وحید از جمله دوستانی است که فراموش نکرده به دنبال کدام وجه اشتراک و تفاهم موجود به هم پیوسته ایم و هر از گاهی از طریق ارسال ایمیلها, مقالات, پرسشنامه ها و تلنگرهایی که به ذهنم می زند به یادم می آورد که من و او در پاسخ به کدام نیاز مشترک رفاقت داریم! ومن را به وادی آینده و تغییرات آن پرتاب می کند!.
ایمیل اخیر وی دعوت به تکمیل پرسشنامه ای است که در راستای تحقق اهداف پروژه هزاره تنظیم شده است, این پروژه در واقع اتاق فکر آینده پژوهی است که از آینده پژوهان, دانش پژوهان, برنامه سازان کسب و کارهای عمده و تصمیم سازانی که برای سازمانهای بین المللی, دولتها , شرکتها, سازمانهای غیرانتفاعی و دانشگاهها کار می کنند تشکیل شده است.
مقصد اصلی این پروژه فراهم کردن ابزاری کاربردی است تا بتواند به یاری سازمانهایی بپردازد که پیرامون آینده پژوهی و عناصر شکل دهنده آینده به تحقیق می پردازند و از طریق به روزآوری مستمر و بهبود تفکر انسان در مورد آینده,نوعی انسجام در بین حوزه های جغرافیایی پراکنده بوجود آورد...
پرسشنامه ارسالی یکی از چندین و چند طرح پژوهشی است که در این پروژه پیشبینی شده و از این لحاظ که به تغییرات آتی ساختارهای اقتصادی در پی بحرانهای اخیر و طی روند بیست سال آینده می پردازد, اهمیت دارد.
فهرستی از 35 عنصر جدید و مبتنی بر تغییرات آینده در اختیار پاسخ دهنده قرار می گیرد تا وی با توجه به اشرافش بر مسایل فعلی حیطه تخصصی خود و آنچه که در ضمیر آینده پژوه او می گذرد در مورد قطعیت یا عدم قطعیت تاثیرات آن عنصر طی بیست سال آینده با دادن امتیازی بین 1 تا 10 به ترتیب اهمیت افزایشی اظهار نظر نماید.
بخش جالب این پرسشها به جنس این عناصر و همان تلنگرهای کذایی باز می گردد که شاید برای خلق کننده های موقعیتهای اقتصادی و کسب و کار یا نوآوران بسیار جالب توجه باشد,هر پاسخ دهنده تا پایان 22می 2009 می تواند به آدرس پاسخهایی که داده بازگردد و اگر در مورد پاسخی تغییر عقیده داده آن را تصحیح کند و تا اگوست 2009 نیز منتظر گزارش تحلیلی این مطالعه بماند!.
از جمله این عناصر بدیع می توان به احتمال تغییر دیدگاه بشری در مورد انواع تملکهای فعلی که بیشتر در قالب تملک خصوصی و دولتی متصور است,اشاره کرد و دیدگاه مبتنی بر نفی مالکیت (به هر عنوان!) در بعضی حیطه ها از ادبیات و عنصر جدیدی است که به طور مثال از هم اکنون با ورود نرم افزارهای متن باز شکل گرفته است!!.
مکانیسمهای جهانی برای تثبیت خودکار بازارهای مالی نیز از همان راه حل هایی است که مختص بحران اخیر مورد توجه قرار گرفته و این نگرانی را بوجود آورده که در روندهای 30 تا50 سال آینده شاید بحرانهای ناگوارتری در راه باشد!!.
احتمال عرضه نوعی واحد پول جهانی که شاید دلار امریکا را تحت الشعاع قراردهد تا همین الان متوسطی در حدود 7 را اخذ کرده است که می تواند تصویری برفکی! را از عدم ثبات آتی بازارهای مالی نشان دهد.
روند مقایسه ای دستیابی زنها به نقشهای موثرتر اقتصادی و سیاسی با مردان که گریز زنان از وضعیتی که تا کنون باعث تاوان دادن بیشتری در بحرانهای اقتصادی نسبت به مردان بوده است, اجتناب ناپذیر می نماید!!.
کنار گذاشته شدن بازارهای معروفی چون نیویورک و لندن توسط حریفی مجازی به نام اینترنت!! از جالبترین گمانه زنی های آینده است و می تواند توانایی و خلاقیت صاحبان Ebay و Amazon را به اثبات برساند!!.
اختصاص سهمی انکارناپذیر از مالیاتهای منطقه ای و ملٌی به حقایقی جهانی چون آب و هوا,اقیانوس و تنوع زیستی نشان دهنده آن است که جهانی شدن پتانسیل آن را دارد که از محیط زیست آغاز کند!!.
بازه های زمانی تغییرات دانش بشری باز هم تغییر خواهد کرد و نحوه انتشار و وقفه های بین نسلها باز هم منجر به تعاریف جدیدتری خواهد شد. این مفهوم را از لحاظ حدٌ در ریاضیات چندین سال قبل با بعضی از دوستان و آشنایان مورد بحث قرار داده بودم!.
بازیهایی چون ایروپلی که جد بازیهای اقتصاد مجازی امروزی است در واقع نوید نوعی تفکر مجازی برای بازسازی رفتارهای اقتصادی بود که در آینده نیز مانند آینه ای می تواند ابزار پیشگویی تعاملات جدید اقتصادی باشد!!.
مفهوم نسبی انتقال داده , جرم یا انرژی به معنای صلب ماندن انسان و کنترل از راه دور بر همه آنها است ! و واژهمی تواند به معنای سیطره انسان از راه دور بر همه رویاهایش باشد!!.
تغییر نگرش به مفاهیمی چون تولید و تولید ناخالص ملٌی از طریق محاسبه ارزش واقعی منابع طبیعی,اکوسیستم,انرژی و داراییهای انسانی می تواند بر کالاها از لحاظ قیمت گذاری تاثیر بسیاری بگذارد و از این طریق شاید کشورهای آفریقایی و آسیایی نیز به نوایی برسند!.
به هم پیوستن و جهانی شدن اتحادیه های کار و کارگری می تواند نوید آن را بدهد که سوسیالیسم تا 20 سال بعد نیز واژه فراموش شده ای حداقل در وادی اقتصاد نباشد!!.
هم افزایی ساختارهای اطلاعاتی به جای رقابت پذیری آنها این نگرانی را بوجود می آورد که تهدیدهای جهانی و فرا کهکشانی می تواند واقعیتی در ورای فیلمهای فضایی -تخیلی باشند!!.
ساعات کار منعطفنیز از مفاهیمی است که فقط در عصر حاضر در شرکتهایی مانند گوگل و عرصه خلاقیت عینیت یافته و گویا قرار است در آینده اگر نیروی کار انسانی باقی بماند بتواند از این حق ویژه استفاده نماید!.
اینترنت قرار است جای بسیاری از شرکتها و بازارها را بگیرد!,از جمله کسب و کار کاریابی کاملاً به انحصار اینترنت درآمده و اشخاص فقط در این سازه مجازی به دنبال فرصت شغلی جدید خواهند گشت!!.
مدیریت از طریق فهم و دریافت واقعیتها و موقعیتها جای مدیریت از طریق اختیارات و اهداف تحقق یافته را خواهد گرفت که در نوع خود اتفاق یگانه ای است!.
دارایی و توانگری تغییر معنا و ماهیت خواهند داد و تجارب و آموخته ها جای اموال فیزیکی و پول را خواهد گرفت! و نوکیسه ها هم باید بروند کشکشان را بسابند!!.
اخلاق بعنوان ارزش احیا شده ودر تعاملات اقتصادی و کسب .و کار نقش جدیدی بازی خواهد کرد!.
پ.ن: آنچه در بالا آوردم بخشهایی از پرسشنامه بود که در حد و فهم من از آن دستچین شده و شاید برای بسیاری هم مفید فایده واقع شود!.
پ.ن: نتیجه تحلیلی آن را تا چندماه آینده دریافت خواهم کرد و در همین وبلاگ عرضه می کنم.
پ.ن:این پروژه گزارشهای متعددی در قالب دوره های سالیانه برای تببین دیدگاه های دست اندکارنش تحت عنوان "کیفیت آینده" عرضه می کند که نسخه سال 2002 آن توسط باشگاه دانش پژوهان جوان ترجمه شده است