركز بر روي توانمندي ها. خود را در جايي بگذاريد كه امكان و توان كار كردن و دستيابي به نتيجه را داريد. دوم درجهت بهسازي و افزايش توانمندي هاي خود بكوشيد. سوم نقاطي را كه نياز به بالا بردن مهارت يا افزايش دانش كاري دارند، نشان دهيد. چهارم مهار كردن خودبيني هاي ناشي از هوشمندي و درمان كردن بيماري عادت هاي بد. پنجم مشخص كردن آن چيزي كه نبايد انجام دهيم. بنابراين هيچ گاه نكوشيد تا خود را عوض كنيد. اين كار شدني نيست. بكوشيد و سخت بكوشيد روش كاركرد خود را بهبود ببخشيد.

نقش و جايگاه آموزش مستمر و يادگيري مدام در افزايش بهره وري چيست؟

– افزايش در بهره وري نيازمند آموختن و يادگيري مستمر است. درس ژاپني ها در اين زمينه آن است كه: بهره بزرگ ما از آموزش تنها يادگرفتن چيزي تازه نيست بلكه آن است كه كار خوب را بهتر انجام دهيم. در عصر اطلاعات همه بنگاه هاي اقتصادي بايد به گونه مؤسسه هاي يادگيري درآيند. اصل غيرقابل خدشه و نياز جامعه پس از سرمايه داري آن است كه هرچه سطح سواد و تحصيلات يك فرد بيشتر باشد اغلب به تحصيل و فراگيري بيشتري نيازمند است، به همين دليل است كه ما به نظام مندي خاصي براي يادگيري نيازمنديم.


مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱ نوامبر ۲۰۲۴

اقتصاد فراصنعتی

+ اقتصاد از چشم‌اندازی زنانه مریم یوسفیان

+ انسان شناسی اقتصادی پیر بوردیو سعدیه صالحی

+ چطور می‌توانیم در زمان رکود اقتصادی بازهم موفق ظاهر شویم؟ حمیدرضا تائبی

+ خلاصه کتاب چالشهای مدیریت در قرن ۲۱،پیتر دراکر سید محمد افقهی

+ چرا زنان مدیران بهتری هستند داریوش نوروزی

+ اقتصاد خرد جوزف استیگلیتز

+ پروفسور مارگلین کسی است که تمامی مدارج اقتصاد نئوکلاسیک را تا انتها طی کرده است استفان مارگلین

+ نگاهی متفاوت در علت یابی کاستی های نظام آموزشی 

+ اقتصاد نفتی کارآفرینی و تولید علم را فلج کرده است 

+ چرا با وجود سخنرانی خوب از نتیجه جلسه راضی نیستید؟ 

+ چگونه مدیران را مدیریت کنیم مترجم: رویا مرسلی

+ ركود از جنگ و امريكا هم خطرناك‌تر است محسن رنانی

+ اقتصاد دانایی محسن عارف

+ نوآوری استراتژيک در چهار مرحله. نادیا شادوش

+ آينده نگري ، تحقیق و توسعه و نوآوری ، جهاني انديشيدن 

+ اقتصاد سیاسی، نفت و بحران اقتصادی ایران / گفت‌وگو با محسن رنانی دکترمحسن رنانی

+ یک دیدگاه فرآیندی از مدیریت دانش مترجم: مصطفی پارسانیا

+ راهنمایان گردشگری،‌ کاشفان سرمایه‌های نمادین دکترمحسن رنانی

+ تحلیل اقتصادی آزادی دکترمحسن رنانی

+ عصر مدیران. 

+ ايران پسا تحریم و بحران در شرکت‌های نفت بين‌المللی  سید کامران باقری

+ با حضور زنان در جامعه به توسعه می‌رسیم دکترمحسن رنانی

+ واكاوي نفت: رنـج اقتصـاد ايـران از سـه تـهديد در گفتگو با ناصر فکوهی دکتر ناصر فکوهی

+ طرحی برای آینده‌نگری اقتصاد ایران علیرضا صابونی‌ها

+ درک دموکراسی 

+ جدل رنانی و مصباحی‌مقدم بر سر توسعه 

+ افق‌های کوتاه مقیاس‌های کوچک فرشاد مومنی

+ صنعت‌داری یا صنعتی‌شدن؟ عباس شاکری

+ روند های جدید پویا در کارآفرینی 

+ خلاقیت راهکاری جهت توسعه گردشگری 

+ فرصت‌های از دست رفته بایزید مردوخی

+ راهکارهای تحقیق اقتصاد بدون نفت دکتر بایزید مردوخی

+ بیم و امیدهای نفتی سعیده شفیعی

+ روندها، فرصت‌ها و تهدیدها حسین تسلیمی

+ شجاعانه اما پر اشتباه دیدره مک کلاسکی/ استاد دانشگاه اقتصاد در شکاگو

+ توسعه انساني يعني توانمند سازي سیدمحمدسعید نوری‌نائینی

+ سودای تغییر بدون تغییر ، اساسی ترین مشکل بنگاههای خصوصی مهندس صلاح الدین همایون

+ دنیای نو اقتصاد نو 

+ مدیریت دانش در سازمان 

+ چطور سازمان ها یمان را برآینده متمرکز کنیم ؟  یان ویلسن / برگردان : مهندس حمید رضا عرفانیان

+ این رکود پایان ناپذیر…! 

+ ﺟﻬﺎﻧﻲﺷﺪﻥ ﻭ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺭﺍﻫﺒﺮﺩﻱ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺭﻭﺯﺑﻪ ﺣﺒﻴﺒﻲ

+ در آستانه دوره پایان نفت هستیم دکترمحسن رنانی

+ آنچه پیتر دراکر درباره‌ سال 2020 می‌دانست 

+ اصول مدیریت دولتی 

+ سال٩٤، پایان حضور دولت در عرصه توسعه دکترمحسن رنانی

+ بخشی از اقتصاد در آستانه ورشکستگی است دکترمحسن رنانی

+ ما نیازمند انقلابی پایدار هستیم 

+ چالشهای فراروی مدیریت منابع انسانی مهدی صانعی

+ ﻧﻈﺎﻡ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺟﺪﻳﺪ ﻛﻮﻳﻦ ﻛِﻠﻲ

+ ریشه نابرابری در کجاست؟ پل کروگمن

+ کروگمن، استگلیتز و توماس پیکتی جزء پرنفوذترین اقتصاددانان اکونومیست

+ تحصیل دانایی و مدیریت دانایی جان وَن بِویرن

+ تاثير اجزاء اقتصاد دانش محور بر بهره وري نيروي كار رضا خواجه نائيني

+ جهانی سازی یعنی ادغام اقتصادهای ملی/من منتقد سرسخت‌ راهبردهای‌ اصلاحی‌ مثل‌ «شوک درمانی» هستم/واکنش شدید علیه جهانی‌سازی‌، به علت افزایش نابرابری  استیگلیتز

+ پیش نیازهای اقتصاد دانایی محور زهرا شمسی

+ چرا در صنایع علم محور، قدرت رقابت جهانی نداشته ایم؟ علی بابایی

+ علم اقتصاد در ایران تبدیل به ایدئولوژی شده است 

+ اﺗﻢ, ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻗﺮن ﺑﻴﺴﺘﻢ, ﻧِﺖ، آﻳﻨﺪهي ﻣﺎﺳﺖ ﻛﻮﻳﻦ ﻛِﻠﻲ

+ ﻧﻈﺎﻡ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺟﺪﻳﺪ ﻛﻮﻳﻦ ﻛِﻠﻲ

+ خدایان مدیریت چارلز هندی

+ اخلاق در رفتار سازمانی مهندس صلاح الدین همایون

+ مدیریت از زبان بزرگمهر بابک بهی

+ اقتصاد دانان فردا_2 

+ اقتصاددانان فردا 

+ رشد اقتصادی بدون سیاستگذاری هوشمندانه امکان پذیر نیست رعیا

+ خرما و کشمش جایگزین واردات شکر مهدی ازرقی

+ ايجاد يك جامعه يادگيرنده پروفسور جوزف استيگليتز

+ رشد اقتصادی در جهان کندتر می شود/ آیا بشر در آینده ثروتمندتر می شود؟ ندای ایرانیان

+ چرا هنوز به مدیران نیاز داریم؟ مترجم: فريبا وليزاده

+ سودهای بانکی مردم را خانه نشین کرد. ثروت های دروغین در اقتصاد پول مبنا دکتروحید شقاقی شهری

+ اقتصاد دیجیتالی  علیرضا ابراهیمی

+ رقابت جهاني در قرن 21 مصطفی مؤمنی

+ ساختارهای جدید سازمانی 

+ داﻧﺶ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮي در ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﻲ Decision  آرش ﻣﻮﻣﻨﻲ

+ مدیر قرن بیست و یکم  ترجمه و اقتباس: تورج مجیبی و محسن محمدیان ساروی

+ چالش‌های سودآوری و رشد در سازمان‌های قائم به ذات فرنود حسنی

+ سازمان تندآموز  

+ روند آینده رقابت و تقسیم بازار در نظام بانکی ایران  فرنود حسني

+ سازمانهای یادگیرنده  

+ فرهنگ سازمانی سید محمدعلی رجبی

+ سیاست‌گذاری مناسب در خصوص رسیدن به اقتصاد دانش­محور هومن ابوترابی

+ جایگاه ایران در اقتصاد دانش‌محور هومن ابوترابی

+ نبرد با ادم اسمیت (و کارل مارکس) Daniel Jafari

+ بی عدالتی درمیان ثروتمندان زیاد شده / از ثروتمندان مالیات بیشتری بگیرید حتی اگر فقیر شوند 

+ کتاب “سرمایه در قرن ۲۱″ ”توماس پیکتی”  مدرسه اقتصاد

+ مدیریت و سازمان در قرن بیست و یکم  ’امیر یوسفی

+ مدیریت بحران، بحران مدیریت  امیررضا پوررضایی

+ هند و پاکستان در بازار لوازم‌التحریر ایران  

+ نگرشی جدید نسبت به روش های توسعه مدیریت  Gaurav Moda, Anshu Nahar, Jai Sinha

+ بهره گیری از ارتباطات داخلی برای پشبرد استراتژی بقای سازمان عادل میرشاهی

+ چين کپی‌کار را فراموش کنيد!  سيد کامران باقری

+ کارآفرینی و خلق ثروت بدون سرمایه مالی  

+ قابلیت‌های تصمیم‌‌گیری پايدار را به سازمان خود بیاورید  

+ مثبت اندیشی عاملی برای افزایش بهره‌وری در محیط کار  مترجم: نفیسه هاشم خانی

+ چرا مدیران منابع انسانی شانس کمتری برای مدیر عامل شدن دارند؟  مترجم: مریم رضایی

+ بشنويد که افراد دقيقا چه مي‌گويند؟! سيد محمد اعظمی نژاد

+ درگیری شدید سیاسی بین سنت گرایان و تجددگرایان حوزه اقتصاد ایران 

+ چالشهای یک مدیر درایران کنونی صلاح الدین همایون

+ مهارت‌های مدیریتی Eric McNulty



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995