Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


نفرین نفت - تجربه ایران

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[27 Jun 2008]   [ هادی زمانی]

نفرین نفت  - تجربه ایران


۷.    بازگشت رقابتهای ژئوپلتیک و بحران توسعه نفت محور


 


Hadi Zamani


July 2008


www.hadizamani.com


 


طی چند سال اخیر چرخه رقابت برای رانت نفت ایران وارد مرحله جدیدی شده است که مشخصه های اصلی آن عبارنتد از:



  • عمده شدن دوباره رقابت های ژئوپلتیک برای کنترل منابع نفتی منطقه

  • بازگشت بحران توسعه نفت محور

 


عامل اول دارای پیآمدهای مهمی برای چشم انداز توسعه اقتصادی و سیاسی کشور است و نادیده گرفتن آن در معادلات تحول سیاسی ایران، چه توسط حاکمان جمهوری اسلامی و چه توسط نیروهای اوپوزیسیون، میتواند  سرنوشت نامطلوبی را برای ایران به ارمغان آورد.


 


عامل دوم، یعنی بحران توسعه نفت محور، پدیده شناخته شده ای است.  همانطور که در فصل پنجم نشان داده شد، ایران این پدیده را در دهه ١۳۵۰ با پرداخت بهای سنگینی تجربه کرد.  با اینهمه، به دلیل سوء مدیریت و ساختار ناهنجار اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی، ایران بار دیگر در سراشیب این بحران قرار گرفته و با سرعت به سوی اعماق آن در حال سقوط است.


 


همزمانی دو پدیده فوق، یعنی عمده شدن دوباره رقابت های ژئوپلتیک و بازگشت بحران توسعه نفت محور، در بستر سیاست نابسامان کشور، از یکسو نوید تحول اقتصاد سیاسی کشور را میدهد.  از سوی دیگر، چنانچه پروسه گذار به شکل نامطلوبی توسط حاکمان جمهوری اسلامی، بازیگران بین المللی و نیروهای اوپوزیسیون مدیریت شود، میتواند به سرنوشت تیره ای برای ایران و حتی منطقه بیانجامد. 


 


 


بحران انرژی و بازگشت رقابت های ژئوپلتیک


 


طي سال جاري قيمت نفت خام نزديک به دو برابر شده و به مرز بشکه اي  140 دلار[1]  رسيده است (نمودار ۱ را ملاحظه کنيد). اکثر کارشناسان نفت معتقدند که این امر به دليل عوامل ساختاري عرضه و تقاضا بوده و طی دهه های آینده ادامه خواهد یافت.  بازارنفت اکنون وارد مرحله جديدي شده است که در آن علت پايه اي افزايش قيمت نفت، رشد فزاينده تقاضا و سرعت بالاي تحليل و فرسايش ميدان هاي نفت ميباشد. لذا، برخلاف دوره ۱۹۷۰ که افزايش قيمت نفت به دليل کنترل و کاهش عامدانه سطح توليد بود و پس از رفع این موانع به سطح پیشین خود باز گشت، این بار افزایش قیمت نفت پدیده ای با دوام و ماندگار است.  براین اساس، طي چند دهه آينده جهان شاهد رشد فزاينده قيمت نفت خواهد بود.[2]


 


بر اساس پيش بيني آژانس اطلاعات انرژي، طي ۲۰ سال آينده سطح تقاضاي جهان براي نفت خام از حدود ۸٦ ميليون بشکه در روز در سال ۲۰۰٦ به ١۲۰ ميليون بشکه در روز در سال ۲۰۲۵ افزايش خواهد يافت (جدول ۱.۷  را ملاحظه کنيد).  پيش بيني اوپک کمي محافظه کارانه تر از پيش بيني آژانس اطلاعات انرژي است.  براي مثال پيش بيني اوپک براي سطح تقاضا در سال  ۲۰۲۵ برابر ١١۴ ميليون بشکه در روز ميباشد که در مقايسه با پيش بيني آژانس اطلاعات انرژي ۵ در صد پايين تر است[3].  اما به لحاظ ملاحظات استراتژيک هر دو پيش بيني داراي چشم انداز مشابهي ميباشند.  در کل، طي ۲۰ سال آينده تفاضاي جهان براي نفت خام بطور متوسط به ميزان ۲درصد در سال افزايش خواهد يافت.[4]


 


در حال حاضر ٦۱ در صد کل ذخائر اثبات شده نفت جهان در خاورميانه قرار دارد و متجاوز از   ۴۲  در صد کل واردات نفت جهان توسط منطقه خاورميانه تامين ميشود (جدول ۱.۷  را ملاحظه کنيد).  غالب برآوردها حاکي از آن است که با فرسوده شدن ميدان هاي نفت در اروپا و پاره اي ديگر از مناطق، سهم خاورميانه در تامين تقاضاي جهان به سرعت رو به افزايش است.  طبق برآوردهاي آژانس اطلاعات انرژي، سهم خاورميانه در کل ظرفيت توليد جهان از ۲٦ درصد در سال ۲۰۰١ به ٣۲ درصد در سال ۲۰۲۵ افزايش خواهد يافت (جدول ۲.۷ ).  براساس اين برآوردها تا سال ۲۰۲۵ متجاوز از ۴١  درصد از کل افزايش تقاضاي جهان براي نفت توسط خاورميانه تامين خواهد شد.  کشف ذخائر جديد درمنطقه خاورميانه با سرعت رو به افزايش است.  طي دو دهه ۱۹۸٣- ۲۰۰٣ ذخائر اثبات شده نفت در خاورميانه ۱/۸ برابر شد، يعني از ٣۹۷ میلیارد بشکه در سال ١۹۸۳ به ۷۲۷ میلیارد بشکه در سال ۲۰۰۳ افزايش يافت.  اين امر، همراه با هزينه توليد بسيار پايين ميدانهاي نفت خاورميانه و متقابلا هزينه توليد بالاي ساير ميدانها و همچنين رشد سريع تقاضا براي نفت، موجب خواهد شد تا وابستگي جهان به نفت خاورميانه به نحو بيسابقه اي افزايش يابد. 


 


چشم انداز بازار جهاني نفت متاثر از ريسک هاي متعددي است   که ازآن ميان پنج ريسک زير داراي اهميت استراتژيک ميباشند:


 


·         نا اطميناني پيرامون سطح واقعي منابع موجود نفت


·         نا اطميناني ناشي از سير تحولات تکنولوژي


·         نوسانات اقتصادي و نا اطميناني نسبت به چشم انداز اقتصاد جهاني


·         ريسک هاي ژئوپلتيک ونا اطميناني نسبت به امنيت و ثبات کشورهاي صادرکننده نفت   


·         نا اطميناني نسبت به سطح ظرفيت توليد نفت و تحقق سرمايه گذاري لازم دراين بخش


 


ريسک هاي فوق، از طريق تاثيرگذاري برعوامل تعيين کننده عرضه و تقاضا، داراي تاثير تعيين کننده اي بر سير تحولات بازار نفت ميباشند.  این ريسک هاي استراتژيک همواره در بازار نفت مطرح بوده اند.  اما طي دو دهه گذشته ريسک هاي ژئوپلتيک و سرمايه گذاري اهميت ويژه اي يافته اند.


 


ثبات سياسي ازعوامل پايه اي است که داراي تاثيرات مستقيم و غير مستقيم گسترده اي بر بازار نفت ميباشد.  بي ثباتي سياسي موجب رکود کل اقتصاد و در نتيجه کاهش تقاضا براي نفت ميشود.  از سوي ديگر، بي ثباتي سياسي در مناطق نفت خيز ميتواند با قطع جريان توليد و توزيع نفت موجب اختلال گسترده در بازار نفت و بروز بحران هاي اقتصادي گردد. ثبات سياسي در بسياري از کشورهاي توليد کننده نفت بسيار شکننده و نا مطمئن است.  اين امر در مورد کشورهاي خاورميانه بسيار نگران کننده ميباشد.  با توجه به اينکه متجاوز از ٦۰ در صد ذخائر نفت جهان در منطقه خليج فارس قرار دارد، ثبات سياسي اين منطقه، به ويژه امنيت چاه ها و مسيرهاي حمل و نقل نفت آن داراي اهميت حياتي است.  کشورهاي حوزه درياي خزر، آفريقا و آمريکاي جنوبي نيز از وضعيت بهتري برخوردار نميباشند. بسياري از کارشناسان معتقدند که با توجه به اين شرايط، در آينده رشد تروريسم  بين  المللي امنيت توليد وحمل ونقل انرژي را به نحوي جدي به خطر خواهد انداخت.  خرابکاري لوله هاي نفت در نيجريه، اعتصابات کارگري در ونزوئلا، گسترش فساد در روسيه و ناآرامي هاي اجتماعي در ازبکستان و ساير کشورهاي اتحاد جماهيرشوروي سابق، بحران هاي سياسي و امنيتي در عراق، ايران و عربستان سعودي تنها چند نمونه از ريسک هاي ژئوپلتيکي هستند که ثبات بازار نفت را تهديد ميکنند. 


 


طبق محاسبات آژانس بين المللي انرژِي چنانچه قيمت نفت در سطح ۴۰ تا ۵۰ دلار باقي بماند، تا سال ۲۰٣۰ تقاضا براي نفت به ميزان ٦۰ در صد افزايش خواهد يافت.  طبق برآوردهاي آژانس، تامين اين افزايش تقاضا مستلزم  ١۵ تريليون دلار (سالانه  ۵٦۸ میلیارد دلار) سرمايه گذاري در تاسيسات و زيرساختهاي صنعت نفت است[5].  طبق برآوردهاي موجود، بازار جهاني سرمايه توانايي تامين اين حجم از سرمايه گذاري را دارد، اما تنها در صورتي به اين امر اقدام خواهد کرد که بازار نفت با ريسک هاي ژئوپلتيک هنگفت و سيستماتيک مواجه نباشد.  از سوي ديگر، تامين، جذب و انجام اين حجم عظيم از سرمايه گذاري براي اغلب کشورهاي درحال رشد بسيار دشوار خواهد بود.   


 


اکنون متجاوز از ۸۰  درصد ذخائر اثبات شده نفت جهان در مناطقي قرار دارد که در معرض ريسک هاي ژئوپلتيک ميباشند (جدول ۲.۷ را ملاحظه کنيد). با توجه به نا آرامي هاي بالفعل و بالقوه در منطقه خاورميانه، حوزه درياي خزر، آفريقا، آمريکاي جنوبي، آمريکاي مرکزي و حتي روسيه، اين نگراني وجود دارد که بروز نا آرامي هاي سياسي و تنش هاي منطقه اي منجر به اختلال هاي جدي در چرخه توليد و توزيع نفت گردد.  علاوه بر احتمال توقف چرخه توليد، اين نگراني نيز مطرح است که ريسک هاي ژئوپلتيک موجب شوند سرمايه گذاري در ظرفيت توليد صنعت نفت به ميزاني که براي تامين رشد فزاينده تقاضا لازم ميباشد انجام نپذيرد. 


 


رشد سريع سرمايه گذاري در ابعاد کلان علاوه بر امنيت و ثبات سياسي، مستلزم وجود زير ساختهاي اقتصادي قوي، ساختار اقتصادي کارآمد، دستگاه حقوقي و اداري موثر و ساختار سياسي شفاف و کارآمد است.  ناهنجاري گسترده در ساختارهاي اقتصادي و سياسي کشورهاي نفت خيز به ويژه کشورهاي منطقه خاورميانه موجب خواهد شد تا اين کشورها درجذب و اجراي سرمايه گذاري عظيمي که براي تامين رشد فزاينده تقاضاي نفت لازم ميباشند دچار اشکال هاي جدي شوند[6].  اين امر بر نگراني هاي ناشي از ريسک هاي ژئوپلتيک  افزوده، موجب پيدايش يک بحران دو قطبي ميشود که هر قطب آن کارکرد منفي قطب ديگر را تشديد ميکند.  چنين مکانيزمي به خودي خود به نقطه تعادل باز نميگردد زيرا شتاب بحران به جاي آنکه با گذشت زمان آهسته شود، مدام تشديد ميشود و در نتيجه بدون يک مداخله برنامه مند به انفجار فرا مي رويد.


 


ريسک هاي ژئوپلتيک، نا اطميناني هاي ناشي از نوسانات اقتصادي را تشديد ميکنند و موجب افزايش بيشتر قيمت نفت ميشوند.  در شرايط عادي، افزايش قيمت انگيزه سرمايه گذاري در صنعت نفت را تقويت ميکند، اما بي ثباتي و نا اطميناني سياسي و ناتواني کشورهاي نفت خيز درجلب سرمايه گذاري خارجي، مانع از آن خواهد شد تا سرمايه گذاري در اين صنعت به ميزان کافي انجام پذيرد.  فقدان سرمايه گذاري در دور بعد موجب ميشود تا سطح توليد نتواند پاسخگوي سطح تقاضاي بازار باشد.  اين امر مجددا موجب افزايش بيشتر قيمت نفت خواهد شد.  تقاضا براي نفت داراي کشش قيمتي[7] پايين (کمتر از يک) ميباشد، بدين معنا که براي مثال ١۰ در صد افزايش قيمت موجب کاهش تقاضا به ميزاني بسيار کمتر از ١۰ در صد ميشود.  لذا، رشد فزاينده قيمت نفت داراي تاثير نسبتا کمي بر روي سطح تقاضا ميباشد و بخش بزرگي از آن به صورت تورم به سايربخش هاي اقتصاد منتقل خواهد گرديد. 


 


به اين ترتيب مجموعه ريسک هاي ژئوپلتيک  وناهنجاري ساختارهاي اقتصادي و سياسي کشورهاي نفت خيز، بازار نفت را دچار يک دور تسلسل باطل[8] افزايش قيمت خواهد کرد که داراي پيآمدهاي تورمي و رکودي بسيارشديد براي کل اقتصاد جهان ميباشد.  البته در افق  بلند مدت، رشد فزاينده قيمت ميتواند موجب تحولات تکنولوژيکي و پيدايش جانشين هاي مناسب براي نفت گردد.  اما به احتمال قوي اين روند مستلزم مدت زماني بيشتر از چند دهه خواهد بود.  طي اين مدت کشورهاي صنعتي پيشرفته در برابرچرخه باطل فوق بي تفاوت نخواهند ماند.


 


کنترل و خنثي سازي چرخه باطل فوق به احتمال قوي يکي از محورهاي اصلي سياست خارجي غرب طي دهه آينده خواهد بود. در اين راستا غرب خواهد کوشيد تا با مجموعه اي از اقدامات امنيتي و اصلاحات اقتصادي و سياسي ريسک هاي ژئوپلتيک را در مناطق نفت خيز کنترل و حذف نمايد و ظرفيت کشورهاي نفت خيز را براي انجام سرمايه گذاري هاي  کلان در صنعت نفت افزايش دهد. 


 


مجموعه عوامل فوق بار دیگر منطقه خاورمیانه، از جمله ایران را به صحنه رقابتهای شدید ژئوپلتیک برای کنترل منابع نفتی و رانت نفت تبدیل کرده است.  رقابتهای ژئوپلتیک در شرایطی در منطقه شدت میگیرد که ایران دستخوش نابسامانی های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی عمیق و گسترده ای است.  این امر احتمال تحول سیاسی در ایران را تقویت میکند.  اما همزمان ریسکها و مخاطرات آنرا نیز بالا میبرد.  انجام اصلاحات اقتصادی و سیاسی در ایران، بنا به ملاحظات داخلی و بین المللی، امری ضروری است. عدم درک این مطلب از سوی رهبران جمهوری اسلامی و به تعویق انداختن برنامه اصلاحات، ریسکها و مخاطراتی را که در برابر کشور قراردارند تشدید خواهد کرد. اما مبارزه سیاسی برای انجام این اصلاحات نیز میبایست با توجه به چگونگی رقابتهای ژئوپلتیکی که در منطقه درحال شدت گرفتن است، رهبری شود.  نادیده گرفتن این مطلب از سوی نیروهای اپوزیسیون نیز میتواند پیآمدهای نامطلوبی برای ایران به همراه داشته باشد.



 


 













نمودار ١.۷ : تاریخ نگار قیمت نفت خام جهان (دلار هر بشکه)


  


منبع:  IEA      برای توضیحات تاریخ نگار به انتهای کتاب مراجعه کنید


 


 


جدول ١.۷: رشد تقاضاي جهان براي نفت خام (ميليون بشکه در روز)


                             2001                     2010                     2015                     2020                     2025                     نرخ رشد                             سهم در2001            سهم در 2025           سهم در افزايش تقاضا


2001-2025


 کره جنوبي                    2.1           2.5           2.6           2.7           2.9           1.4%        3%           2%           2%


هندوستان                      2.1           2.8           3.5           4.4           5.3           4.1%        3%           4%           7%


روسيه                          2.6           2.9           3.3           3.8           4.3           2.2%        3%           4%           4%


آفريقا                           2.6           3.1           3.6           4.1           4.7           2.6%        3%           4%           5%


خاورميانه                      4.7           6.0           6.6           7.3           8.0           2.3%        6%           7%           8%


ژاپن                            5.4           5.7           5.7           5.7           5.8           0.3%        7%           5%           1%


ساير کشورهاي آسيايي      5.5           7.3           8.4           9.5           10.7         2.9%        7%           9%           12%


چين                             5.0           7.6           9.2           11.0         12.8         4.2%        6%           11%         18%


اروپاي غربي                 14.0         14.7         15.1         15.4         15.7         0.5%        18%         13%         4%


آمريکا                          19.6         22.7         24.8         26.4         28.3         1.6%        25%         23%         20%


ساير*                          13.5         16.1         17.7         20.0         22.4         2.2%        18%         19%         20%


کل جهان                       77.1         91.4         100.5       110.3       120.9        2.0%      


     *  مابه تفاوت بين تقاضاي جهان و جمع تقاضاي کليه مناطق برشمرده


 


منبع:  بر اساس آمارهاي آژانس بين المللي انرژي،International Energy Outlook 2004


 



 


 

















جدول ۲.۷: سهم هر منطقه در ذخائر و تامين تقاضاي نفت جهان


ذخائر نفت جهان (بیلیون بشکه)


2003               2003               2003           2003                  


اثبات شده           اکتشاف نشده       اثبات شده       اکتشاف نشده          


726.6              200.5              60.9%        32.2%                خاورمیانه


17.1                34.6                1.4%           5.6%                   دریای خزر (به جز ایران)


101.8              89.7                8.5%           14.4%                آفریقا


102.2              61.3                8.6%           9.8%                   آمریکای مرکزی و جنوبی


69.1                77.4                5.8%           12.4%                روسیه


47.0                32.1                3.9%           5.2%                   آسیای پاسفیک


18.1                20.7                1.5%           3.3%                   اروپا (شامل اروپای شرقی)


110.3              106.3              9.3%           17.1%                آمریکای شمالی


1192.2           622.6              100.0%      100.0%              کل


 


ذخائر اثبات شده جهان (بیلیون بشکه)


1983         1993               2003           2003         


396.9        660.1              726.6          61%           خاورمیانه


100.1        80.4                 104.3          9%              اروپا و آسیای اروپایی


33.7          79.1                 102.2          9%              آمریکا مرکزی و جنوبی


58.2          60.9                 101.8          9%              آفریقا


95.0          91.0                 110.3          9%              آمریکای شمالی


39.0          52.0                 47.0            4%              آسیای پاسیفیک


722.9        1023.5            1192.2        100%         کل


BP Statistical Review 2004


 


ظرفيت عرضه نفت جهان (ميليون بشکه در روز)


79.3                                                           2001


95.1                                                           2010


104.7                                                        2015


114.9                                                        2020


126.1                                                        2025


 


ظرفيت توليد نفت (میلیارد بشکه در روز)


افزايش         2025       2001       افزايش      2025       2001       خاورميانه


41.20%     32%        26%        22.6        45           22.4        درياي خزر (به جز ايران)


16.00%     13%        11%        8.8          17.8        9 0.0        آفريقا


14.20%     12%        10%        7.8          16.3        8.5          آمريکا مرکزي و جنوبي


9.80%       9%          8%          5.4          12.4        7 .0          روسيه


15.50%     12%        10%        8.5          17.3        8.8          آسياي پاسفيک


0.50%       6%          9%          0.3          8.3          8 0.          اروپا (شامل اروپاي شرقي)


-2.60%      4%          8%          -1.4         5.1          6.5          آمريکاي شمالي


5.30%       13%        18%        2.9          18.3        15.4        کل


                   100%     100%                     140.5      85.6       


 


منبع: محاسبات نويسنده بر اساس آمارهاي:  EIA, International Energy Outlook 2004 and BP Statistical Review 2004



 


بازگشت بحران توسعه نفت محور


 


در فصل پنجم مشکلات توسعه نفت محور و مشخصات بحرانهای اقتصادی و سیاسی ناشی از این الگوی توسعه را به تفصیل مورد بررسی قرار دادیم.  همانطور که نشان داده شد، طی دوری ۱٣۵۰ تا ۱٣۵۷ (۱۹۷۲ تا ١۹۷۹) ایران دچار یک بحران اقتصادی و، سیاسی و اجتماعی شدید و پر دامنه شد که دلایل آنرا میبایست در ساختار رانتی اقتصادی سیاسی کشور، برداشت ناهنجار از روند توسعه اقتصادی و تزریق درآمد سرشار نفت به اقتصادی که در چارچوب مناسبات حاکم به سر حد ظرفیت جذب خود رسیده بود، جستجو کرد.  این بحران هزینه سنگینی را بر ایران تحمیل کرد و نهایتا به فروپاشی نظام سیاسی حاکم انجامید.


 


با توجه به این تجربه، انتظار میرفت که رهبران جمهوری اسلامی از تجربه دهه ۱٣۵۰بیآموزند و اشتباهات این دهه را تکرار نکنند.  اما عملکرد جمهوری اسلامی طی چند سال اخیر حاکی از آن است که ساختار رانتی مانع از آن میشود که نظام سیاسی کشور از اشتباهات گذشته خود بیآموزد.  علیرغم تجربه پرهزینه دهه ۵۰، در دهه ١٣۸۰ جمهوری اسلامی از بسیاری جهات بحرانی را تجربه میکند که حکومت محمد رضا پهلوی در دهه پایانی عمر خود تجربه کرد.  مانند دهه ۱٣۵۰، دلیل این بحران را میبایست در ساختار رانتی اقتصاد سیاسی کشور و تزریق درآمد سرشار نفت به اقتصادی که ظرفیت جذب آنرا ندارد جستجو کرد.  با این تفاوت که این بار مناسبات رانتی حاکم بر اقتصاد سیاسی کشور بسیار گسترده تر و عمیق تر از  گذسته است،  ظرفیت جذب اقتصاد به دلیل ناهنجاری های متعدد بطور نسبی بسیار کمتر است  و رژیم حاکم بر کشور درعرصه سیاست خارجی گرفتار یک بحران جدی و سرنوشت ساز است. در چنین شرایطی، آزموده را دوباره آزمودن میتواند پرهزینه تر از گذشته باشد.


 


طی شش سال گذشته، درآمد ایران از محل صادرات نفت و گاز ۵/۲ برابر شده است، یعنی از ۲۳ میلیارد دلار در سال ١٣۸١ به بیشتر از ۵۷ میلیارد دلار در سال ١۳۸٦ افزایش یافته است (نمودار ۲.۷ و جدول  ۳.۷ را ملاحظه کنید).  این افزایش چشمگیرعمدتا ناشی از افزایش قیمت نفت در بازارهای بین المللی است.   در مجموع، کل درآمد صادرات نفت و گاز ایران برای شش سال گذشته نزدیک به ۲۴۵ میلیارد دلار است که نزدیک به نصف آن مربوط به دوسال گذشته میباشد (جدول ۳.۷ را ملاحظه کنید). مقایسه این ارقام با ارقام مربوطه برای کل دوره جمهوری اسلامی تصویر روشنتری بدست میدهد.  درآمد ایران از محل صادرات نفت و گاز برای کل دوره  ١٣۵۸ تا ١٣۸٦نزدیک به ٦۰۰ میلیارد دلار بوده است که نزدیک به نصف آن طی شش سال گذشته و نزدیک به ٣۰ درصد آن طی سه سال گذشته نصیب ایران شده است.


 


درپی افزایش درآمد نفت، هزینه های دولت طی شش سال گذشته (١٣۸١ – ١۳۸٦) پنج برابر شده است.  شایان توجه است که طی این دوره رشد هزینه های جاری دولت ۸/۵ و رشد هزینه های عمرانی ۷/۲ برابر بوده است (جدول ۳.۷).  طی این دوره، بودجه کل کشور ۳/۳ برابر شده است، یعنی از ٦۹٣ به ۲۵۸۱ تریلیون ریال افزایش یافته است.  مجددا شایان توجه است که بخش عمده بودجه کل کشور مربوط به شرکتها و بانکهای دولتی است.  در واقع، طی این دوره  سهم  شرکتها و بانکهای دولتی در بودجه کل کشور از ٦۳ در صد در سال ١٣۸١ به ۷۲ درصد در سال ١۳۸٦ افزایش یافته است.  علیرغم چند برابر شدن درآمد نفت، موجودی حساب ذخیره ارزی کشور از ۸ میلیارد دلار در سال ١٣۸١ و متعاقبا نزدیک به ١١ میلیارد دلار در سال ١٣۸۴، به نیم میلیارد دلار در سال ١٣۸۵ و ۵/٣ میلیارد دلار در سال ١۳۸٦ کاهش یافت (جدول ۳.۷).  به این ترتیب، تقریبا کل درآمد نفت به اقتصاد کشور تزریق شده است.  طی این دوره (١٣۸١ – ١۳۸٦) حجم نقدینگی در اقتصاد کشور ۲/۴ برابر شده، یعنی هرساله بطور متوسط نزدیک به ۳۳ رشد داشته است (جدول  و نمودار ۳.۷). 


 


علیرغم چند برابر شدن درآمد نفت و بودجه دولت، طی این دوره نرخ رشد اقتصادی از٦/۷ درصد در سال ١٣۸١ به ۸/۴ درصد در سال ١۳۸٦ کاهش یافته است (جدول  و نمودار ۳.۷).  رشد سرمایه ثابت ناخالص کشور کمتر از نصف شده، یعنی از حدود ۲۸ درصد به ۱۱ درصد تنزل کرده است (جدول ۳.۷).  اما تغییرات نرخ تورم در جهت عکس بوده، یعنی از ١٦ در سال ۱٣۸١ به حدود ۲۲ در صد در سال ١۳۸٦ افزایش یافته است (جدول و نمودار ۳.۷).  افزایش نرخ تورم در بخش هایی که در آنها نمیتوان با افزایش واردات رشد نرخ تورم را آهسته کرد، مانند مسکن، بسیار شدیدتر بوده،  به نحوی که قیمت مسکن در چند سال اخیر چند برابر شده است.  طی این دوره واردات کشور ۲/۲ برابر شده، از ۲۸ به ۷۴ میلیارد دلار افزایش یافته است  (جدول ۳.۷).  تشدید نرخ تورم، افزایش واردات و افزایش بیشتر نرخ تورم در بخشهایی مانند مسکن، موجب تضعیف تولیدات داخلی و حرکت سرمایه از بخشهای صنعتی و کشاورزی به سوی مسکن، خدمات و فعالیتهای دلالی گشته است.  این امر در افت نرخ رشد اقتصادی و ادامه نرخ بالای بیکاری منعکس است.  علیرغم  شش برابر شدن هزینه های جاری دولت که بخش قابل توجهی از آن صرف ایجاد اشتغال کاذب برای حامیان رژیم در موسسات دولتی میشود، نرخ بیکاری همچنان حول ۱٦ درصد در نوسان است. 


 


به این ترتیب، مانند دهه ۱۳۵۰، تزریق رانت نفت به اقتصاد، در شرایطی که اقتصاد ملی به دلیل ناهنجاری های ساختاری متعدد ظرفیت جذب آنرا ندارد، به جای افزایش نرخ رشد اقتصادی، موجب تورم، تضعیف تولیدات داخلی، رونق فعالیتهای دلالی، رشد بیرویه مصرف گرایی در میان اقشار مرفه و اتلاف انبوه منابع تولیدی و ثروت کشور گشته است. 


 


همانطور که درپیش اشاره شد، ساختار رانتی اقتصاد سیاسی کشور انظباط مالی دولت را سست کرده، مانع از آن میشود که دولت و جامعه مدنی بتوانند اینگونه بحران ها را مهار کرده  و آنها را تحت کنترل خود درآورند.  در جمهوری اسلامی انجام این کار دشوارتر گشته است.  زیرا، با گسترش دامنه رقابت برای رانت نفت در بین جناح های حکومت و تعمیق آن به درون جامعه، هر گروهی که به قدرت میرسد میکوشد تا با توزیع رانت و مزایای اقتصادی و سیاسی بین طرفداران رژیم، بیشترین رانت را در کوتاهترین فرصت به چنگ آورد. در نتیجه سیاستگذاریهای کشور به نحوی فزاینده ماهیتی کوتاه مدت، در راستای کسب حداکثر رانت در کوتاهترین مدت پیدا کرده است. 


 


شواهد حاکی از آن است که با افزایش نرخ تورم، ادامه نرخ بالای بیکاری و گسترش دامنه نابسامانی های اقتصادی، نارضایتی های سیاسی و اجتماعی به سرعت در درون جامعه مدنی ایران درحال گسترش است.  ماهیت ایدئولوژیک و مذهبی جمهوری اسلامی، رژیم را قادرکرده است که دربرابر نارضایتی های اجتماعی و فشارهای سیاسی دوام بیآورد و با سرکوب بیرحمانه مخالفین بحران های سیاسی نظام را تحت کنترل درآورد.  اما، با گسترش بحران اقتصادی و سیاسی کشور، پایگاه ایدئولوژیک و مذهبی جمهوری اسلامی سست گشته و توانایی رژیم در کنترل نارضایتی های سیاسی و اجتماعی مردم به سرعت در حال تحلیل رفتن است.[9]  لذا، میتوان انتظار داشت که درآینده بحران اقتصادی وسیاسی کشور گسترده تر و عمیق تر گردد.   این امر در شرایطی که رقابتهای ژئوپلتیک برای کنترل منابع و رانت نفت منطقه شدت گرفته است و نظام حاکم بر کشور در عرصه سیاست خارجی گرفتا یک بحران بسیار جدی است، میتواند نگران کننده باشد.


 


مجموعه عوامل فوق، از یکسو احتمال تحول سیاسی کشور را تقویت میکند.  اما، از سوی دیگر ریسکها و مخاطرات آنرا بالا میبرد.  عدم درک ضرورت اصلاح ساختار اقتصادی و سیاسی کشور از سوی رهبران جمهوری اسلامی و به تعویق انداختن برنامه اصلاحات، ریسکها و مخاطراتی را که در برابر کشور قراردارند تشدید خواهد کرد. از سوی دیگر، نادیده گرفتن تشدید رقابتهای ژئوپلتیک در منطقه توسط نیروهای اپوزیسیون نیز میتواند پیآمدهای نامطلوبی برای ایران داشته باشد.


 


 



 

















نمودار ۲.۷:  ارزش صادرات نفت ایران، ١۹۷۹ –  ۲۰۰٦ (میلیون دلار)


الف:


 



ب


 



منبع:  بر اساس سالنامه های آماری اوپک


 



 


 







































































































































































































































































































































































جدول ٣.۷:  آمار اقتصاد ایران، ١۳۸۱ -  ۱٣۸۷


1381


نسبت به 1386


 + 1387


(2008)


 


1386


(2007)


 


1385


(2006)


 


1384


(2005)


 


1383


(2004)


 


1382


(2003)


 


1381


(2002)


 


 


2.5


59.093


57.199


52.093


48.823


36.315


27.355


22.966


صادرات نفت و گاز، میلیارد دلار


2.1


57.0


55.0


50.0


50.0


35.5


26.5


25.7


میانگین قیمت هر بشکه نفت خام، دلار


1.2


2600


2650


2690


2691


2668


2589


2225


صادرات نفت خام، هزار بشکه در روز


5.0


1,164,829


1,002,610


840,391


715,399


452,310


369,341


202,325


کل هزینه های دولت، میلیارد ریال (م.ر.)


5.8


1,000,981


857,478


713,976


597,760


380,004


295,541


147,572


هزینه های جاری دولت، م.ر.


2.7


163,848


145,132


126,415


117,639


72,306


73,800


54,753


هزینه های عمرانی دولت، م.ر. ^


3.3


2,581,049


2,316,857


1,915,105


1,589,990


1,184,507


968,261


693,302


بودجه کل کشور م.ر.


2.5


772,775


691,828


587,597


569,837


519,015


436,023


273,228


بودجه عمومی دولت، م.ر.


3.8


1,867,005


1,677,065


1,372,838


1,055,969


688,921


554,337


435,915


بودجه شرکتهای عمومی و بانکها، م.ر.


 


 72


 72


 72


 66


 58


 57


 63


سهم شرکتهای عمومی و بانکها در بودجه کل کشور %


 


133,013


125,192


120,000


110,000


93,045


99,415


86,189


کسری بودجه دولت م.ر.*


4.2


2,370,613


1,756,418


1,283,901


921,019


685,867


526,596


417,524


حجم نقدینگی، م.ر.


3.0


677,318


548,881


427,967


317,919


252,815


217,357


182,653


حجم پول، م.ر.


 


35.0


36.8


39.4


34.3


30.2


26.1


30.1


رشد نقدینگی (%)


1.2


150,939


148,313


145,687


135,795


148,724


143,031


128,938


بدهی دولت به سیستم بانکی، م.ر.


1.5


119,973


112,378


104,783


99,813


87,217


78,870


77,278


بدهی شرکتها و موسسات دولتی به سیستم بانکی، م. ر.


1.3


270,912


260,691


250,470


235,608


235,941


221,901


206,217


بدهی بخش دولتی به سیستم بانکی، م.ر.


3.6


1,371,766


1,193,201


1,014,637


865,315


625,715


454,800


327,072


بدهی بخش خصوصی به سیستم بانکی، م.ر.


2.7


1,642,677


1,453,892


1,265,106


1,100,923


861,656


676,700


533,290


مطالبات سیستم بانکی از بخشهای دولتی و غیر دولتی، م.ر.


2.7


37.786


33.661


29.536


24.264


23.074


17.024


12.530


بدهی های خارجی، میلیارد دلار


2.2


46.874


49.455


49.624


40.969


38.199


29.561


22.036


واردات کالا، فوب، میلیارد دلار


 


14.500


15.000


16.300


11.189


7.537


6.636


5.271


صادرات غیر نفتی، میلیارد دلار


 


73.593


72.199


68.393


60.012


43.852


33.991


28.237


کل صادرات کالا، میلیارد دلار


 


26.719


22.744


18.769


19.043


5.653


4.430


6.201


تراز بازرگانی، میلیارد دلار


 


22.0


20.8


20.5


19.3


19.5


18.3


16.3


نرخ تورم مصرف کنند (%)*


 


4.6


4.8


5.1


5.4


4.8


6.8


7.6


نرخ رشد اقتصادی (%)


 


15.0


15.4


15.5


14.7


15.6


16.4


15.9


نرخ بیکاری   (%) *


 


109.5


110.0


110.5


111.0


110.3


108.8


105.7


شاخص بهره وری نیروی کار (%)


 


98.5


99.0


99.5


100.5


100.7


101.7


101.0


شاخص بهره وری سرمایه (%)


 


102.5


103.0


103.5


104.0


104.1


104.3


102.7


شاخص بهره وری کل عوامل تولید (%)


 


11.5


13.0


14.9


16.2


26.0


21.4


28.3


رشد کل سرمایه ثابت ناخالص (%)


 


2.251


3.544


0.500


10.667


9.435


8.433


8.082


موجودی حساب ذخیره ارزی، میلیارد دلار


 


4602


3812


3215


2648


2305


1948


1747


تولید سرانه به قیمت جاری، دلار


 


74.3


73.3


72.3


71.2


70.0


68.8


66.7


جمعیت میلیون نفر


م.ر.    میلیارد ریال


*       برآورد «اقتصاد ایران»


^       با تملک دارایی های سرمایه ای


+       پیش بینی «اقتصاد ایران»


منبع:   اقتصاد ایران، شهریور ١٣۸۴



 
















نمودار ٣.۷:  بودجه دولت، رشد نقدینگی، تورم (١٣۸۰- ١٣۸۸)


الف: بودجه دولت، میلیارد ریال



ب: رشد نقدینگی، میلیارد ریال



ج:  نرخ تورم



د:  نرخ رشد اقتصادی



بر اساس آمار «اقتصاد ایران» شهریور ١٣۸٦


 


 








[1]    June 2008 



[2]   البته عده ای دیگر از کارشناسان نفت معتقدند که افزايش کنوني قيمت نفت به دليل عوامل ساختاري عرضه و تقاضا نبوده، بلکه ناشي ازشرايط ذهني بازار و نگراني نسبت به عوامل سياسي ميباشد و به محض رفع اين نگراني ها به روند طبيعي و بلند مدت خود باز خواهد گشت.  ميانگين قيمت نفت جهان در يک افق بسيار بلند مدت (۱۸٦۹-۲۰۰۴) نزديک به بشکه اي ۲۰دلار (به قيمت ثابت سال ۲۰۰۴) و در يک مقطع کوتاهتر نزديک به بشکه اي ٣۰ دلار است.  اين عده از کارشناسان برآنند که پس از رفع مشکلات و نگراني هاي کنوني قيمت نفت احتمالا به سطح بشکه اي ٣۵ دلار بازخواهد گشت.





























[3]  Oil Outlook to 2025, OPEC 2004:


ميليون بشکه در روز


2010


2015


2020


2025


 


آژانس اطلاعات انرژي


91.4


100.5


110.3


120.9


 


اوپک


88.7


97.1


105.8


114.6


 


 



[4]    طبق پيش بيني آژانس اطلاعات انرژي متجاوز از ٣۸ در صد  افزايش تقاضاي نفت جهان در دوره  زماني مورد مطالعه مربوط به افزايش تقاضا درکشورهاي آمريکا وچين ميباشد (به ترتيب  ۲۰ و ۱۸درصد).  عليرغم سهم بالاي آمريکا، درمجموع، سهم عمده افزايش تقاضا به دليل رشد سريع تقاضا درکشورهاي درحال رشد است.  به عبارت دقيقتر، نزديک به ٦۵درصد کل افزايش تقاضاي جهان براي نفت مربوط به افزايش تقاضا در کشورهاي در حال رشد ميباشد.  در اين ميان چين و هندوستان با نرخ هاي رشد ۲/۴ و ١/۴ درصد در سال داراي سريعترين نرخ رشد تقاضا براي نفت خواهند بود.  در کل، طي ۲۰ سال آينده، تفاضاي جهان براي نفت خام بطور متوسط به ميزان ۲درصد در سال افزايش خواهد يافت.  در سال ۲۰۲۵ آمريکا همچنان بزرگترين مصرف کننده نفت خواهد بود.  اما سهم آن از ۲۵ درصد در سال ۲۰۰۱ به ۲٣ درصد در سال ۲۰۲۵ کاهش خواهد يافت.  از سوي ديگر، سهم چين از ٦ در صد در سال ۲۰۰۱ به ١١ درصد در سال ۲۰۲۵افزايش خواهد يافت.  شايان توجه است که سهم اروپاي غربي و ژاپن در کل تقاضا از ۲۵ درصد در سال ۲۰۰۱ به ١۸ درصد در سال ۲۰۲۵تنزل خواهد کرد.  در حاليکه سهم کل کشورهاي در حال رشد از ۳۲ درصد در سال ۲۰۰۱ به حدود ۵۰ درصد در سال ۲۰۲۵ افزايش خواهد يافت. برای توضیحات بیشتر به فصل چهارم کتاب «توسعه اقتصادی و امنیت ملی»، هادی زمانی، ۲۰۰۷، نشر hz ، لندن، و همچنین مقالات مربوطه در سایت «www.hadizamani.com» مراجعه  کنید



[5]   IEA, World Energy Outlook 2004



[6]   براي  مطالعه تاثير ساختارهاي اقتصادي و سياسي برکارکرد سرمايه گذاري به کتاب «دموکراسي و توسعه اقتصادي پايدار، تجربه ايران» از اين نويسنده، (انتشارات ارزان، سوئد ۲۰۰۴) مراجعه کنيد.



[7]   Price elasticity



[8]   Vicious circle



[9]    در حکومتهای دیکتاتوری، وقتی که قدرت سیاسی و نظامی دولت بر پایه باورهای ایدئولوژیک و مذهبی استوار است دولت میتواند در برابر نارضایتی ها و فشارهای سیاسی بیشتر دوام آورد.  برعکس، ضعف پایه های ایدولوژیک و مذهبی قدرت موجب میشود تا فشارهای سیاسی و اقتصادی ناشی از رقابت بر سر رانت نفت موجبات تغییر نظام و جابجایی قدرت را فراهم آورد. ایران نمونه بارزی برای هر دو مورد است.  حکومت پهلوی دارای پایه ایدئولوژیک و مذهبی نیرومندی نبود.  برعکس، پایگاه ایدئولوژیک و مذهبی جمهوری اسلامی به آن اجازه  داده است تا نارضایتی های اجتماعی را به نحو بیرحمانه ای سرکوب کند.


 


مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



يكشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ - ۲۴ نوامبر ۲۰۲۴

ستون آزاد

+ زنان حزب دموکرات آمریکا اسب های خود را زین کرده اند  رضا علوی

+ تعویض در دقیقه نود  رضا علوی

+ جمهوری اسلامی و شالوده شکنی های مدرنیته  کیومرث صابغی

+ "زدن سر هشت پا" و حکایت "ببر کاغذی" رضا علوی

+ جهانِ پس از جنگ غزه  رضا علوی

+ آیا اسراییل بر نفت و گازغزه چیره خواهد شد ؟ رضا علوی

+ توتالیتریسم چیست؟ حسین مولا

+ گفتگو بارد هوش مصنوعی با حسین مولا حسین مولا

+ تفاوت مبارزه جوانان در زمان حکومت شاه ایران برای آزادی و دمکراسی با مبارزه جوانان کنونی برای آزادی و دمکراسی علیه جمهوری اسلامی چیست؟ گفتگو حسین مولا با بارد بزرگترین هوش مصنوعی گوگل

+ دو حادثه مهم  رضا علوی

+ جوانانیکه در جنبش زن زندگی آزادی شرکت کردن در چه سنینی بودند؟ Bard هوش مصنوعی

+ خود آموز دیکتاتورها رندال وود کارمینه دولوکا

+ موانع توسعه دموکراسی در خاورمیانه  دکتر امیر ساجدي

+ راز یک کشتار  رضا علوی

+ آیا غول خفته بیدار می شود ؟  رضا علوی

+ ریزش مداحان در این عاشورا رضا علوی

+ رهبر نقاب دار!  رضا علوی

+ بخش سوم : "لاریجانی ها " ؛ مردانی برای تمام فصول رضا علوی

+ حقوق زنان - کانون درگیری. فرهاد یزدی

+ آمریکا ؛ به کجا چنین شتابان ؟ رضا علوی

+ جهان و ایران در آغاز سال نو خورشیدی. فرهاد یزدی

+ نبرد برای نامزدی  رضا علوی

+ . 

+ ایران لیبرال فرهاد یزدی

+ روز جهانی زنان گرامی باد  گیتی پورفاضل

+ سالروز حمله روسیه به اوکراین فرهاد یزدی

+ کالبد شکافی" پرویز ثابتی" رضا علوی

+ سقوط محسن رنانی

+ فشار برملت ایران از دو سو. فرهاد یزدی

+ نشست واشنگتن – تلاش در راه ذلیل کردن جنبش ملی ایران فرهاد یزدی

+ الگوی روسی چپاول اموال ملی فرهاد یزدی

+ امنیت ملی – بخش دوم فرهاد یزدی

+ امنیت ملی در دهه سوم سده بیست و یکم فرهاد یزدی

+ آیا روسیه، جمهوری اسلامی را به عنوان متحد استراتژیک خود محسوب می کند؟ رضا علوی

+ منافع ملی و استقلال فرهاد یزدی

+ نقش "طنز" و شعار های "کاف دار" در جنبش انقلابی ایران رضا علوی

+ قشر میانه ایران مهرداد: یکی از همکاران سایت آینده نگر

+ دیگر چین به ایران اهمیت نمی‌دهد ! رضا علوی

+ نقش توازن قوا در جهان در خیزش ملی فرهاد یزدی

+ نیروهای مسلح در دو مقطع تاریخی فرهاد یزدی

+ تراژدی جمهوری اسلامی با مهسا امینی آغاز و با محسن شکاری پایان می‌یابد!  دکتر شیرزاد کلهری

+ دستاوردهای جنبش انقلابی ایران یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ از خیزش اجتماعی تا انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ پایان کار رژیم، تکیه بر عصای سلیمان شیرزاد کلهری

+ انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ انقلاب مدرن ایران شیرزاد کلهری

+ ادامه خیزش اجتماعی – سیاسی ایران فرهاد یزدی

+ بیانیه شماره ۱ لیدرهای میدانی  لیدرهای میدانی

+ خیزش اجتماعی نسل جوان ایران فرهاد یزدی

+ اولویت پاسداری از یک پارچگی سرزمینی ایران فرهاد یزدی

+ با کمال تاسف و تاثر از در گذشت دوست نازنین مان محمد امینی .

+ اعتراضات مردم و راهکار های روی میز حکومت یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ تعلل نیروهای مسلح فرهاد یزدی

+ آینده در کوتاه مدت فرهاد یزدی

+ سپاه پاسداران و نجات ایران فرهاد یزدی

+ رسالت انسان در برابر آزادی سعیده امین‌زاده

+ ایران – روسیه - اوکراین فرهاد یزدی

+ نیاز به زمان فرهاد یزدی

+ مبارزه مدنی و چرائی آن کیومرث صابغی

+ دو بازنده – یک برنده. فرهاد یزدی

+ نظام سیاسی در ایران آینده فرهاد یزدی

+ آیا بایدن در انتخابات ۲۰۲۴ کاندید خواهد شد ؟ رضا علوی

+ اسطوره سیاسی از دموکراسی آمریکا تا اقتدار گرائی چین پرفسورجیم دیتو

+ اسطوره جدید و آینده سیاسی عربستان سعودی -

+ فرمان فرمایی روسیه بر نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ دگرگونی قدرت در کانون نظام فرهاد یزدی

+ برجام در تاریکی رضا علوی

+ برای مام زمین در روز زمین فرهاد یگانه‌

+ تکرار تاریخ، نابودی محتوم دیکتاتورهای بزرگ به دست خودشان است فرهاد یگانه‌

+ چرا رابطه کشورهای غربی و روسیه پس از پایان جنگ سرد، به چنین کابوسی برای اردوگاه کشورهای غربی ختم شد؟ فرهاد یگانه‌

+ تاثیر جنگ اوکراین فرهاد یزدی

+ نوروزتان مبارک .

+ چیرگی «جبهه موافقت» بر «جبهه مقاومت» رضا علوی

+ نخبه گان یا پخمه گان در حکومت اسلامی  رضا علوی

+ رویا یا کابوس ؟ رضا علوی

+ خودکامگی  تیموتی اسنایدر

+ نگاهی بر موقعیت ایران در منطقه فرهاد یزدی

+ در باره انتخابات ۱۴۰۰ مجید / ایران

+ حسن هم از میان ما رفت گروهی از یاران دیروز، امروز و فردای حسن

+ در باره ظریف ... و میدان  مجید / ایران

+ نظام اسلامی و اردوی خاور بر علیه باختر فرهاد یزدی

+ چرا سازمانهای اطلاعا تی معتقدند که آینده جهان تیره و تار است ترجمه: کیومرث صابغی

+ تضمین حداقل درآمد یکسان برای تمام شهروندان. فرهاد طالع

+ قرار داد ۲۵ ساله ؛ ماندگاری حکومت یا ترکمانچای ؟ رضا علوی

+ سخنی با آقای مهاجرانی. محمد امینی

+ مذاکره غرب با نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ هنر فاشیست نبودن ترجمه ناصر فکوهی

+ با ناسيوناليسم راه به جايي نمي‌بريم عظيم محمودآبادي

+ در آستانه چهل و دومین سالگرد انقلاب فرهادی یزدی

+ روز سياه  رضا علوي

+ مصباح یزدی ؛ معمار خشونت مقدس و طرا ح "کادرسازی " رضا علوی

+ حمله به ایران و یا حزب الله؟ فرهاد یزدی

+ تهدید از سوی قفقاز فرهاد یزدی

+ بهار آن سال و «بهار هر سال...» محسن یلفانی

+ بحران امنیتی و حکومت نظامیان فرهاد یزدی

+ جستجوی کار در ایران امروز 

+ سیاست دولت نوین آمریکا در منطقه فرهاد یزدی

+ اوباما برجام را آورد و ترامپ آنرا پاره کرد- چرا؟ مجید / ایران

+ ارزش های اندیشه های دکتر فاطمی  رضا علوی

+ مرگ نهائی رژیم  فرهاد یزدی



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995