نخستین زن مشاور رفتاری سازمان ها
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[24 Jan 2008]
[ فریده غائب]
ژولیت بت عیوض اولین زنی است که برای بهبود روابط کیفی میان کارمندان با هم و نیز با مدیران سازمانها مشاوره ارایه میدهد و خودش نام «دکتر سازمانها» را بر این شغل میگذارد.
بیش از ۳۳ سال حضور در سازمانهای مختلف، کولهباری از تجربه را از سازمانها و روابط اعضایش نصیب این زن ارمنی ۵۴ ساله کرده به طوری که معتقد است هر چقدر هم که متخصصان قصد ریشهیابی مشکلات سازمانها را داشته باشند تا روحیهء ایرانی را نشناسند موفق نیستند.
«نگاه سلسلهمراتبی مدیران به کارمندانشان و نبود اعتماد بین اعضای یک سازمان از عمدهترین مشکلات درون سازمانی در کشور است.»
این حرفها را ژولیت بت عیوض، مدرس و مشاور امور مدیریت دفتری وقتی میگوید، ناراحتی در صورتش عیان میشود و به صراحت میگوید که از فضای مسموم حاکم در سازمانها، دلگیر است.
ژولیت بت عیوض ۵۴ ساله نزدیک به ۳۰ سال است که در سازمانهای مختلف با عنوان منشی، سرمنشی، مربی، مشاور مشغول به کار است و زندگیاش در دو حوزهء آموزش منشیگری و مشاوره دادن به سازمانها و حل کردن مشکلات آنها تعریف شده است.
خودش هم نمیتواند نامی برای کاری که انجام میدهد بگذارد، به همین خاطر روی کارت ویزیتاش هم نوشته مدرس و مشاور امور مدیریت دفتری: «مشاوره دادن به سازمانها برای بهبود روابط انسانی میان کارمندان و مدیران و حل مشکلات در اینجا تعریف نشده است اما در خارج از ایران به آن میگویند: «ترابل شوتینگ» (trouble.shooting) یعنی فرد مشکلات یک سازمان را پیدا میکند و برای حل کردنش به دل مشکلات میرود.»
او که برای تکمیل کردن تحصیلاتش در زمینهء مدیریت دفتری و نیز منشیگری به انگلستان رفته، داشتن تخصص مدیریت را برای حل مشکلات سازمان کافی نمیداند: «بسیاری از متخصصان در رشتهء مدیریت هم نمیتوانند مشکلات درون سازمانی کشور را حل کنند زیرا پیششرط این کار شناختن روحیهء ایرانی و یک سازمان ایرانی است.»
دفتر کارش در طبقهء دوم یک ساختمان زیباست. در این دفتر کوچک مدیران سازمانهای بزرگ رفت و آمد دارند و دلشان میخواهد گره سازمانشان را این زن ۵۴ ساله حل کند. بت عیوض میگوید: «ابتدا کارم را از سازمانی شروع کردم که در آن مشغول به کار بودم. از دیدن مشکلات و روابط سرد اعضای آن سازمان تعجب میکردم بنابراین به مدیر سازمان پیشنهاد دادم که مشکل سازمان را ریشهیابی کنم و این بود که فهمیدم میتوانم کار مشاوره را ادامه دهم.»
ژولیت بت عیوض معتقد است: «یک سازمان نیاز به یک دکتر و درمانگر دارد و در حال حاضر مدیران سازمان تمایل دارند بدانند ریشهء مشکلات سازمانشان ناشی از چیست.»
او میگوید: «سازمانها با من تماس میگیرند و میگویند مشکل داریم اما نمیدانیم مشکلمان ناشی از چیست؟ من هم به آن سازمان میروم، سعی میکنم با کارمندان و مدیران ارتباط برقرار کنم و بتوانم اعتمادشان را جلب کنم.»
به گفتهء او مشکلترین گام برای ریشهیابی مشکلات برقراری ارتباط با کارمندان است چراکه آنها نهتنها به همکارانشان اعتمادی ندارند بلکه به مشاور هم اعتماد نمیکنند و جلب اطمینان اینها کار بسیار دشواری است.
او از رواج واژهء «زیرآب زنی» در سازمانها گلایه میکند:«کارمندان در پی تخریب همکارانشان هستند. آنها در ظاهر با یکدیگر مهربانند اما در درون هیچ اعتمادی به یکدیگر ندارند بنابراین ایجاد رابطهای خوب بین آنها و اثبات نقش مشاوره و اینکه مشاور قصد بردن حرف به این و آن را ندارد، کاری سخت است.» او از نتایج سالها تجربه در سازمانها میگوید: «در مصاحبههای عمیق متوجه شدم که رابطهء مدیر و کارمند خوب نیست، جز چند مورد معدود بیشتر کارمندان، مدیرانشان را دوست ندارند، به همدیگر شک دارند و اربابرجوع هم دایما ناراضی است اما جلب اعتماد آنها و در اختیار گرفتن بایگانی سازمان و دانستن اطلاعات محرمانهءآن به من کمک کرد تا بتوانم مشکلات درونسازمانی را ریشهیابی کنم.»
یکی از کارهای این مشاور روحیه دادن به کارمندان است:«باید دایما به کارمندان تلقین کنی که اعتماد بهنفس داشته باشند، سوادشان را بالا ببرند تا فلک هم نتواند زیر پایشان را خالی کند.»
به نظر او این تلقینها و ایجاد روابط روحی و عاطفی توانسته سازمان را از دلمردگی خارج و به پویاییاش کمک کند.
● حلقه مفقوده سازمانها
ژولیت بتعیوض، وقتی ۱۴ ساله بود همراه پدرش به شرکت نفت میرفت، گوشهای اختیار کرده و حرکات و رفتار کارمندان و به ویژه منشیهای آن شرکت را زیرنظر میگرفت: «وقتی دیدم که یک مدیر تمام اطلاعاتش را از منشیاش میگیرد و منشی با اقتدار تمام پاسخ میدهد، جرقهء منشی شدن در ذهنم شکل گرفت.»
او تحصیلات مقطع متوسطهاش را رشتهء منشیگری انتخاب کرد و بعد برای تکمیل این تحصیلات به انگلستان رهسپار شد.
میگوید: «از همان ۱۸ سالگی که منشی شدم، عاشق این شغل بودم و با وجود مخالفتهای فراوان با عشق کار میکردم. هرچند این شغل زمانی به عنوان شغلی لوکس برشمرده شد.»
او که بیش از ۲۰ سال است تدریس حرفهء منشیگری را برعهده گرفته، معتقد است: «منشی یکی از قدرتهای یک سازمان است.»
به گفتهء او همین تدریس منشیگری بود که جرقههای مشاوره به سازمانها را ایجاد کرد: «چندین پروژه از شهرهای مختلف داشتم و به آنها منشیگری را آموزش میدادم که حین انجام آن متوجه شدم با ارتباط با این سازمانها بیشتر میتوانم مشکلاتشان را حل کنم. ابتدای کار مشاورهام را هم بر اساس ارتباطات همین سازمانها آغاز کردم.»
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: