Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


نفرین نفت - تجربه ایران

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[28 Feb 2008]   [ هادی زمانی]

۲. رقابتهای ژئوپلتیک وتکوین دولت مرکزی(۱۲۸۰-۱۳۲۰)


فوریه 2008
www.hadizamani.com


اکتشاف، استخراج و عرضه نفت به بازار مستلزم فنآوری نسبتا پیچیده و سرمایه گذاری های بسیار کلان است. این امرغالبا از توان کشورهای توسعه نیافته و در حال رشد خارج بوده و میباشد. لذا، با توجه به اهمیت استراتژیک نفت برای اقتصاد جهانی و رانت سرشار آن، وجود منابع نفت در کشورهای توسعه نیافته و در حال رشد سبب میشود که این کشورها به میدان رقابت و سودجویی شرکتهای بین المللی نفتی و مناقشات ژئوپلتیک تبدیل شوند. این شرکتها غالبا ازحمایت کشورهای مادر خود برخورداراند و توان آنها بسیار بیشتر از کشورهای توسعه نیافته و در حال رشد میزبان میباشد. لذا، شکل گیری ساختار سیاسی و اقتصادی کشورهای نفت خیز توسعه نیافته و در حال رشد با سرعت و به میزان قابل توجهی به تابعی از مقتضییات و خواستهای شرکتهای بین المللی نفتی که جهت کسب رانت نفت به کشورهای مزبور جذب شده اند، تبدیل میشود.

از سوی دیگر، اکتشاف نفت و ایجاد تاسیسات لازم برای استخراج آن غالبا چندین سال بطول میانجامد و با ریسک ها و مخاطرات فنی، اقتصادی و سیاسی بسیاری همراه است. لذا سرمایه گذاری در صنعت نفت اقدامی بلند مدت است که مستلزم ثبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی میباشد. همچنین، پاگیری و توسعه صنعت نفت مستلزم مجموعه ای از زیرساختهای اقتصادی، مانند شبکه های حمل و نقل و ارتباطات است. شرکتهای نفتی در صورتی به سرمایه گذاری دراکتشاف و استخراج نفت در یک کشور مبادرت میورزند که دولت کشور مزبور بتواند اجرای قرارداد سرمایه گذاری آنها را تضمین کند، امنیت فعالیت های آنها را تامین نماید و زیرساختها و شرایط اقتصادی لازم برای فعالیت آنها را فراهم آورد . این امر مستلزم وجود یک دولت مرکزی توانمند است. در کشورهای توسعه یافته این شرایط غالبا فراهم است. اما در مناطق توسعه نیافته این شرایط در بسیاری از موارد برقرار نبوده است. لذا، شرکتهای بین االمللی نفتی، بمنظور بهره برداری از فرصتهای موجود و تامین منافع خود، ناچار شده اند تا به ایجاد دولتهای مرکزی نیرومند در کشورهای نفت خیز توسعه نیافته و در حال رشد و تاسیس نهادهای اقتصادی و سیاسی مدرن که برای پاگیری و توسعه صنعت نفت لازم میباشند کمک کنند.

به این ترتیب فعالیت شرکتهای بین االمللی نفتی در کشورهای نفت خیز توسعه نیافته و در حال رشد دارای خصلتی دوگانه بوده است. از یکسو، شرکتهای بین االمللی نفتی، با پشتیبانی کشورهای مادر خود، بمنظور تحصیل حداکثر سود (رانت نفت) و کسب امتیازهای پرسود، مناسباتی استعماری و یا نیمه استعماری بر کشورهای نفت خیز توسعه نیافته و در حال رشد تحمیل کرده اند. از سوی دیگر، از آنجا که فعالیت آنها مستلزم درجه ای از ثبات و توسعه اقتصادی و سیاسی است، به روند تکوین دولت مرکزی و نوسازی اقتصادی و سیاسی کشورهای توسعه نیافته و درحال رشد میزبان نیز کمک کرده اند.

شرکتهای بین االمللی نفتی برای آنکه امتیازاتی را که برای اکتشاف و تولید نفت از کشورهای نفت خیز توسعه نیافته و درحال رشد کسب کرده اند دارای تضمین قانونی باشد و بتوانند به اجرای آنها اطمینان داشته باشند، ناچار بوده اند تا از ایجاد و شکل گیری نظام حقوقی و استقرار یک حکومت مرکزی نیرومند در کشورهای میزبان که توانایی اجرای قانون را داشته باشد حمایت کنند. به عبارت دیگر، فعالیت شرکتهای بین االمللی نفتی درکشورهای توسعه نیافته و درحال رشد نفت خیز، مستلزم یک شریک محلی است که بتواند با تاسیس یک حکومت مرکزی نیرومند، ایجاد نظام حقوقی مدرن، نوسازی نظام اداری کشور و ایجاد زیر بناهای اقتصادی مناسب شرایط لازم برای سرمایه گذاری و فعالیت شرکتهای بین االمللی نفتی را فراهم آورد.

نتیجه این دو گرایش متضاد، یعنی تلاش برای کسب امتیازهای استعماری از کشورهای توسعه نیافته و درحال رشد برای اکتشاف و تولید نفت و تحصیل حداکثر رانت، از یکسو و حمایت از ایجاد حکومت مرکزی و نوسازی کشورهای مزبور، از سوی دیگر، موجب پیدایش حکومتهای نیمه مدرن استبدادی و وابسته در کشورهای نفت خیز توسعه نیافته و درحال رشد شده است. این امر، بسته به شدت رقابتهای ژئوپلتیک و شرایط محلی، از جمله ساختار اقتصادی و اجتماعی موجود، شکل های متعددی به خود گرفته است.

روند بالا در پاره ای از مناطق به تاسیس کشورهای جدید انجامیده است که حد و مرز و ساختار سیاسی و اقتصادی آنها اساسا بر پایه مقتضییات شرکتهای بین االمللی نفتی تعیین شده اند. در منطقه خاورمیانه، عراق، امارات متحده عربی و تعدادی دیگر از کشورهای حوزه خلیج فارس از این جمله اند. در پاره ای دیگر از موارد، شرکتهای بین االمللی نفتی برای پیشبرد اهداف خود در کشورهای نفت خیز توسعه نیافته و درحال رشد از دیکتاتورهای محلی که بتوانند یک حکومت مرکزی نیرومند بوجود آورند و با ایجاد نظام حقوقی و نوسازی کشور شرایط لازم برای سرمایه گذاری و فعالیت شرکتهای بین االمللی نفتی را فراهم آورند، حمایت کرده اند. در بسیاری از موارد دیکتاتورهایی که از این طریق به قدرت رسیده اند عمدتا به عنوان کارگزاران شرکتهای بین االمللی نفتی و کشورهای مادر آنها عمل کرده اند. در پاره ای دیگر از موارد ، دیکتاتورهای مزبور موفق شده اند که در عین همکاری با شرکتهای بین االمللی نفتی و تامین مقتضییات آنها به روند توسعه اقتصادی و سیاسی کشور خود نیز کمک کنند. گرچه ماهیت و ساختار دیکتاتوری و وابستگی سیاسی و اقتصادی آنها نهایتا به ناهنجاری های سیاسی و اجتماعی انجامیده و در مراحل بعدی روند توسعه نفت محور به مانعی در برابر توسعه اقتصادی و سیاسی کشور مزبور تبدیل شده است. در منطقه خاورمیانه، ایران از جمله این موارد است.

پیدایش صنعت نفت ایران عملا به دوره ١۲۸۰ تا ١۲۹۷ (١۹۰۱ - ١۹۱۸) باز میگردد. امتیاز اکتشاف و تولید نفت ایران در سال ١۲۸۰ ( ۲۸ مه ١۹۰۱) برای مدت ٦۰سال، یعنی تا سال ١۳۳۹ (۱۹٦۰)، به ازای ۲۰۰ هزار لیره انگلیسی که در سال ١۲۸۳ پرداخت شد، به ویلیام دارسی و شریکانش واگذار گردید. این امتیاز عملا تمامی ایران، به جز مناطق زیر نفوذ روسیه را در بر میگرفت. در پی اعطای این امتیاز، در مه ١۹۰۸اولین میدان نفت تجاری ایران در جنوب غربی کشور کشف شد. متعاقبا، در سال ١۲۸۸ (آوریل ۱۹۰۹) شرکت نفت ایران و انگلیس در لندن، با سرمایه اولیه دو میلیون لیره تاسیس شد. اولین بهره مالکانه نفت در سال ۱۲۹۱ (۱۹۱۳) به ایران پرداخت شد. در ۱۲۹۳(مه ۱۹۱۴) دولت انگلیس ۵١% سهم شرکت نفت ایران و انگلیس را خریداری کرد و به سهام دار عمده آن تبدیل گشت. تصمیمگیری در مورد کلیه امور مانند سطح تولید، قیمت گذاری، بازاریابی و پالایش برعهده شرکت واگذار شد. در مقابل مقرر گشت که شرکت نفت ایران و انگلیس ١٦% از سود خالص خود را به عنوان بهره مالکانه به ایران بپردازد. طی دوره ١۲۹۱ تا ١۲۹۸ (۱۹۱۲ تا ۱۹۱۹) مجموعا ۹/۲ میلیون تن بلند نفت تولید شد که درآمد سالانه ایران از این محل بطور متوسط برابر با ۲۵۰ هزار لیره بود. در واقع، این مبلغ از سهم تعیین شده برای ایران کمتر بود. لذا، در سال ۱۲۹۹(۱۹۲۰) شرکت نفت ایران و انگلیس پذیرفت تا یک میلیون لیره به ایران غرامت بپردازد.

پیدایش صنعت نفت ایران در دوره ١۲۸۰- ١۲۹۷ (١۹۰۱ - ١۹۱۸) در بستر سه اتفاق مهم انجام پذیرفت. به لحاظ داخلی، انقلاب مشروطه و به لحاظ بین المللی، جنگ جهانی اول (۱۹۱۴- ۱۹۱۸) و پیروزی انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه تزاری. عقب ماندگیهایی که دراثرانحطاط چند صد ساله نظام سیاسی ایران حاصل شده بود موج نیرومندی را در داخل ایران برای ایجاد یک دولت مرکزی نیرومند، جلوگیری از مداخلات کشورهای خارجی، نوسازی دستگاه اداری، نظامی و سیاسی، مبارزه علیه استبداد و نوسازی فرهنگی کشور بوجود آورده بود. از سوی دیگر، حکومت انگلیس، بمنظور حفظ منافع خود در ایران و منطقه، از پاره ای از این خواستها پشتیبانی میکرد. انگلیس خواهان ایجاد یک دولت مرکزی قوی در ایران بود که بتواند با ایجاد یک منطقه امن و با ثبات بین هندوستان و روسیه مانع از پیشروی های نظامی و سیاسی روسیه و متعاقبا دولت انقلابی شوروی درمنطقه گردد.

پیدایش و توسعه صنعت نفت ایران ایجاد ثبات سیاسی و انجام اصلاحات اقتصادی و سیاسی را مبرم تر ساخت. همانطور که در پیش گفته شد، سرمایه گذاری در صنعت نفت اقدامی بلند مدت است که مستلزم ثبات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مجموعه ای از زیرساختهای اقتصادی و سیاسی است. سرمایه گذاری بریتانیا در اکتشاف و استخراج نفت ایران مستلزم وجود دولتی با ثبات و نیرومند در ایران بود که بتواند اجرای قراردادهای نفتی را که با ایران به امضا رسیده بود تضمین کند، امنیت فعالیت شرکت نفت را تامین نماید و زیرساختها و شرایط اقتصادی لازم برای فعالیت آن شرکت را فراهم آورد .

طی سالهای ۱۹۱۴- ۱۹۱۸ آتش جنگ جهانی اول در اروپا گسترده شد. درجنگ جهانی اول، نفت که از سالها پیش به کالای مهمی برای اقتصادهای صنعتی تبدیل شده بود، برای نخستین بار به عنوان یک کالای استراتژیک مطرح گردید. همانطور که لرد کرزن بعدها در خاطرات خود اظهار داشت، در جنگ جهانی اول متفقین با شناور شدن در دریای نفت به پیروزی رسیدند. طی این دوره، نفت به رکن اصلی سیاست خارجی بریتانیا در منطقه تبدیل شد. بریتانیا عملا از مناقشات جنگ جهانی اول استفاده کرد و بمنظور دست یافتن به منابع نفت، خلیج فارس را به دریاچه و یا حیات خلوت بریتانیا تبدیل نمود.

پس از پایان جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۸، توسعه سرمایه گذاری در صنعت نفت ایران و کمک به ایجاد یک حکومت مرکزی نیرومند در ایران، بیش از همیشه در صدر اولویتهای سیاست خارجی بریتانیا قرار گرفت. اما، جنبش مشروطیت که ایجاد حکومت مرکزی قوی و نوسازی کشور را در صدر برنامه های خود قرار داده بود، به دلیل دوگانگی های درونی جنبش، کشمکش مداوم بین مشروعه خواهان و مشروطه خواهان، ضعف نسبی اقشار مدرن، رقابت شدید بین جناحهای مختلف مشروطه خواهان و مداخله کشورهای خارجی، عملا به بن بست سیاسی و بحرانهای اقتصادی و سیاسی شدید انجامیده بود. در چنین شرایطی، دولت بریتانیا بمنظور حفظ منافع خود در ایران و منطقه و پیشبرد برنامه های فوق قراردادی را با وثوق الدوله به امضا رساند که به قرارداد ۱۲۹۸ (۱۹۱۹) شهرت یافت.

قرارداد ۱۲۹۸ (۱۹۱۹) دارای دو محور اصلی بود که عبارت بودند از پرداخت وام به ایران و به کارگیری مستشاران لشکری و کشوری بریتانیا برای کمک به سازماندهی مجدد ارتش و دستگاه اداری ایران. اما این قرارداد به سرعت و با شدت از طرف جامعه سیاسی ایران، به عنوان یک قرارداد استعماری رد شد. گرچه اسنادی که ۳۰ سال بعد به چاپ رسید حاکی از آن است که بریتانیا قصد نداشت توسط قرارداد ۱۹۱۹ ایران را به یکی از مستعمرات مستقیم خود تبدیل کند. جامعه ایران به شدت نسبت به سیاست بریتانیا در ایران سوء ظن داشت و حسن نیت آن برایش غیر قابل باور بود. هنگامیکه قرارداد ۱۲۹۸ (۱۹۱۹) بسته میشد، قرارداد مخفیانه ۱۲۸٦ (۱۹۰۷) که بر اساس آن روس و انگلیس، ایران را بین خود تقسیم کرده بودند، برملا شده بود. پشتیبانی آشکار بریتانیا از شیخ خزعل، حکمران محمره (خوزستان بعدی) که در پی جدا کردن این استان نفت خیز از ایران بود، حساسیت شدید مردم را برانگیخته بود. نفوذ و توسعه طلبی بریتانیا در کشورهای عربی خلیج فارس نگران کننده بود. این امور همراه با مداخلات پیشین بریتانیا در امور داخلی ایران، سیاستهای انگلیس در ایران را بی اعتبار ساخته بود.

با شکست انقلاب مشروطیت و متعاقب آن قرارداد ۱۹۱۹ بریتانیا در جستجوی مردی برآمد که بتواند برنامه نوسازی ایران را به اجرا درآورد. در این راستا بود که بریتانیا از کودتای ١۲۹۹ و به قدرت رسیدن رضا شاه پشتیبانی کرد و وی را یاری داد.

جنبش مشروطیت همزمان سه هدف مردم سالاری، ایجاد یک دولت مرکزی نیرومند و نوسازی ایران را دنبال میکرد. اما، به دلایلی که در بالا بر شمرده شد، جنبش مشروطیت نتوانست پروژه اصلاحات سیاسی و نوسازی ایران را به سامان برساند وعملا به یک بن بست سیاسی و پیدایش بحرانهای اقتصادی و سیاسی شدیدی انجامید که کشور را در آستانه ازهم گسیختگی قراردادند. در چنین شرایطی عده ای از نیروهای اصلاح طلب که خواهان نوسازی کشور بودند و از مشکلات و ناکامی های جنبش مشروطیت واخورده شده بودند، با تاکید برعناصری چون وحدت ملی، استقلال و پیشرفت، در جستجوی دیکتاتوری خیرخواه، با پشتیبانی از کودتای ۱۲۹۹ و به سلطنت رسیدن رضا شاه پرچم نوسازی آمرانه ایران را برافراشتند.

از سوی دیگر، همانطور که در بالا اشاره شد، بریتانیا بمنظور حفظ منافع خود در منطقه خواهان نوسازی و ایجاد یک دولت مرکزی نیرومند در ایران بود تا از فروپاشی کشور و سقوط کامل آن به دامان روسیه و متعاقبا اتحاد جماهیر شوروی جلوگیری کند و ثبات و امنیت لازم برای سرمایه گذاری های آنرا فراهم آورد. با شکست انقلاب مشروطه، بریتانیا تلاش کرد تا این اهداف را از طریق قرارداد ۱۹۱۹ به پیش ببرد. اما با شکست این تلاش و رد شدن آن توسط جامعه سیاسی ایران، بریتانیا نیز در سدد پشتیبانی و یاری از کودتای ۱۲۹۹ و به سلطنت رسیدن رضا شاه برآمد.

به این ترتیب سیاست نوسازی آمرانه ایران بر پایه مجموعه ای از عوامل داخلی و خارجی شکل گرفت و ایران در مسیری قرار گرفت که تا آستانه انقلاب اسلامی ادامه یافت. حکومت رضا شاه در ظرف مدتی نسبتا کوتاه توانست اصلاحات گسترده ای را در ایران به سامان برساند که تاسیس ارتش مدرن، تمرکز دولت، آرام کردن قبایل، تضعیف قدرت خانهای محلی، محدود کردن روحانیون، کشف حجاب، لغو القاب اشرافی، اجرای نظام سربازگیری، ایجاد ثبت رسمی اموال و املاک، تاسیس نظام آموزشی مدرن، گسترش آموزش عالی، مدرن سازی نظام قضایی کشور و تاسیس دادگستری، گسترش شبکه حمل و نقل، تاسیس راه آهن سراسری، گسترش شبکه پست و تلگراف و تلفن، تاسیس بانک سراسری ایران، سامان دهی و نوسازی دستگاه مالی و بودجه دولت، تاسیس وزارت بهداری، تاسیس صنایع مدرن، اعزام دانشجویان به خارج از کشور جهت آموزش علوم پیشرفته نمونه های برجسته آن میباشند.

ارتش جدید از ترکیب قوای موجود به ویژه بریگاد قزاق و بریگاد مرکزی تشکیل شد. بودجه ارتش از ۱۱۰ میلیون ریال در سال ۱۳۰۷ به ۵۹۲ میلیون ریال در سال ۱۳۲۰ رسید و شمار ارتشیان از ۴۰ هزار نفر به ۱۵۰ هزار نفر افزایش یافت. طی این دوره بودجه نیروهای نظامی بطور متوسط برابر با یک سوم کل بودجه کشور بود. ادغام مناطق نیمه مستقل عشایری در درون چارچوب دولت جدید بوروکراتیک ملی، تحدید قدرت خوانین و روسای عشایر، منحل کردن تشکیلات ایلی و عشایری و اسکان قبایل و ایلات از اولین اقدامات ارتش بود.

اقدامات حکومت رضا شاه در زمینه نوسازی دستگاه بوروکراسی دولت، اصلاح ساختار اداری دولت و نوسازی دستگاه مالی و بودجه دولت یک دستگاه بوروکراسی متمرکز و مدرن برپا ساخت که در مقایسه با گذشته از کارآمدی بسیار بیشتری برخوردار بود.

در زمینه ایجاد زیرساختهای لازم برای توسعه اقتصادی نیز گامهای بلندی برداشته شد. ایجاد ثبت رسمی اموال و املاک و اصلاح نظام قضایی و حقوقی کشور، انحلال محاکم شرعی ، تاسیس محاکم عرفی و تشکیلات دادگستری، تصویب قوانین مدرن و کارآمد در زمینه حقوق مدنی و تجارت در فاصله ۱۳۰۵ تا ۱۳۱۴ انجام پذیرفت. تاسیس نظام آموزشی مدرن، تاسیس مدارس به سبک اروپایی، تدریس مواد درسی جدید، برچیدن نظام آموزشی کهنه و گسترش آموزش عالی در سال ۱۳۰۴ از دیگر اقدامات پایه ای و زیرساختی حکومت رضاه شاه بود که نقش مهمی در تحول ایران ایفا نمود. طی دوره ۱۳۰۷-۱۳۲۰ نزدیک به ٦% کل بودجه کشور به ایجاد و گسترش نظام آموزشی مدرن اختصاص داده شد.

نوسازی نظام پولی کشور با تاسیس بانک سراسری ایرانی ، یعنی بانک ملی ایران آغاز شد. همزمان انحصار چاپ اسکناس که تا آن زمان در اختیار بانک (انگلیسی) شاهی بود به بانک جدید منتقل گشت. علاوه بر این موارد، گامهای بلندی نیز در جهت ایجاد زیرساختهای فیزیکی برداشته شد. طی دوره ۱۳۰۷-۱۳۱۲ بطور متوسط نزدیک به ۷% بودجه کل کشور به ایجاد و گسترش شبکه ارتباطات، یعنی شبکه های پست، تلگراف و تلفن اختصاص داده شد. طی دوره ۱۳۱۳-۱۳۲۰ سهم شبکه حمل و نقل در کل بودجه کشور بطور متوسط نزدیک به ۲۴% بود.

در جهت ایجاد صنایع جدید نیز گامهای مهمی برداشته شد. در سال ۱۳۰٦ برای نخستین بار ۱۳% بودجه کشور به اجرای طرح های توسعه اقتصادی اختصاص داده شد. سهم صنایع و معادن در بودجه کل کشور از از حدود ۱% طی دوره ۱۳۰۷-۱۳١۲ به ۱۹% طی دوره ۱۳۱۳-۱۳۲۰ افزایش یافت. بیشتر این بودجه صرف برپایی کارخانه های مدرن، مانند کارخانه های تولید قند و شکر، محصولات نخی و ابریشمی، مصالح ساختمانی، شیشه، کبریت و محصولات چرمی شد. در سال ۱۳۲۰ نیروی کار صنعتی، به جز نفت، تقریبا سه برابر بیشتر از ده سال پیش از آن بود.

به موازات انجام اصلاحات فوق، سرمایه گذاری و صادرات نفت ایران به سرعت افزایش یافت. صادرات نفت ایران از۱۳۴/۱٦ میلیون تن بلند طی دوره ۱۲۹۱-۱۳۰۳ (۱۹۱۳-۱۹۲۴) به ۷٦۵/١١۹ میلیون تن بلند طی دوره ۱۳۰۴-۱۳۲۰ (۱۹۲۵-۱۹۴۱) افزایش یافت (جدول ۱.۲ را ملاحظه کنید) و درآمد نفت ایران از ۷٥/۴ به ۴۵/۷٥ میلیون لیره رسید.



جدول ١.۲: صادرات و درآمد نفت ایران ۱۲۹۱ تا ۱۳۲۰
سال صادرات نفت (میلیون تن بلند*) درآمد ایران
(میلیون لیره)
شمسی میلادی
۱۲۹۱-۱۳۰۳ ۱۹۱۳-۱۹۲۴ ۱٦/۱۳۴ ۴/۷٥
۱۳۰۴-۱۳۱۱ ۱۹۲۵-۱۹۳۲ ۴۲/٦٦٦ ۱۷/۳۲
۱۳۱۲-۱۳۲۰ ۱۹۳۳-۱۹۴۱ ۷۷/۰۹۹ ۲۸/۴۳
۱۳۰۴-۱۳۲۰ ۱۹۲۵-۱۹۴۱ ١١۹/۷٦۵ ۴۵/۷۵
* تن بلند: واحد وزن برابر با ۲۲۴۰ پوند
منبع: برپایه آمار مندرج در باری یر، توسعه اقتصادی در ایران: ۱۹۰۰ تا ١۹۷۰ ، جدولهای ۳-۸ , ۴-۸


بی شک درآمد نفت نقش مهمی در تامین بودجه لازم برای پیشبرد برنامه های فوق ایفا نمود. اما، سنگینی بار مالی برنامه های فوق، به نوبه خود موجب شد تا حکومت رضا شاه به منظور کسب سهم بیشتری از درآمد نفت در صدد تجدید نظر در امتیاز دارسی برآید. امتیاز دارسی هیچگاه به تائید مجلس ایران نرسیده بود. لذا، از همان اوایل قدرت گیری رضاشاه این قرارداد مورد آماج اعتراض و انتقادهای مردم و نمایندگان مجلس قرار گرفت. نیاز روزافزون برنامه نوسازی به سرمایه بیشتر آتش این انتقادها را تشدید کرد. سه سال پس از به سلطنت رسیدن رضا شاه، در سال ۱۳۰۷(جولای ۱۹۲۸) دولت ایران بمنظور تجدید نظر در امتیاز نفت دارسی با شرکت نفت ایران و انگلیس وارد مذاکره شد. در این مذاکرات تیمورتاش به نمایندگی از طرف دولت ایران خواهان تامین خواسته های زیر شد:
• کاهش منطقه تحت پوشش امتیاز به میزان ۵۰ تا ٦۰ در صد
• الغای کلیه حقوق مربوط به انحصار حمل و نقل نفت توسط بریتانیا
• واگذاری ۲۵% از سهام شرکت نفت به ایران
• تضمین پرداخت حداقل ۵/١۲ در صد سود سهام به ایران
• معاف کردن ایران از پرداخت مالیات در لندن
• پرداخت ۲ شلینگ بهره مالکانه برای هرتن نفت تولید شده

در ۱۸ فوریه ۱۹۲۹ «جان کدمن» وارد تهران شد و به نمایندگی از طرف شرکت به دولت ایران اطلاع داد که شرکت نفت ایران و انگلیس آماده است ۲۰ در صد از سهام شرکت را به ایران واگذارنماید اما نمیتواند سود ایران را تضمین کند و دولت بریتانیا نیز با دادن معافیت مالیاتی به ایران موافق نیست. دولت ایران این پیشنهاد را نپذیرفت.

در آوریل ۱۹۳۰مجلس ایران با تصویب یک لایحه، سود فعالیتهای شرکت نفت در ایران را مشمول پرداخت ۴% مالیات نمود. این لایحه نه تنها یک منبع درآمد برای ایران فراهم میآورد، بلکه شرکت را موظف میکرد تا صورت درآمد و سود فعالیتهای خود را به دولت ایران نشان دهد. شرکت نفت این لایحه را نپذیرفت و به جای آن پیشنهاد کرد تا برای مدت ده سال، هر سال ۱۴۵ هزار پوند به ایران بپردازد که مورد قبول دولت ایران واقع نشد.

در مارس ۱۹۳۱ (۱۳۱۰)، هنگامیکه نرخ تورم در ایران به مرز ۴۵% رسیده بود و درآمد نفت ایران از یک میلیون سیصد هزار لیره در ۱۳۰۹ (۱۹۳۰) به سیصد و ده هزار لیره در ۱۳۱۰ (۱۹۳۱) سقوط کرده بود و دولت ایران برای پیشبرد برنامه های عمرانی خود سریعا به سرمایه احتیاج داشت، شرکت نفت به ایران پیشنهاد امضای یک قرارداد جدید ٦۰ ساله در ازای دریافت ۱۰% سود شرکت و بهره مالکانه ۴ شلینگ برای هر تن را داد که از توسط دولت ایران رد شد. چند ماه بعد (در نوامبر۱۹۳۱) «جان کدمن» از سوی شرکت به دولت ایران پیشنهاد داد که از سال ۱۹۳۱شرکت هرساله ۲۰% از سود خود را (۱٦% سهم سود و ۴% به عنوان مالیات) به ایران بپردازد. بعلاوه شرکت متقبل شد تا برای تصفیه اختلافهای گذشته یک میلیون لیره به ایران پرداخت کرد. این پیشنهاد ابتدا مورد تائید تیمورتاش قرار گرفت ولی نهایتا در مه ۱۹۳۲توسط رضا شاه رد شد.

تا این مرحله دولت ایران مسئله تمدید مدت قرارداد دارسی را که در سال ۱۹٦۰ پایان میافت، نپذیرفته بود. اما در ۲٦ نوامبر ۱۹۳۲رضا شاه که از طولانی شدن مذاکرات به ستوه آمده بود، در یک اشتباه تاکتیکی دستور لغو قرارداد دارسی و مذاکره برای یک قرارداد جدید را داد. دولت بریتانیا در دادگاه بین المللی لاهه علیه دولت ایران برای لغو یکجانبه قرارداد شکایت کرد و دادگاه به نفع دولت بریتانیا رای صادر نمود. در ۳ فوریه ۱۹۳۳ شورای امنیت سازمان ملل دو دولت بریتانیا و ایران را موظف کرد تا برای انعقاد یک قرارداد جدید که مورد توافق طرفین باشد وارد مذاکره شوند. بالاخره، در ۲٦ آوریل ۱۹۳۳ رضا شاه قرارداد جدیدی را با شرکت به امضا رساند که طی آن امتیاز اکتشاف و تولید نفت در ایران برای مدت ٦۰ سال، یعنی تا سال ۱۹۹۳به شرکت واگذار گردید. در مقایسه با قرارداد دارسی نکات برجسته قرارداد جدید عبارت بودند از:
• واگذاری ۲۰% از سهام شرکت به ایران
• پرداخت بهره مالکانه چهار شلینگ برای هر تن نفت تولید شده و تضمین آنکه مبلغ پرداختی از ۷٥۰ هزار پوند در سال کمتر نباشد
• کاهش منطقه تحت پوشش قرارداد به صد هزار میل مربع
• الغای کلیه حقوق مربوط به انحصار حمل و نقل نفت توسط بریتانیا
• پرداخت یک میلیون لیره برای تصفیه کلیه ادعاهای مربوط به گذشته
• پیوستن نماینده ایران به هیئت مدیره شرکت
• آموزش پرسنل ایرانی بمنظور کاهش وابستگی شرکت به پرسنل خارجی
• عرضه نفت ارزانتر به ایران

اقدام شتابزده رضا شاه برای لغو یکجانبه قرارداد دارسی به زیان ایران عمل کرد. ایران کما بیش همان امتیازهایی را بدست آورد که پیش از آن در مه ۱۹۳۲ رد کرده بود. اما در مقابل مدت عمر امتیاز اعطایی به شرکت نفت را عملا برای ۲۷ سال تمدید کرد و فرصت کسب امتیازهای بیشتر را از کف داد. دلیل این اشتباه تاریخی را میبایست در ساختار سیاسی کشور، ماهیت استبدادی و خودکامه حکومت رضا شاه و خوی مستبدانه وی جستجو کرد.

به این ترتیب، بریتانیا توانست تا رقابت ایران برای کسب سهم بیشتری از رانت نفت را تحت کنترل خود درآورد. بعد از امضای قرارداد ۱۹۳۳ سرمایه گذاری در صنعت نفت ایران شدت بیشتری گرفت. صادرات نفت ایران از ٦٦٦/۴۲ میلیون تن بلند طی دوره ۱۳۰۴-۱۳۱۱ (۱۹۲۵-۱۹۳۲) به ۷۷/۰۹۹ میلیون تن بلند در دوره ۱۳۱۲-۱۳۲۰(۱۹۳۳-۱۹۴۱) افزایش یافت (جدول ۱.۲ را ملاحظه کنید). در موقع عقد قرارداد ۱۹۳۳ تنها معدن مسجد سلیمان و معدن هفت کل استخراج میگردید. اما پس از آن عملیات کاوش و اکتشاف با جدیت زیاد دنبال شد و به تدریج استخراج معادن جدید آغاز گشت. سال اول قرارداد در شانزده کیلومتری شمال غربی هفت کل معدن نفت سفید، به طول ۲۴ وعرض ۱٦ کیلومتر کشف شد. در معادن آغاجاری و گچساران که در سال ١۹۳۰ کشف شده اما حفاری در آنها انجام نگرفته بود، چاههایی حفاری شد و معلوم گشت که این دو معدن دارای ذخائر سرشاری میباشند. در سال ١۹۳۸ معدن نفت لالی واقع در شمال مسجد سلیمان کشف گردید. در سال ۱۹۳۴ محصول هفت کل سالی دو میلیون تن بود و با ساختن خط لوله جدید و افزایش وسایل استخراج محصول آن به شش میلیارد بشکه در سال ١۹۳۹ رسید. پس از انعقاد قرارداد، به دنبال سرمایه گذاری های جدید در پالایشگاه آبادان ظرفیت سالانه آن در سال ١۹۳۹ به ده میلیون تن رسید.

درسال ١۹۳۹، با شعله ور شدن آتش جنگ جهانی دوم، نفت ایران اهمیت فزاینده ای یافت. تحولات فنآوری در امور نظامی و مکانیزه شدن ارتش موفقیت جنگها را به کاربرد خودروها، تانکها، نیروی هوایی و دریایی وابسته کرده بود. در جنگهای جهانی اول و دوم نفت نقشی تعیین کننده ایفا نمود. همانطور که در پیش خاطر نشان شد، در جنگ جهانی اول نفت برای نخستین بار به عنوان کالای استراتژیک مطرح گردید. در جنگ جهانی دوم اهمیت نفت از این فراتر رفت. زیرا در جنگ جهانی دوم نفت نه تنها در پیشبرد جنگ نقشی مهم ایفا نمود، بلکه اساسا یکی از انگیزه های آغاز جنگ نیز بود. ژاپن و آلمان هر دو به واردات نفت وابسته بودند و نگرانی آنها از این وابستگی و تلاش برای دست یافتن به منابع نفت یکی از دلایلی بود که آنها را به سوی جنگ سوق داد. این تحولات سرنوشت ایران را نیز دگرگون کرد.

با قدرت گیری نازی ها در آلمان طی دهه ۱۹۳۰، رضا شاه تلاش کرد تا به آلمانها نزدیک شود. هنگامیکه جنگ جهانی دوم آغاز شد، ایران رسما بیطرف بود. اما رضا شاه و اطرافیانش به روشنی آرزوی پیروزی آلمانها را در سر داشتند. انگلیس به شدت نگران پیشروی آلمان از طریق مصر و عراق بسوی خلیج فارس و بسته شدن کانال سوئز و قطع شدن نفت ایران بود. در ژوئیه ١۹۴۰ (١۳١۹) آلمان به شوروی حمله برد و با تسخیر اوکرائین، چاههای نفت قفقاز در شمال غربی ایران را مورد تهدید قرار داد. در چنین شرایطی، متفقین به حکومت رضا شاه برای ادامه فعالیت مستشاران نظامی و فنی آلمان در ایران اخطار دادند و به دنبال بی اعتنایی ایران، در شهریور ١۳۲۰ ایران را اشغال کردند و رضا شاه را به تبعید در جزیره موریس فرستادند.

حکومت رضا شاه در زمینه ایجاد حکومت مرکزی نیرومند، توسعه اقتصادی و نوسازی کشور موفقیت های قابل توجهی بدست آورد. اما به لحاظ سیاسی با سرعت به سراشیب استبداد و خودکامگی فروغلتید. سلطنت رضا شاه را میتوان به دو دوره تقسیم کرد. در دوره اول که سالهای ۱۳۰۴تا ۱۳۱۲ را در بر میگیرد قدرت رضا شاه در عین مطلق بودن، خودکامه نبود و از پشتیبانی بسیاری از روشنفکران و طرفداران اصلاحات و نوسازی برخوردار بود. اما در دوره دوم، یعنی پس از انعقاد قرارداد ١۹۳۳ (در فاصله سالهای ۱۳۱۲ تا ۱۳۲۰) رضا شاه با زیر پاگذاشتن قانون اساسی مشروطه، گردآوری ثروت شخصی، سرکوب روشنفکران مترقی، از جمله کشتن و سرکوب هم پیمانان خود و کسانی که وی را به قدرت رسانده بودند، راه خودکامگی در پیش گرفت، پایگاه اجتماعی خود را تضعیف کرد و در آخرین حرکت، با نزدیک شدن به آلمان موجب اشغال ایران توسط ارتش متفقین گردید.

بررسی علل و پیآمدهای استبداد و خودکامگی حکومت رضا شاه از دستور کار این بررسی خارج است. هدف ما در این نوشته بررسی سیکل رقابت بر سر رانت نفت و شناخت مکانیزم و دینامیزم مراحل مختلف این چرخه است. از این منظر، در دور نخست این چرخه، توسعه صنعت نفت ایران با قراردادها و مناسبات استعماری آغاز گشت. اما خصلت صنعت نفت، یعنی نیاز آن به وجود ثبات و امنیت سیاسی و وجود زیر ساختهای اقتصادی مناسب موجب شد تا بریتانیا با حدت بیشتری از برنامه ایجاد یک حکومت مرکزی نیرومند و نوسازی ایران پشتیبانی کند. با ایجاد شرایط مناسب صنعت نفت ایران به سرعت توسعه یافت. درآمد صادرات نفت نقش مهمی در تامین بودجه برنامه نوسازی ایران ایفا کرد. اما، هزینه روز افزون برنامه نوسازی، همراه با نارضایتی سیاسی مردم از قرارداد دارسی، نهایتا ایران را بر آن داشت تا بمنظور کسب سهم بیشتری از درآمد نفت خواهان تجدید نظر در قراداد دارسی شود. متاسفانه اشتباه تاریخی رضا شاه در لغو یکجانبه قرارداد، شرایط را به زیان ایران تغییر داد و مانع از آن شد که ایران بتواند بهترین نتیجه را بدست آورد. پس از انعقاد قرارداد ١۹۳۳ توسعه صنعت نفت ایران با سرعت بیشتری ادامه یافت و درآمد بیشتری را برای اجرای برنامه های نوسازی دراختیار دولت قرار داد. اما به موازات این تحول، میل رضا شاه به استبداد و خودکامگی حدت بیسابقه ای یافت. این امر پایه های حکومت را تضعیف کرد و با نزدیک شدن دولت ایران به آلمانهای نازی، نهایتا به اشغال ایران توسط متفقین انجامید.


مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱ نوامبر ۲۰۲۴

ستون آزاد

+ زنان حزب دموکرات آمریکا اسب های خود را زین کرده اند  رضا علوی

+ تعویض در دقیقه نود  رضا علوی

+ جمهوری اسلامی و شالوده شکنی های مدرنیته  کیومرث صابغی

+ "زدن سر هشت پا" و حکایت "ببر کاغذی" رضا علوی

+ جهانِ پس از جنگ غزه  رضا علوی

+ آیا اسراییل بر نفت و گازغزه چیره خواهد شد ؟ رضا علوی

+ توتالیتریسم چیست؟ حسین مولا

+ گفتگو بارد هوش مصنوعی با حسین مولا حسین مولا

+ تفاوت مبارزه جوانان در زمان حکومت شاه ایران برای آزادی و دمکراسی با مبارزه جوانان کنونی برای آزادی و دمکراسی علیه جمهوری اسلامی چیست؟ گفتگو حسین مولا با بارد بزرگترین هوش مصنوعی گوگل

+ دو حادثه مهم  رضا علوی

+ جوانانیکه در جنبش زن زندگی آزادی شرکت کردن در چه سنینی بودند؟ Bard هوش مصنوعی

+ خود آموز دیکتاتورها رندال وود کارمینه دولوکا

+ موانع توسعه دموکراسی در خاورمیانه  دکتر امیر ساجدي

+ راز یک کشتار  رضا علوی

+ آیا غول خفته بیدار می شود ؟  رضا علوی

+ ریزش مداحان در این عاشورا رضا علوی

+ رهبر نقاب دار!  رضا علوی

+ بخش سوم : "لاریجانی ها " ؛ مردانی برای تمام فصول رضا علوی

+ حقوق زنان - کانون درگیری. فرهاد یزدی

+ آمریکا ؛ به کجا چنین شتابان ؟ رضا علوی

+ جهان و ایران در آغاز سال نو خورشیدی. فرهاد یزدی

+ نبرد برای نامزدی  رضا علوی

+ . 

+ ایران لیبرال فرهاد یزدی

+ روز جهانی زنان گرامی باد  گیتی پورفاضل

+ سالروز حمله روسیه به اوکراین فرهاد یزدی

+ کالبد شکافی" پرویز ثابتی" رضا علوی

+ سقوط محسن رنانی

+ فشار برملت ایران از دو سو. فرهاد یزدی

+ نشست واشنگتن – تلاش در راه ذلیل کردن جنبش ملی ایران فرهاد یزدی

+ الگوی روسی چپاول اموال ملی فرهاد یزدی

+ امنیت ملی – بخش دوم فرهاد یزدی

+ امنیت ملی در دهه سوم سده بیست و یکم فرهاد یزدی

+ آیا روسیه، جمهوری اسلامی را به عنوان متحد استراتژیک خود محسوب می کند؟ رضا علوی

+ منافع ملی و استقلال فرهاد یزدی

+ نقش "طنز" و شعار های "کاف دار" در جنبش انقلابی ایران رضا علوی

+ قشر میانه ایران مهرداد: یکی از همکاران سایت آینده نگر

+ دیگر چین به ایران اهمیت نمی‌دهد ! رضا علوی

+ نقش توازن قوا در جهان در خیزش ملی فرهاد یزدی

+ نیروهای مسلح در دو مقطع تاریخی فرهاد یزدی

+ تراژدی جمهوری اسلامی با مهسا امینی آغاز و با محسن شکاری پایان می‌یابد!  دکتر شیرزاد کلهری

+ دستاوردهای جنبش انقلابی ایران یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ از خیزش اجتماعی تا انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ پایان کار رژیم، تکیه بر عصای سلیمان شیرزاد کلهری

+ انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ انقلاب مدرن ایران شیرزاد کلهری

+ ادامه خیزش اجتماعی – سیاسی ایران فرهاد یزدی

+ بیانیه شماره ۱ لیدرهای میدانی  لیدرهای میدانی

+ خیزش اجتماعی نسل جوان ایران فرهاد یزدی

+ اولویت پاسداری از یک پارچگی سرزمینی ایران فرهاد یزدی

+ با کمال تاسف و تاثر از در گذشت دوست نازنین مان محمد امینی .

+ اعتراضات مردم و راهکار های روی میز حکومت یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ تعلل نیروهای مسلح فرهاد یزدی

+ آینده در کوتاه مدت فرهاد یزدی

+ سپاه پاسداران و نجات ایران فرهاد یزدی

+ رسالت انسان در برابر آزادی سعیده امین‌زاده

+ ایران – روسیه - اوکراین فرهاد یزدی

+ نیاز به زمان فرهاد یزدی

+ مبارزه مدنی و چرائی آن کیومرث صابغی

+ دو بازنده – یک برنده. فرهاد یزدی

+ نظام سیاسی در ایران آینده فرهاد یزدی

+ آیا بایدن در انتخابات ۲۰۲۴ کاندید خواهد شد ؟ رضا علوی

+ اسطوره سیاسی از دموکراسی آمریکا تا اقتدار گرائی چین پرفسورجیم دیتو

+ اسطوره جدید و آینده سیاسی عربستان سعودی -

+ فرمان فرمایی روسیه بر نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ دگرگونی قدرت در کانون نظام فرهاد یزدی

+ برجام در تاریکی رضا علوی

+ برای مام زمین در روز زمین فرهاد یگانه‌

+ تکرار تاریخ، نابودی محتوم دیکتاتورهای بزرگ به دست خودشان است فرهاد یگانه‌

+ چرا رابطه کشورهای غربی و روسیه پس از پایان جنگ سرد، به چنین کابوسی برای اردوگاه کشورهای غربی ختم شد؟ فرهاد یگانه‌

+ تاثیر جنگ اوکراین فرهاد یزدی

+ نوروزتان مبارک .

+ چیرگی «جبهه موافقت» بر «جبهه مقاومت» رضا علوی

+ نخبه گان یا پخمه گان در حکومت اسلامی  رضا علوی

+ رویا یا کابوس ؟ رضا علوی

+ خودکامگی  تیموتی اسنایدر

+ نگاهی بر موقعیت ایران در منطقه فرهاد یزدی

+ در باره انتخابات ۱۴۰۰ مجید / ایران

+ حسن هم از میان ما رفت گروهی از یاران دیروز، امروز و فردای حسن

+ در باره ظریف ... و میدان  مجید / ایران

+ نظام اسلامی و اردوی خاور بر علیه باختر فرهاد یزدی

+ چرا سازمانهای اطلاعا تی معتقدند که آینده جهان تیره و تار است ترجمه: کیومرث صابغی

+ تضمین حداقل درآمد یکسان برای تمام شهروندان. فرهاد طالع

+ قرار داد ۲۵ ساله ؛ ماندگاری حکومت یا ترکمانچای ؟ رضا علوی

+ سخنی با آقای مهاجرانی. محمد امینی

+ مذاکره غرب با نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ هنر فاشیست نبودن ترجمه ناصر فکوهی

+ با ناسيوناليسم راه به جايي نمي‌بريم عظيم محمودآبادي

+ در آستانه چهل و دومین سالگرد انقلاب فرهادی یزدی

+ روز سياه  رضا علوي

+ مصباح یزدی ؛ معمار خشونت مقدس و طرا ح "کادرسازی " رضا علوی

+ حمله به ایران و یا حزب الله؟ فرهاد یزدی

+ تهدید از سوی قفقاز فرهاد یزدی

+ بهار آن سال و «بهار هر سال...» محسن یلفانی

+ بحران امنیتی و حکومت نظامیان فرهاد یزدی

+ جستجوی کار در ایران امروز 

+ سیاست دولت نوین آمریکا در منطقه فرهاد یزدی

+ اوباما برجام را آورد و ترامپ آنرا پاره کرد- چرا؟ مجید / ایران

+ ارزش های اندیشه های دکتر فاطمی  رضا علوی

+ مرگ نهائی رژیم  فرهاد یزدی



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995