جامعه دانايي محور
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[15 Mar 2008]
[ دكتر فرقاني]
امروزه يكی از اساسیترين و بديهیترين حقوق شهروندی، دسترسی آزاد به اطلاعات و اخبار است تا جايی كه مهمترين شاخص توسعه هركشور بر اساس ميزان توليد، امكان توزيع ومصرف اطلاعات ارزیابی میشود.
اين در حاليست كه شرايط كنونی جامعه ما، توليد اطلاعات تنها در سطوح و لايههای خاصی از جامعه صورت صورت میپذيرد و حق دسترسی به اطلاعات برای عموم شهروندان هنوز چندان گسترده نشده است.
از طرف ديگر طی يک سال اخير سايتهای خبری متعددی كه از سوی گروههای مختلف سياسی و حتی افراد راهاندازی شدهاند، تحولی عظيم در عرصه اطلاعرسانی كشور به وجود آمده ست.
حال پرسش اينجاست، با توجه به شرايط كنونی جامعه، پديد آمدن اين كانالهای جديد ارتباطی واطلاعرسانی تا چه حد میتواند خلا موجود اطلاعرسانی كشور را پر كند؟ نقش اين اطلاعات در توسعه علمی، اجتماعی، فرهنگی و سياسی جامعه تا چه حد میتواند مهم تلقی شود؟ پرسش ديگر آنكه با پديد آمدن اين كانالهای جديد ارتباطی كه به معنای حذف دروازهبان خبری است، مرز ميان صحت و سقم اخبار چگونه قابل تشخيص است و ...
همانطور كه میدانيم، در كشورهای غربی، جامعه اطلاعاتی در حال پيشرفت و گسترش است، اما كشورهای در حال توسعه از جمله كشور ما طی چند سال اخير كه روند گسترش اطلاعت در اين كشورها شتاب بيشتری گرفته است، از پيامدهای مختلف آن متاثر شدهاند. جنابعالی چشمانداز اين تحولات را در ايران چگونه ارزيابی میكنيد؟
اگر كشورهای در حال توسعه با پديده جهانی شدن وجامعه اطلاعاتی برخوردی خلاق و فعال نداشته باشند، مانند بسياری از مظاهر تمدن غربی به جای بهرهبرداری مطلوب و منطقی از اين پديده دچار عوارض آن میشوند. به تعبيری سياست نفی و انكار و ناديده انگاشتن مقتضيات جامعه در اين برهه از زمان كارساز نبوده و تنها راه حل ممكن ، پذيرش واقعيت ورود به جامعه اطلاعاتی و مجهز شدن در برابر آن است. در اين صورت میتوند سهمخود را در زمينه بهرهبرداری از دستاوردهای جامعه اطلاعايت به دست آورد
بهترين راه حل برای پذيرش آمادگی ورود به جامعه اطلاعاتی را در چه میبينيد؟
برای پذيرش تحولات جديد كه در عرصه اطلاعرسانی در حال وقوع است، نخست بايد از نظر فرهنگی فهم و درك صحيحی از اين نظام حاصل شود. اين پذيرش به اين معناست كه نخست نگرش به مفهوم سرمايه اجتماعی تغيير پيدا كند. امروزه سرمايه اجتماعی شامل ابزار، ساختمان، تكنولوژی و ...نيست، بلكه اطلاعات، تخصص،كارآمدی و نيروی انسانی ماهر به عنوان عوامل زمينه ساز توسعه و پيشرفت در عرصههای مختلف توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مطرح میشود.
مهمترين اقدام برای تغيير مفهوم سرمايه اجتماع چيست؟
ضروری است، در نگرش به مقوله اطلاعات، كاركرد و جايگاه آن و ذهنيتی را كه در تفكر سنتیمان وجود دارد، مورد بازنگری قرار دهيم. به اين مفهوم كه حق دسترسی همگانی به اطلاعات محور شدن دانش در جامعه، بها دادن به نيروی انساين متخصص و شايسته گرايی در همه امور،مهمترين محور توسعه بخشی قرار گيرد.
امروزه مهمترين شاخص توسعه در هر كشور بر اساس ميزان توليد، توزيع و مصرف اطلعات ارزيابی میشود، برای توسعه اين عوامل، چه راهكارهايی پيشنهاد میكنيد؟
برای توليد اطلاعات اين گرايشهای علمی را در جامعه تقويت كنيم، چراكه توليد اطلاعات ارتباط مستقيمی با رشد علمی اطلاعات دارد. هر جامعهای كه امكان توليد علمی در آن وجود دارد، امكان توليد، توزيع و مصرف اطلاعات در آن بيشتر است.
در شرايط كنونی ، در كدام بخش( توليد، توزيع و مصرف اطلاعات) بيشتر با مشكل روبرو هستيم؟
در كشور ما توليد اطلاعات دچار نقصان است. چون هنوز توسعه علمی پيدا نكردهايم و به جامعه دانش محور تبديل نشدهايم.
منظور از جامعه دانش محور چيست و چرا ما با اين جامعه فاصله داريم؟
جامعه دانش محور، جامعهای است كه در آن گردش امور بر مبتنی بر دستاوردها، اطلاعات و شاخصهای علمی باشد. ما در عرصه علوم محض، انسانی، فرهنگی، تكنولوژی و حتی در عرصههای عمومی توليد اطلاعات دچار مشكل هستيم. علت اين امر نيز به يك ميراث تاريخی كهنه در ايران برمیگردد و آن رابطه عمودی و يكسويه قدرت و سياست با جامعه و مردم است كه اطلاعات را در انحصار خود قرار میدهد. در چنين فضايی تنها شاختار قدرت میتواند از اطلاعات برخوردار باشد و اين اطلاعات را در انحصار خويش نگاه دارد. چنين ساختاری حق مردم را برای آگاهی و دسترسی به اطلاعات را به رسميت نمیشناسد. هرچند كه اين طرز تفكر در طی چند سال اخير متحول شده است، اما ميراث گذشته آن هنوز باقی است
لطفا در مورد تبعات منفی اين نگرش و راه برون رفت از اين وضعيت بيشتر توضيح دهيد.
در صورتی كه توليد اطلاعات تنها در سطوح و لايههای خاصی از جامعه صورت پذيرد و حق دسترسی به اطلاعات تنها برای افراد خاصی وحودداشته باشد، كه از ابزارهای مهم توسعه كه همان دسترسی عمومی مردم به اطلاعات است، عملا محقق نشده است. برای خروج از اين انسداد، بايد به لحاظ ذهنی و فرهنگی متحول شويم. درواقع نگرش به موضوع اطلاعات نيز بايد دگرگون شود. متاسفانه هنوز به اطلاعات نگاه امنيتی داريم و تا زمانی كه به انتشار اطلاعات و دسترسی همگانی به آن به عنوان مساله امنيتی نگاه كنيم با مشكل روبرو هستيم همچنين مادامیكه اطلاعات به عنوان سرمايه اجتماعی برای همگان شناخته نشده و انحصار دسترسی به آن در قلمرو عمومی هرچه محدودتر نشود، فرآيند توليد و مصرف اطلاعات با چالش روبرو خواهد شد. مانع بعدی، مربوط به امكانات سختافزاری و زيرساختی است. ما حتی از نظر بعضی ابزارها، امكانات ارتباطی و اطلاعرسانی هم در كشور عقب هستيم. زيرساختهای ما بهشدت توسعه نيافتهاند. برای تهيه وتامين سرمايه به منظور توسعه ارتباطات با موانعی روبور هستيم، همانطور كه میدانيم،امكانات و ابزارها بايد در خدمت توسعه ارتباطات باشد، چون يك ارتباطات توسعه يافته، نيازمند، نيازمند امكانات وابزارهای لازم است. ساختار يك ارتباط توسعه يافته میتواند نقش مؤثری در توسعه ملی، سياستگذاری و برنامهريزیهای مهم داشته باشد. ما هنوز در زمينه تعداد ايستگاههای تلفن همراه، تعدادتلفنهای ثابت و ... با مشكل روبرو هستيم. با ابزارهای نوين ارتباطی قادريم فرآيند توليد، توزيع و مصرف اطلاعات را برنامهريزی كنيم. در زمينه توسعه زيرساختها، نيازمند مديريت و برنامهريزی هستيم. برپايی همايشهايی در زمينه ارتباطات و اطلاعرسانی ، ادبيات ارتباطات را در كشور توسعه میدهد. به تعبيری، ميان متخصصان و غيرمتخصصان مفاهيم و اصطلاحات پايهای علوم ارتباطات جای خود را باز كرده و اين امر به صلاح نگرشهای بستهای كه در گذشته در امر اطلاعرسانی وجود داشته، كمك كرده وسبب گستردگی ذهنيتهای فرهنگی میشود. برپايی همايش علمی ايران و جامعه اطلاعاتی در سال 1400 هجری شمسی كمك بزرگی به شكلگيری و درك متقابل ميان آنها خواهد کرد. در عصر كنونی كه ارتباطات محور توسعه سياسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است، توجه به اين مقوله از ضرورتها و بايستههای علم ارتباطات است
به نظر میرسد، با وجود مشكل در حوزه سختافزاری، مشكلات اين حوزه كمتر از مشكلات حوزه نرمافزاری است. دليل اين امر را در چه میدانيد؟
بلی. در زمينه استفاده از تكنولوژی روزآمد، باوجود قبول مشكلات آن بايد، از كشورهای پيشرفته خيلی عقب نيستيم. اين مساله به آن معناست كه مفهوم سرمايه اجتماعی متحول شده است. اين يك واقعيت است كه با پرداخت هزينه میتوان تكنولوژی و ابزار را تهيه كرد، اما فرهنگ ونگرش نيروی انسانی متخصص را بايد با برنامهريزی و متناسب با نيازهای روز متحول كرد. توسعه انسانی در كشورهای در حال توسعه از جمله كشور ما هنوز درگير مسائل پايهای است.
در سالهای اخير به سرعت شاهد گسترش سايتهای خبری از سوی موسسات، احزاب و افراد مختلف هستيم اين در حاليست كه گسترش اين سايتها و اينكه هرفردی میتواند خود توليدكننده و دريافت كننده خبر باشد، مساله دروازهبانی خبر را عمله نفی منتفی میسازد تا جايی كه مرز ميان شايعه از خبر قابل تفكيك نيست. نظر شما در مورد اين كانالهای جديد ارتباطی چيست و اساسا پيدايش اين قبيل شبكههای ارتباطی نوين را چگونه ارزيابی میكنيد؟
تكنولوژیها و فناوریهای جديد ارتباطی با سرعت بيشتری از ساير عرصههای فناوری، فراگير شده و فارغ از ملاحضات و مرزهای ملی به درون كشورها راه پيدا میكند. در حقيقت كاربرد اين اطلاعات، فردی بوده و از انحصار دولت خارج شده است. امكان استفاده افراد از اطلاعات و كاهش انحصار دولتها و حكومتها، ازجنبههای مثبت اين تكنولوژی نوين اطلاعات است. همچنين استفاده از اين كانالهای جديد اطلاعاتی به ويژه دموكراتيزه شدن و عادلانه شدن اطلاعرسانی كمك میكند. چراكه اگر انحصار توليد و توزيع در دست گروهی خاص نبوده و حق دسترسی به اطلاعات برای همگان ميسر است. زيرا هركس بالقوه اين امكان را پيدا میكند كه نقش گيرنده و فرستنده را ايفا كند. ايننوع ارتباطات، دسترسی فردی را به حوزه اطلاعات گسترش داده و به تعاملی و دوسويه شدن ارتباطات كمك میكند. از طرفی حق انتخاب مخاطب را افزايش میدهد. از جانب ديگر فناوریهای جديد، نگرانیهايی را با خود به همراه دارد. از جمله دامن زدن به اضافه بار اطلاعاتی در سطح بينالمللی. در چنين شرايطی مخاطبان تحت بمباران اطلاعاتی قرار میگيرند كه صحت و سقم آن برای آنان مشخص نيست. همانطور كه اشاره شد، اطلاعات اين سايتها از نظر اعتبار علمی، اجتماعی، فرهنگی و ...ممكن است خدشهپذير باشد، چون هرفردی به راحتی میتوان هم نقش گيرنده و هم فرستنده خبر را عهده گيرد. حتی گاهی تصويه حسابهای شخصی، گروهی، اقتصادی و... ممكن است سبب انتشار اخبار نادرست شود. انعكاس اخباری در مورد مضرات نوعی دارو ممكن است توسط شركتهای ديگر با هرف رقابت تجاری صورت پذيرد. به هر حال اين پديده نيز مانند هر پديده ديگری نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارد.
طی يك سال اخير تعدادی از سايتهای خبری در كشور از سوی برخی جناحهای سياسی و افراد راهاندازی شده است. آيا میتوان گفت اين كانالهای جديد ارتباطی خال روزنامههای تعطيل شده را تاحدی پر خواهند كرد؟
ما در ايران در طی دو سه سال اخير به موازات مشكلاتی كه برای مطبوعات(مكتوب) ايجاد شده است، شاهد توسعه ارتباطات الكترونيك بودهايم. در حال حاضر شايد هزاران نفر در ايران از طريق شبكههای كامپيوتری به اطلاعات مورد نياز خوددسترسی پيدا میكنند. اگر سياستها مبتنی بر واقعيات جهان امروز نباشد، جامعه به دنبال راه گريز میگردد. به تعبيری استفاده از اين فناوریها، نوعی استفاده از ظرفيتهای موازی برای پركردن برخی خلاهايی است كه به طور رسمی در جامعه وجود دارد. حال اينكه تا چه اندازه اراده ساختار قدرت بر دموكراتيزهكردن ارتباطات استوار است، بستگی به سياستهای حكومت كنندگان دارد. در عصر ارتباطات نوين، برای تسهيل در امور اطلاعرسانی، عمل دولتمردان در زمينه توسعه و كاربرد فناوریهای اطلاعاتی در سطح بينالمللی مهم است. زيرا در غير اين صورت استفاده از اين فناوریهای اطلاعايت ممكن است به نوعی عميقتر كردن شكاف دولت و ملت منجر شود. انتشار اطلاعات و اخبار از طريق سايتها در كشور، در حقيقت انتشار اخباری است كه شايد از طريق رسانههای رسمی قابل انعكاس نبوده و انتشار آن به صورت رسمی همراه با مشكلات وهزينه است. به عبارتی هرچه سياستهای كلان كشور به سمت محدود كردن قلمرو عمومی حركت كند، طبقاتی شدن اطلاعات عميقتر میشود.
آيا میتوان با وضع قوانين بر نحوه كار اين قبيل سايتها نظارت كرد؟
قوانين را بايد متناسب با واقيتهای اجتماعی تدوين كرد. مادامی كه در حوزههای علمی، فرهنگی، اجتماعی و ... متحول نشده باشيم، صرف وضع قوانين، تنهايی كارسازنيست. اين اتفاقات در بسياری از حوزهها به وضوح قابل مشاهده است. مواردی كه ما قانون داريم، اما جامعه راه خودش را میرود. بديهی است علت فرار از قانون، پاسخگو نبودن آن به نيازهای جامعه است. در چنين شرايطی جامعه راه حلهای فرار از قانون را پيدا میكند. بستن يك راه نوين ارتباطی بدون جايگزين كردن پديدهای ديگر، تنها سبب روی آردن مردم به راههای فرار شده است و شكاف ميان دولت و ملت را افزايش میدهد. در حالیكه اگر ارتباطات به شيوه صحيحی توسعه يابد، ميان دولت پل ارتباطی ايجاد شده و اين شكاف تاريخی به تدريج از ميان خواهد رفت. با پيچيدهتر شدن تكنولوژیهای ارتباطی، عملا مقابله با اين سايتها امكانپذير نيست و بیتوجهی به اين پديده، شكاف ميان دولتمردان و افكار عمومی را هرروز بيشتر میكند. تا زمانی كه سياست كلان ملی نداشته باشيم، عملا به حوزههايی كه تحت كنترل هستند، بيشتر امكان رشد دادهايم .در حوزه رسانههايی كه تحت كنترل هستند، سختگيرانهتر عمل كردهايم.
گسترش اين سايتهای خبری تا چه اندازه سبب توسعه ارتباطات و پركردن خلاهای ارتباطی میشود؟
در بسياری از اين سايتهای اطلاعاتی، متاسفانه شاهد توليد اطلاعات علمی نيستيم. بلكه بيشتر آنها يابرداشت از منابع خارجی هستند يا اطلاعرسانی آنان مبتنی بر اطلاعات علمی نيست. صرف استفاده از تكنولوژی به تنهايی باعث توسعه ملی نمیشود. اگر مظروفی نداشته باشيم، بازهم مصرف كننده باقی خواهيم ماند. به تعبيری گسترش اين سايتها حوزه مصرف اطلاعات را گسترش داده تا توليد اطلاعات را.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری:
|
بنیاد آیندهنگری ایران |
پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱ نوامبر ۲۰۲۴
اقتصاد فراصنعتی
|
|