امكان خلق ثروت در همهجا
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[14 Mar 2008]
[ آلوين تافلر]
گفت و گو با «آلوينتافلر» به بهانه انتشار كتاب جديدش
ترجمه و تلخيص:اسماعيل استوار
بخش پاياني
طبق قانون مور، طي دو دههاينده تعداد ترانزيستورها در اينچ مربع آي سي ها(IC) هر 12 تا 18 ماه دو برابر خواهد شد. اين ظرفيت خارق العاده، سرعت قابل توجهي را براي محاسبات كامپيوتري به همراه خواهد داشت. چه انگيزهاي پشت اين ميل به سرعت به عنوان پيش برنده انقلاب اطلاعات، وجود دارد؟
چرا پذيرش اين مسير بهتر از پذيرش «جنبش ضدغذاي آماده» (slow food movement) در ايتاليا است؟
اول رقابت و دوم تنوع طلبي در زندگي شخصي خود. سرعت در انجام كارهاي مختلف به مفهوم تنوع و فزوني كارهايي است كه شما ميتوانيد انجام دهيد. در جامعه صنعتي(موج دوم) بخش بزرگي از زندگي تكراري است. اما سيستم انقلابي ثروت، تنوع و گسترش دامنه پتانسيلهاي انفرادي را به ارمغان ميآورد.
به نظر ميرسد برخوردي ما بين دنياي غرب كه در جريان سيستم جديد ثروت قرار دارد و مذاهب به وقوع پيوسته است. همه مذاهب بر تعادل، حركت آرام و هماهنگ و بردباري و تفكر تاكيد نمودهاند. نظر شما چيست؟
مطمئنا برخوردي وجود دارد. اما قوانين بسياري از مذاهب طي زمان متحول شده است. مسالهاين است كه چه چيز يك آهنگ حركت درست را ميسازد؟ نژاد بشر زندگي آراسته و طولاني تري را نسبت به گذشته كسب نموده است. آهنگ سريع انقلاب صنعتي، زندگي به مراتب بهتري را براي اغلب مردم نسبت به دوران زندگي روستايي يا زندگي ما قبل كشاورزي ايجاد نموده است. سيستم ثروت دانش محور زمان يكساني را براي همه افراد جامعه تحميل نميكند. در عوض اين سيستم فرصتهاي گوناگوني را براي هر كس جهت تنظيم آهنگ حركت خود ايجاد مينمايد. عدهاي ممكن است بخواهند تمام زمين و يا فضاي مجازي را براي كسب ثروت بكاوند و عدهاي ديگر ممكن است بخواهند در كنار ساحل براي تمام روز دراز بكشند و غذاي مفصلي با دوستان يا خانواده شان بخورند. آنها ممكن است بخواهند هر دو اين كارها را در زمانهاي مختلف انجام دهند. تكيه كلام عصر تاريخي جديد شايد اين باشد كه: هر كسي به ساز خود. علاوه بر اينها پيدايش تمدن جديد، مدنيت انتخاب است.
درباره فضا و زمان مناسبات به عنوان يكي ديگر از پايههاي ژرف كه در كتابتان آمده است چه نظري داريد؟
امروزه ميتوان به واسطه جهاني سازي و تحقق زمين هموار و نيز پيشرفتهاي تكنولوژيكي و سپردن امور به خارج از بنگاه در همه جا كسب ثروت نمود. اما شما به «هيچ جا» و فضاي خارج از جو زمين هم اشاره ميكنيد.
در حال حاضر به طور گسترده قابل فهم است كه به واسطه انتشار تكنولوژي، سرمايه و مهارتها، خلق ثروت در هر كجاي جهان امكان پذير است. مزيت نسبي هم اكنون بيشتر در مورد مجموعهاي از مهارتها اعتبار دارد تا در مورد منابع طبيعي و داراييهاي سرمايهاي. در ايالات متحده، ايالت اينديانا در گذشته براي جذب تجار به لاف زني در مورد ذخيره سنگ آهك و نيروي كاري كه تحت سيطره اتحاديههاي كارگري نيست ميپرداخت اما امروزهاينديانا، دانشگاهها و فرهنگ مطبوع و سازگارش را تبليغ ميكند.
هيچ جا يا همان فضاي مجازي را هم به آن اضافه كنيد. شركت «eBay» يا آمازون(Amazon) و ديگر شركتهاي اين چنيني سرورهايي دارند كه در نقاط جغرافيايي مستقر است اما آنها پول خود را در يك قلمرو غيرملموس و به واسطه نقل و انتقالات الكترونيكي به دست ميآورند.
اندكي هم در مورد قلمرو خلق ثروت در خارج از جو زمين فكر كنيم كه 12000 مايل بالاتر از سياره ماست. توسعه و پيشرفت در اين حوزه شايد بزرگترين نقطه عطف تاريخ ما به شمار آيد.
امروزه سيستم GPS (دستگاه تعيين موقعيت ماهوارهاي) كليد هماهنگسازي دقيق زمان و تسريع جريان اطلاعات به شمار ميرود. اين سيستم و سيستمهاي مشابه ما را قادر ميسازد تا بستههاي ارسالي و يا حمل و نقل دريايي را از كارخانه تا بازار رديابي كنيم كهاين امر علاوهبر تاثير در بهرهوري سيستم توليد به موقع، امنيت را نيز به همراه دارد. به زودي سيستم GPS سيستم مركزي خواهد بود كه ما را در مديريت و كنترل ترافيك هوايي در شرايط آسماني مملو از هواپيماهايي كه ما را به محل كنفرانس يا تعطيلات ميبرند، توانمند خواهد ساخت.
ماهوارههاي مجهز هواشناسي نيز بهرهوري كشاورزي را به واسطه هشدار به موقع در مورد خطرات قريبالوقوع از طريق پيشبينيهاي دقيق، افزايش خواهد داد. با در دسترس قرار گرفتن اين ماهوارهها براي همگان، ثروت نيز انتشار خواهد يافت. الجزيره، پاكستان و نيجريه ماهوارههاي كوچكي با وزن بسيار كم را در حدود 100 پوند خريداري نمودهاند كه آنها را در كنترل امور با هزينه پايين توانمند ميسازد.
اين تغييرات چگونه زندگي شخصي ما را تحتتاثير قرار خواهد داد يا بهتر بگويم، اين تحولات چه تغييراتي در خانواده پديد خواهد آورد؟
طي قرن گذشته، خانواده به طور تاريخي و با سرعت غيرقابل پيشبيني رو به تحول گذارده است. در جامعه ما قبل صنعتي، خانوادهها مسووليتهاي بسياري را به دوش ميكشيدند. خانواده در گذشته مدرسهاي براي فرزندان، بيمارستاني براي افراد سالمند و مكاني براي كار به شمار ميرفت. اما پس از انقلاب صنعتي، خانواده به نهاد كوچكي مبدل شد به نحويكه بچهها براي تحصيل به مدرسه ميرفتند. پدران براي كار به كارخانه ميرفتند و بيماران به بيمارستان مراجعه ميكردند و سالمندان نيز در جاي ديگري زندگي ميكردند. كاركرد گذشته خانوادهها پس از انقلاب صنعتي رنگ باخته است.
در حال حاضر ما شاهد مرگ خانواده نیستیم بلکه شاهد نمونههای مختلف خانواده، هماهنگ با سیستم متنوع ثروت هستیم. تک همسری رو به افول نميرود اما ممکن است چند همسری به طور گسترده پذیرفته شود.
همچنین بسیاری از کارکردها به خانه رجوع خواهد کرد. آموزش در محیط خانه در آمریکا رو به افزایش نهاده است. بسیاری از بچههای آمریکایی در مدرسه نحوه کار با کامپیوتر را نميآموزند بلکه آن را در خانه یاد ميگیرند. به طور گسترده والدین حداقل به صورت پاره وقت در خانه کار خواهند کرد. تولید و مصرف همزمان بسیاری از مراقبتهای پزشکی را از بیمارستان به خانه خواهد آورد.
* آیا خود کارکردن هم دچار تغییرات خواهد شد؟
بله. اما نه فقط از طریق تولید و مصرف همزمان. ما شاهد پایان کار کردن، به شیوه گذشته خواهیم بود. کار کردن همانی نخواهد بود که تا به حال دیدهایم. مقررات حاکم بر مناسبات کارگر و کارفرما که در تعیین ساعات کاری و سیستم پرداختها تبلور ميیافت، جزو اختراعات اخیر بشری است. بسیاری از اجداد ما هرگز شغلی نداشتند. ما بردگان و یا نیروی کاری را داشتیم که به صورت فصلی کار ميکردند و نه بر اساس ساعات مشخص کاری.
آنچه در حال حاضر مشاهده ميشود حرکت از روابط جاری مابین کارگر و کار فرما به سمت موافقتنامههای انفرادی است. این موافقتنامهها شامل یک پروژه مشخص نخواهد بود که دستمزدی در قبال آن به شما یا تیم تان پرداخت شود. شما ممکن است با یکدیگر و همراه یک تیم روی یک پروژه کار کنید، از یکدیگر منفک شوید و گروه دیگر کاری با دیگران برای انجام پروژه ای متفاوت تشکیل دهید. شما ممکن است با خانواده خود در خانه به عنوان یک گروه کاری فعالیت کنید، درست شبیه آنچه در جامعه ما قبل انقلاب صنعتی وجود داشت. مشابه خانواده، تجربههای کاری نیز متنوع خواهند شد، چه در بعد نوع کار و چه در بعد محل انجام آن.
بسیاری از مفروضات درباره چین بر پایه تصویر خطی از رشد سریع جاری این کشور بنا نهاده شده است. شما این مسیر را چگونه ميبینید؟
ادامه روند بر اساس یک روند خطی مستقیم مطمئنا مسیری است که به اشتباه منجر ميشود. مخصوصا این امر در مورد چین صحت دارد. طی بیست سال آینده به احتمال قوی تغییرات فاحش اجتماعی بسیار مهمی را در چین شاهد خواهیم بود که تمامی نظرات نسبت به آینده چین را به چالش خواهد کشید. رژیم جدید چین به طور رسمی 74000 شورش تصدیق شده را پشت سر گذاشته است که این هشداری است دال بر اینکه فساد، نابرابری و مسائل زیستمحیطی باید به زودی در دستور کار و رسیدگی چینیها قرار گیرد.
همچنین رهبری چین نیاز به حرکت در جهت موج سوم (سیستم دانش محور) را برای کسب موفقیت، دریافته است. در حقیقت آنها دست به انقلابات متوالی زدهاند و مسیری را طی کردهاند که ما در گذشته در باره توسعه مياندیشیدیم. چین به سوی توسعه همزمان یک جامعه صنعتی و اطلاعاتی در حرکت است.
این درست است که آنها با توسل به نیروی کار ارزان خود در حال مبدل شدن به کارخانهای جهانی هستند اما آنها نباید قبل از اینکه به موج سوم وارد شوند، منتظر صنعتی شدن بمانند. بلکه شکلگیری سیستم دانش محور (موج سوم) در گرو حرکت همزمان در جهت توسعه صنعتی و اطلاعاتی است که چین در پیش گرفته است.
این استراتژی دوسویه در یکی از پیشرفتهترین زیرساختهای ارتباطات در جهان به وقوع پیوسته است. چینیها سالانه در تحقیقات و توسعه و تربیت صدها هزار مهندس سرمایهگذاری عظیمی نمودهاند. رهبران چینی از روی تیزهوشی هشدار دادهاند که رشد سریع بدون توجه به زوایای دیگر توسعه، سلاحی خطرناک به شمار ميآید. چینیها برای برد، باید بر بازی مسلط شوند. هند استراتژی دوسویه توسعه را دریافته است و بدین لحاظ ميتواند نمونه ای برای اتخاذ این استراتژی به شمار آید.
بالاخره اینکه، ما زمانی در مورد ژاپن به عنوان بحث داغ، صحبت ميکردیم و حالا درباره چین صحبت ميکنیم. چه اتفاقی افتاده است.
ژاپن بعضا با مسائل بزرگی روبهرو است که باید در مورد آنها تصمیمسازی نماید. سیستم انقلابی ثروت تنها یک پدیده تکنولوژیکی یا اقتصادی نیست بلکه پدیدهای اجتماعی و فرهنگی نیز به شمار ميآید و این تغییر در تمدن بشری است. تکنولوژی بخش ساده این جریان ميباشد که ژاپن بر آن تسلط یافته است. بخش مشکل آن ایجاد تغییرات هماهنگ در نهادها و ساختارهای اجتماعی، جهت همگاهسازی (sync) آنها است.
اینجا است که ژاپن با فرهنگ و جامعه به شدت غیرقابل انعطافش، بهرغم پیشرفتهای تکنولوژیکی با معضل مواجه است. معضلاتی چون استخدام مادامالعمر کارگران یقه سفید و نیز نقش برده وار و مطیع زنان، از شتاب توسعه ژاپن کاسته است، در حالی که دیگران بالاخص چین، با شتاب در حال حرکت رو به جلو ميباشند.
چالش اصلی ژاپن این است که چگونه از این انعطافناپذیری فاصله بگیرد. آنها در حال انجام این کار هستند اما آیا ميتوانند به موقع آن را به انجام برسانند؟
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: