Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


برخورد امواج تاریخ یا رویاروئی تمدن ها؟

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[24 Nov 2012]   [ الوین تافلر]



نویسنده : الوین تافلر،

مترجم : بشارت، مهدی

برخورد امواج تاریخ‏ یا رویاروئی تمدّن‏ها؟

نوشتهء:الوین تافلر ترجمهء:مهدی بشارت‏ پیش گفتار مترجم‏ «ساموئل هانتینگتون»مدیر مؤسسه مطالعات استراتژیک در دانشگاه هاروارد با نوشتن‏ مقاله‏ای بحث انگیز زیر عنوان«رویاروئی تمدن‏ها»در فصلنامه«فارین افرز»(شماره تابستان‏ 1993)،موضوع کاستی گرفتن برخوردهای اقتصادی و ایدئولوژیکی در جهان و آشکار شدن زمینهء جنگی میان تمدن‏ها را مطرح کرد.او در مقالهء خود هفت یا هشت تمدن اصلی(غربی،کنفوسیوسی، ژاپنی،اسلامی،هندو،اسلاو-ارتدکس،آمریکای لاتینی،و احتمالا آفریقائی)را بر شمرده و پیش بینی کرده است که جنگ‏های آینده در امتداد خطوط گسل میان این تمدن‏ها روی خواهد داد. هانتینگتون همچنین در شمارهء مورخ ششم ژوئن 1993 نیویورک تامیز به دفاع از فرضیّهء خود و پاسخگوئی به منتقدانش پرداخت.

ترجمهء مقالهء اصلی«ساموئل هانتیتگتون»و نیز نوشته‏های برخی از اندیشمندان و کار شناسان‏ مسائل سیاسی دربارهء نظریهء رویاروئی تمدن‏ها به ترتیب در شماره‏های 70-69 و 74-73 ماهنامه‏ اطلاعات سیاسی-اقتصادی چاپ شد.در این شماره،دو مقالهء دیگر در این زمینه به نظر خوانندگان ارجمند می‏رسد.مقالهء نخست به قلم استاد دکتر محمد علی ندوشن است که ضمن ردّ فرضیهء هانتینگتون،تحولات جهانی را از دو زاویهء تازه‏ای نگریستاه و انسان را،به عنوان سازندهء تاریخ‏ و تمدّن،محور بحث خود قرار داده‏اند:مقاله دوّم،در واقع بخشی از کتاب جنگ و یاد جنگ آخرین‏ اثر الوین تافلر است که به فارسی برگردانده شده و بهزودی انتشار خواهد یافت.تافلر در کتاب‏ خود،تمدن را به عنوان یک شیوهء زنگی تعریف می‏کند که نظام ویژه‏ای را برای تولید ثروت در کنار دارد.به نظر تافلر،برخورد تمدن‏ها در آینده قطعی است امّا نه انسان که هانتینگتون می‏گوید و نه در امتداد خطوطی که او ترسیم می‏کند.تافر در پهنهء تاریخ بر سه«ابر تمدن»فراگیر انگشت می‏گذارد: ابر تمدّن ده هزار سالهء کشاورزی که نخستین موج تغییر را به راه انداخته؛ابر تمدن صنتعی که دوّمین‏ موج دگرگونی را در اروپای غربی و آمریکای شمالی بر پا کرده و همچنان در دیگر نقاط جهان دامن‏ می‏گستراند؛و بالاخره ابر تمدن دانش-پایه که در شاخه‏های غربی،ژاپنی،و کنفوسیوسی در حال‏ سر برآرودن است.به نظر او،ما در جهانی سه بخشی زندگی می‏کنیم که هر بخش آن در بر گیرندهء ملّت‏ها و جوامعی است و نمایندهء تمدنی از تمدن‏های سه گانهء فوق با فرهنگ‏ها،هنرها،باورهای‏ مذهبی و سطوحی از دانش و علوم خاص خود.از دید تافلر،نبرد سترگ آینده از افت و خیز و هم چشمی و تک و پاتک این گروههای تمدن بزرگ،یا به تعبیر او از برخورد امواج تاریخ پدید می‏آید.

مردم دیر هنگام این نکته را آغاز کرده‏اند که تمدّن صنعتی رو به پایان‏ است.روشن شدن این مطلب،هراس‏ جنگ‏های بیشتری را با خود می‏آورد، جنگهائی از نوع جدید.

امروزه بسیاری کسان اصطلاح‏ «فرانوین»را برای توصیف هر چه پس از مدرنیته می‏آید به کار می‏برند.از آنجا که‏ دگرگونی‏های بزرگ در جامعه نمی‏تواند بدون برخورد رخ دهد.شاید تشبیه تاریخ به‏ «موج دگرگونی»پویاتر و گویاتر باشد تا سخن گفتن از گذار به«فرا نو گرائی». امواج،پویائی دارد.هنگامی که موج‏ها بر سر هم می‏غلتد،جریان‏های مخالف آزاد می‏شود.زمانی که امواج تاریخ به هم‏ می‏خورد،همهء تمدّن‏ها برخورد پیدا می‏کنند و این برخورد بر چیزهای زیادی پرتو می‏افکند که در غیر این صورت در جهان‏ امروز بی‏معنا یا تصادفی می‏نمودند.

در حقیقت،هنگامی که به نظریهء موج‏ برخورد جنگ می‏زنیم،روشن می‏شود که‏ بزرگ‏ترین جابجائی قدرت که اکنون روی‏ کره زمین آغاز شده،نه میان شرق و غرب یا شمال و جنوب است،نه میان گروههای‏ مختلف مذهبی یا قومی.ژرف‏ترین‏ دگرگونی اقتصادی و استراتژیکی،تقسیم‏ شدن جهان در آیندهء نزدیک به سه تمدن‏ مشخّص،متفاوت،و بالقوّه متضاد است.

تمدن موج نخست،ناگزیر با زمین‏ پیوستگی داشت.این تمدن،صرف نظر از شکل محلی که ممکن است به خود گرفته‏ باشد،زبانی که مردمش بدان سخن‏ می‏گفته‏اند،مذهب یا نظام اعتقادی که‏ داشته،فرآوردهء انقلاب کشاورزی بوده‏ است.حتی امروز،بسیاری انسانها در جوامع کشاورزی پیشانوین زندگی می‏کنند و می‏میرند،در حالی که همچون اسلاف خود در قرن‏های گذشته زمین سر سخت را شیار می‏زنند.

دربارهء ریشه‏های تمدن موج دوم‏ اختلاف نظر وجود دارد.برخی مورخان‏ ریشه‏های آنرا تا رنسانس،یا حتی بیشتر رد یابی می‏کنند.اما زندگی برای شمار زیادی از مردم،تقریبا تا سیصد سال پیش‏ اساس تغییری نکرده بود و آن زمانی بود که علم نیوتونی بر نخستین بار سر بر آورد،یعنی هنگامی که موتور بخار برای اولین مرتبه کاربرد اقتصادی یافت و نخستین کارخانه‏ها در انگلستان،فرانسه و ایتالیا رو به افزایش نهاد.روستائیان حرکت


به سوی شهرها را آغاز کردند.گسترش‏ افکار متهورانه و تازه شروع شد-اندیشه‏ روسوئی قرار داد اجتماعی؛سکولاریزم؛ جدائی کلیسا و دولت،و این اندیشهء نو که‏ رهبران باید با ارادهء مردم انتخاب شوند،نه بر پایهء حق الهی.

یک راه تازهء ایجاد ثروت،یعنی تولید کار خانه‏ای،نیروی پیش برندهء بسیاری از این دگرگونی‏ها بود و طولی نکشید که‏ بسیاری عناصر گرد آمد تا سیستمی را شکل‏ دهد:تولید انبوه،مصرف انبوه،آموزش‏ همگانی،رسانه‏هی گروهی که همه با هم‏ پیوند داشت و بوسیلهء نهادهای تخصصی- آموزشگاهها،بنگاهها،و احزاب سیاسی- تدارک می‏شد.حتی ساختار خانواده،از خانواده بزرگ روستائی گونه که در آن چند نسل با هم زندگی می‏کردند،به خانوادهء «هسته‏ای»عاری از پیوستگی که شاخص‏ جوامع صنعتی است،تغییر یافت.

در نظر مردمی که عملا این همه‏ دگرگونی را تجربه می‏کردند،زندگی‏ می‏بابست بی‏حساب و کتاب و گیج کننده‏ باشد.اما در حقیقت،تمامی این تغییرات‏ وابستگی نزدیکی به یکدیگر داشت.اینها صرفا گام‏هائی بود به سوی گسترش چیزی‏ که آنرا مدرنیته می‏خوانیم:جامعهء توده- صنعتی،تمدن موج دوم.

این تمدن جدید با همهمه‏ای در اروپا به‏ تاریخ پا نهاد و در هر گام با مقاومت سخت‏ روبرو شد.


برخورد اصلی

در هر کشور در حال صنعتی شدن، نبردهای سخت و غالبا خونینی میان‏ گروههای صنعتی و بازرگانی موج دوم و زمین داران موج اول که در بسیاری موارد با کلیسا(خود یک زمین دار بزرگ)هم پیمان‏ بودند،رخ می‏داد.توده‏های دهقانان ناگزیر از ترک زمین می‏شدند تا برای«آسیاب‏های‏ شیطانی»و کارخانه‏هائی که بیشتر و بیشتر بر سطح زمین می‏روئید کارگر فراهم کنند.

هنگامی که جنگ میان گروههای صاحب‏ نفوذ موج اول و دوم به صورت برخورد اصلی با تنشی مرکزی که به دیگر برخوردها از آن مایه می‏گرفت درآمد،اعتصاب‏ها و سرکشی‏ها،شورش‏های داخلی، اختلاف‏های مرزی،و قیام‏های ملّت گرایانه‏ پدیدار گشت.

این الگو تقریبا در همهء کشورهای در حال‏ صنعتی شدن تکرار شد.در ایالات متحده، برای گروههای ذینفوذ صنعتی-بازرگانی‏ شمال،جنگ داخلی سهمگینی لازم بود تا بر نخبگان کشاورزی جنوب غلبه کنند.تنها چند سال پس از آن،انقلاب«می‏جی»در ژاپن روی داد،و یک بار دیگر نو سازان‏ وابسته به موج دوم بر سنت گرایان موج اول‏ پیروز شدند.

گسترش تمدن موج دوم،با راه تازه‏اش‏ برای تولید ثروت،روابط میان کشورها را نیز دچار بی‏ثباتی کرد و مواردی از خلاء قدرت و جابجائی قدرت پدید آورد.

صنعتی شدن،به گسترش بازارهای ملی‏ و ایدئولوژی همراه آن‏[یعنی‏]ملّت گرایی‏ انجامید.جنگهای وحدت،آلمان،ایتالیا،و دیگر کشورها را فرا گرفت.نرخ‏های‏ ناهماهنگ توسعه،رقابت بر سر بازارها، کاربرد روش‏های فنی در تولید جنگ افزارها،همه،موازنه‏های پیشین‏ قدرت را بر هم زد و در جنگهائی که اروپا و همسایگانش را در میانه و اواخر سدهء نوزدهم از هم جدا ساخت،سهم یافت.

در حقیقت،حرکت مرکز ثقل نظام قدرت‏ جهانی از امپراتوری عثمانی و روسیه تزاری‏ فئودال به سوی اروپای در حال صنعتی شدن‏ آغاز گردید.تمدن جدید،محصول دومین‏ موج بزرگ دگرگونی،با سرعت تمام در سواحل شمالی حوزهء بزرگ آتلانتیک ریشه‏ دواند.

در همان حال که قدرت‏های حوزهء اقیانوس اطلس صنعتی می‏شدند،به بازار و مواد خام ارزان از نقاط دور دست نیاز پیدا می‏کردند.از این رو قدرت‏های پیشرفتهء موج دوم جنگهائی با هدف بدست آوردن‏ مستعمرات به راه انداختند و بر آن شدند که‏ باقیماندهء دولتهای موج اول و واحدهای‏ قبیله‏ی در سراسر آسیا و آفریقا را زیر سلطه‏ خود درآورند.

نخبگان صنعتی درست همانگونه که در کشورهای خود سرانجام در کشمکش بر سر قدرت برنده شدند،در نبرد بزرگ‏تر برای‏ کسب قدرت جهانی نیز پیروزی یافتند.


جهانی دو بخشی

باز همین برخورد اصلی میان قدرت‏های‏ صنعتی موج دوم و قدرتهای کشاورزی موج‏ اول بود که اساسا شکل جهان را تا سالهای‏ اخیر رقم زد.متنها این بار بیشتر در سطح‏ جهانی تا داخلی،این کشمکش چارچوبی‏ فراهم ساخت که در درون آن بیشترین جنگها رخ داد.

جنگهاء قبیله‏ای و سرزمینی میان‏ گروههای مختلف بدوی و کشاورزی، همانگونه که در سراسر هزارهء پیش جریان‏ یافته بود،ادامه پیدا کرد.اما این جنگ‏ها اهمیت چندانی نداشت،و غالبا فقط هر دو طرف را تضعیف می‏کرد و به صورت شکار آسانی برای نیروهای استعمارگر تمدن‏ صنعتی درمی‏آورد.برای نمونه،این وضع‏ در افریقای جنوبی پیش آمد،زمانی که‏ سسیل رودس و گماشتگان مسلح او (به تصویر صفحه مراجعه شود) سرزمین‏های پهناوری را از دست گروههای‏ قبیله‏ای و کشاورزی که با جنگ افزارهای‏ قبیله‏ای و کشاورزی که با جنگ افزارهای‏ ابتدائی سرگرم ستیز با یکدیگر بودند گرفتند.

در جاهای دیگر،همچنین،بسیاری از جنگهای ظاهرا نامرتبط با هم در گوشه و کنار جهان،در حقیقت نمودهائی از برخورد عمدهء جهانی بود که نه میان کشورهای رقیب بلکه‏ بین تمدن‏های رقیب روی می‏داد.

ولی بزرگ‏ترین و کشنده‏ترین جنگ‏ها در طول عصر صنعتی،جنگهای«درون- صنعتی»بود.جنگهائی که ملت‏های موج‏ دوم مانند آلمان و انگلستان را رو در رو قرار داد،به این ترتیب که هر یک از آنها برای‏ کسب سلطهء جهانی،و در عین حال،

نگهداشتن مردمان موج اول جهان در مقام‏ زیر دست،تلاش می‏کرد.

نتیجه نهائی،یک تقسیم آشکار بود. عصر صنعتی،جهان را دو بخش کرد،یکی‏ تمدن موج دوم برتر و سلطه گر،و دیگری‏ انبوه مستعمرات خشمگین اما فرمانبردار وابسته به موج اول.ما اغلب در چنین دنیای‏ تقسیم شده میان تمدن‏های موج اول و دوم‏ بزرگ شدیم و برایمان کاملا روشن بود که‏ کدامین بخش قدرت را به دست دارد.


جهان سه بخشی

امروزه در رده بندی تمدن‏های متفاوت‏ است.ما با شتاب به سوی ساختار متفاوتی‏ از قدرت پیش می‏رویم که نه یک جهان دو پاره،بلکه جهانی شدیدا تقسیم شده به سه‏ تمدن متعارض و سبقت جو را پدید خواهد آورد:اوّلی هنوز با بیل نشان پردازی‏ می‏شود،دومی یا تولید زنجیره‏ای،و سوّمی‏ یا کامپیوتر.

واژه«تمدن»،ممکن است بویژه برای‏ گوش آمریکائیان پر اب و تاب باشد،اما هیچ‏ واژهء دیگری این همه موضوعات گوناگون‏ مانند تکنولوژی،زندگی خانوادگی،مذهب، فرهنگ،سیاست،تجارت،سلسله مراتب، رهبری،ارزشها،اخلاق جنسی،و معرفت شناسی را به شایستگی در بر نمی‏گیرد.در هر یک از این ابعاد،تغییرات‏ تند و ریشه‏ای در حال رخ دادن است.

هنگامی که یک تمدن جدید فرا می‏رسد، با چیزهای بنیادی و جزئی یکسان برخورد پیدا می‏کند.از اینرو امروز خیلی چیزها را می‏بینیم که در گذشته غیر قابل تصور، باور نکردنی،یا از نظر اجتماعی مردود بوده‏ است...همهء این عناصر اجتماعی، تکنولوژیکی،و فرهنگی را یکباره تغییر دهید تا نه فقط یک گذار بلکه یک تحول،نه‏ فقط جامعه‏ی نوین بلکه دست کم ریشه‏های‏ تمدنی یکسره جدید را پدید آوررید.

اما عرضه کردن یک تمدن جدید به کرهء خاکی و سپس انتظار صلح و آرامش داشتن، اوج ساده اندیشی استراتژیکی است.هر تمدن نیازمندی‏های اقتصادی(و از این رو نیازمندی‏های سیاسی و نظامی)خاص خود دارد.

در این جهان سه پاره،بخش موج اول‏ منابع کشاورزی و معدنی عرضه می‏کند، بخش موج دوم نیروی کار ارزان فراهم‏ می‏سازد و دست به کار تولید انبوه می‏شود، و بخش موج سوم که با شتاب در حال‏ بزرگ‏ترین جابجائی قدرت که‏ اکنون روی کرهء زمین آغاز شده،نه‏ میان شرق و غرب یا شمال و جنوب‏ است،نه میان گروههای مختلف مذهبی‏ یا قومی،ژرف‏ترین دگرگونی‏ اقتصادی و استراتژیکی،تقسیم شدن‏ جهان در آیندهء نزدیک به سه تمدّن‏ مشخص،متفاوت و بالقوّه متضاد است.

عرضه ردن یک تمدن جدید به کرهء خاکی و سپس انتظار صلح و آرامش‏ داشتن،اوج ساده اندیشی استراتژیکی‏ است.هر تمدّنی نیازمندیهای‏ اقتصادی(و از این رو نیازمندی‏های‏ سیاسی و نظامی)خاصّ خود دارد.

اگر تقسیم بندی تازهء امروز جهان از دو بخش به سه بخش در حال حاضر چندان به چشم نمی‏آید،به سادگی از آن روست که گذار از اقتصادهای‏ مبتنی بر نیروهای بی‏جان موج دوّم به‏ اقتصادهای خرد-پایهء موج سوّم،هنوز در هیچ جا کاملا صورت نپذیرفته‏ است.

هنگامی که شاعران و روشنفکران‏ مناطق عقب مانده از لحاظ اقتصادی، به سرودهای ملّی می‏پردازند،شاعران و روشنفکران کشورهای موج سوّمی‏ دربارهء فضیلت‏های جهان«بدون مرز» آواز سر می‏دهند.برخوردهای ناشی از این وضع،که بازتاب دهندهء نیازهای‏ سخت متفاوت دو تمدّن اساسا متمایز است،در سالهای آینده می‏تواند شدیدترین خونریزی‏ها را به بار آورد.

عصر صنعتی،جهان را دو بخش‏ کرد؛یکی تمدّن موج دوّم برتر و سلطه گر،و دیگری انبوه‏ استعمار زدگان خشمگین امّا فرمانبردار وابسته به موج اوّل.ما اغلب در چنین دنیای تقسیم شده میان‏ تمدن‏های موج اوّل و دوّم بزرگ شده‏ایم.

گسترش یافتن است برای استیلائی قیام‏ می‏کند که مبتنی بر راه‏های تازه‏ای است که‏ در آن‏ها به آفریدن و بهره برداری از دانش‏ می‏پردازد.

ملت‏های موج سوم،اطلاعات و نوآوری، مدیریت،فرهنگ و فرهنگ مردمی، تکنولوژی پیشرفته،نرم افزار،تعلیم و تربیت،آموزش،مراقبت پزشکی،و خدمات‏ مالی و غیره به جهان می‏فروشند.همچنین‏ یکی از این خدمات می‏تواند به صورت‏ پشتیبانی نظامی درآید که مبتنی بر حکم‏ نیروهای برتر موج سوم است(یعنی در واقع، آنچه ملت‏های برخوردار از تکنولوژی‏ پیشرفته در جنگ خلیج فارس برای کویت و عربستان سعودی فراهم ساختند).


جدا کردن فقر

در موج سوّم،تولید انبوه اقتصادهای‏ خرد-پایه(که تقریبا می‏تواند علامت‏ مشخصهء جامعهء صنعتی تلقی شود)دیگر شیوه‏ای باب روز نیست.تولید غیر انبوه، نقطه عطفی در کار کار خانه است.

کارهای غیر مولّد(خدمات)افزایش‏ می‏یابد.سرمایه‏های ناپیدا مانند اطلاعات‏ به صورت سر چشمهء اصلی در می‏آید. کارگران درس نخوانده و غیر ماهر بیکار می‏شوند.واحدهای عظیم صنعتی به سبک‏ قدیم اهمیت خود را از دست می‏دهند،جنرال‏ موتورز و بتلهم استیلز که بر عصر تولید انبوه سیطره داشتند با خطر نابودی روبرو می‏شوند.اتحادیه‏های کارگری در بخش‏ تولید انبوه تضعیف می‏شوند.به موازات‏ تولید،دامنهء فرا گیری رسانه‏ها محدود می‏گردد،و شبکه‏های غول آسای تلویزیونی‏ با افزایش کانال‏های جدید کارائی خود را از دست می‏دهند.همچنین،منظومهء خانواده‏ کوچک می‏شود:«خانواده هسته‏ای»،که‏ زمانی معیار نوینی به شمار می‏رفت،قالبی‏ می‏شود برای اقلیت،و این در حالیست که‏ شمار خانوارهای تک سرپرست،زن و شوهرهائی که سابقه ازدواج قبلی دارند، خانواده‏های بی‏فرزند،و کسانی که به‏ تنهائی زندگی می‏کنند،فزونی می‏گیرد.

فرهنگ از گونه‏ای که در آن معیارها به‏ خوبی تعریف شده و مبتنی بر سلسله مراتب‏ است خارج می‏شود و به گونه‏ای در می‏آید که در آن اندیشه‏ها،پندارها،و نمادها در گردابی پیچ و تاب می‏خورد.شخص،اصول‏ جداگانه‏ای را برای ساختن پردهء موزائیکی یا چند تکّهء خاص خود دست چین می‏کند.

ارزشهای موجود به چالش کشیده یا نادیده‏ گرفته می‏شود.

بنا بر این،ساختار جامعه یکسره تغییر می‏یابد.همگنی جامعهء موج دوم جای خود را به ناهمگنی تمدن موج سوم می‏دهد.

در برابر،همین پیچیدگی نظام جدید، مبادلهء فزایندهء اطلاعات میان یکان‏های نظام‏ -شرکت‏ها،کارگزاریهای دولتی، بیمارستان‏ها،انجمن‏ها،دیگر نهادها و آحاد مردم-را ایجاب می‏کند.این امر نیاز آزمندانه به کامپیوترها،ارتباطات دیجیتالی‏ از راه دور،شبکه‏ها،و رسانه‏های تازه را پدید می‏آورد.آهنگ تغییر تکنولوژیکی، داد و ستدها،و زندگی روزانه تند می‏شود. در حقیقت،اقتصادهای موج سوم با چنان‏ شتابی عمل می‏کنند که کار پردازان‏ پیشا نوین آنها به سختی می‏توانند پا به پایشان پیش روند.افزون بر آن،به همان‏ اندازه که دانائی جانشین انبوه مواد خام، کارگر و دیگر منابع می‏شود،وابستگی‏ کشورهای موج سوم به شریک‏های موج‏ اولی یا موج دوّمی،جز برای بازار،کاستی‏ می‏گیرد.کشورهای موج سوم پیوسته‏ بیشتر با یکدیگر داد و ستد می‏کنند. سرانجام،تکنولوژی بسیار سرمایه‏بر و دانش-پایهء آنها،بسیاری از کارها را که‏ اینک بوسیله کشورهای دارندهء کارگر ارزان‏ انجام می‏شود به دست خواهد گرفت و در واقع این کارها را تندتر،بهتر و ارزان‏تر تمام‏ خواهد کرد.

به بیان دیگر،این دگرگونی‏ها،بسیاری‏ از پیوندهای اقتصادی موجود میان‏ اقتصادهای دارا و ندار را تهدید به از هم‏ گسستن می‏کند.

به هر روی،جدا سازی کامل،نشدنی‏ است،زیرا نمی‏توان جلوی رخنه کردن‏ آلودگی،بیماری،و کوچ به درون مرزهای‏ کشورهای موج سوم را گرفت.همچنین،اگر ملت‏های تهیدست با شیوه‏هائی که به همه‏ کس زیان می‏رساند در زیست بوم ملت‏های‏ موج سوم دستکاری کنند و از این راه جنگی‏ زیست محیطی بر ضدّشان به راه اندازند، آنها توانائی زنده مانده نخواهند داشت.به‏ این دلایل،تنش‏ها میان تمدن موج سوم و دو گونهء کهنه‏تر تمدن،پیوسته بالا خواهد گرفت،و تمدن جدید،برای بر پا کردن سلطهء جهانی خواهد جنگید،درست همان کاری که‏ نو پردازان موج دوم در رابطه با جوامع‏ پیشا نوین موج اول در سده‏های گذشته‏ کردند.

هنگامی که مفهوم کشمکش تمدن‏ها فرا چنگ می‏آید،این امر به ما کمک می‏کند تا بسیاری از پدیده‏های ظاهرا عجیب،مانند ملت گرائی‏های آتشین در زمان حاضر،را درک کنیم.

ملت گرائی،ایدئولوژی دولت ملی است‏ که این خود فرآوردهء انقلاب صنعتی‏ می‏باشد.از اینرو،زمانی که جوامع موج‏ اول،یا کشاورزی،در پی آغاز کردن یا تکمیل روند صنعتی شدن خویشند،به‏ پیرایه‏های ملیّت نیاز پیدا می‏کنند. جمهوری‏های اتحاد شوروی سابق مانند اوکراین یا استونی یا گرجستان سخت بر خود مختاری پا می‏فشارند و به نشانه‏های‏ تجدد دیروز،مانند پرچم‏ها،ارتش‏ها،و پول‏هائی که در طول عصر موج دوّم یا صنعتی شناسانندهء دولت ملی بود، نیازمندند.

در جهان برخوردار از تکنولوژی‏ پیشرفته،برای بسیاری کسان سخت است‏ که انگیزه‏های ملت گرایان دو آتشه را دریابند.میهن پرستی متظاهرانهء آنان به نظر عدهء زیادی سرگرم کننده می‏رسد.

برعکس،برای ملت گرایان این نکته غیر قابل درک است که برخی کشورها به‏ کشورهای دیگر اجازه دهند به استقلال‏ مقدس انگاشته شدهء آنها تجاوز کنند. «جهانی شدن»تجارت و مالیه که مورد نیاز اقتصادهای در حال پیشرفت موج سوم‏ است،«حاکمیت»ملی را که نزد ملت گرایان‏ جدید بسیار گرامی است،خدشه‏دار می‏کند.


چکامه سرایان جهان گرائی

کشورها در همان حال که بوسیلهء موج‏ سوم دگرگو می‏شوند،ناگزیرند از بخشی‏ از حاکمیت خود چشم بپوشند و دخالت‏های‏ فزایندهء اقتصادی و فرهنگی یکدیگر را بپذیرند.ایالات متحده اصرار می‏ورزد که‏ ژاپن نظام تجاری مبتنی بر خرده فروشی خود را باز سازی کند(بدین سان خیال دارد یک‏ طبقهء اجتماعی مرکب از دکانداران کوچک‏ را یکسره همراه با ساختار خانواده و فرهنگی‏ که آنها نماینده‏اش هستند،ز میان بردارد). در برابر،ژاپن مصرّ است که ایالات متحده‏ پول بیشتری به پس انداز اختصاص دهد، دو اندیش باشد،و نظام آموزشی خو درا باز سازی کند،در گذشته،چنین‏ درخواست‏هائی می‏توانست تعرّض غیر قابل پذیرش به حاکمیت تلقی شود.

بدین ترتیب هنگامی که شاعران و روشنفکران مناطق عقب مانده از لحاظ اقتصادی سرودهای ملی می‏پردازند، شاعران و روشنفکران کشورهای موج سوم‏ درباره فضیلت‏های یک جهان«بدون مرز» آواز سر می‏دهند.برخوردهای ناشی از این‏ وضع،که باز تاب دهندهء نیازهای سخت‏ متفاوت دو تمدن اساسا متمایز است،در سالهای آینده می‏تواند شدیدترین خونریزی‏ها را به بار آورد.

اگر تقسیم بندی تازهء امروز جهان از دو بخش به شه بخش در حال حاضر چندان به‏ چشم نمی‏آید،به سادگی از آن روست که‏ گذار از اقتصادهای مبتنی بر نیروی بی‏جان‏ موج دوم به اقتصادهای خرد-پایهء موج‏ سوم،هنوز در هیچ جا کاملا صورت نپذیرفته‏ است.

حتی در ایالات متحده،ژاپن و اروپا،نبرد بر سر قدرت میان نخبگان موجهای دوم و سوم همچنان ادامه دارد.نهادها و بخشهای‏ تولیدی با اهمیت موج دوم هنوز سر پا هستند، و دست محافل سیاسی موج دوم از قدرت‏ کوتاه نشده است.در ایالات متحده،در روزهای از پا افتادگی حکومت بوش،زمانی‏ که کنگره با تصویب لایحه‏ای مربوط به‏ «زیر بنای اقتصادی»150 بیلیون دلار برای‏ تجدید زیر بنای قدیمی و موج دوّمی راهها، خطوط آهن،و پل‏ها و تنها یک بیلیون دلار برای تأسیس یک شبکه الکترونیکی سوپر کامپیوتری در کشور-بخشی از شالودهء موج سوم-اختصاص داد،تصویر کاملی‏ از این وضع به دست آمد.حکومت کلینتون‏ با وجود پشتیبانی از «شبکهء سرعت زیاد»، نتوانست این نسبت را بطور کلی تغییر دهد.

«آمیختگی عناصر موج دوم و سوم در هر یک از کشورهای برخوردار از تکنولوژی‏ پیشرفته،«ساخت بندی»ویژه‏ای به آن کشور می‏بخشد.با این حال،گذرگاهها معلوم‏ است.در مسابقهء رقابت آمیز جهانی، کشورهائی پیروز خواهند شد که دگرگونی‏ موج سومی خود را با کم‏ترین مقدار نابسامانی و ناآرامی به انجام رسانند.

در همین حال،گذار تاریخی از یک جهان‏ دو بخشی به یک جهان سه بخشی به آسانی‏ می‏تواند آتش ژرف‏ترین نبردهای قدرت را در روی کرهء زمین برافروزد زیرا هر کشور می‏کوشد جایگاه مناسبی در ساختار قدرت‏ سه رده‏ای در حال پیدایش به دست آورد که از این پس بیشتر جنگها در آن رخ خواهد داد. و این جنگها با جنگهائی که ما اکثرا می‏پنداریم تفاوت خواهد داشت.


مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۸ آوریل ۲۰۲۴

اندیشمندان آینده‌نگر

+ جعبه ابزاری برای پیشبینی تام استندیج

+ ملافات با اَبر فن آوری  دانیل فراکلین

+ مشاغل آینده تا افق ۲۰۳۰ --

+ دغدغه زندگي خوب دکتر شهیندخت خوارزمی

+ نگاهی به جنبش روسری­ سوزان یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ فکر کردن به آینده، آینده نگری نیست! رضاش

+ آن سوی سرمایه‌داری و سوسیالیسم الوین تافلر

+ هندبوک آینده پژوهی و جمع آوری کمک مالی برای موسسه آینده پژوهی در واشنگتن دی سی وحید وحیدی مطلق

+ آیا دموکراسی آینده ای دارد؟ ترجمه ویکتور وحیدی

+ بیانیه ماموریت و هواداری اندیشکده آینده های سیاره ای https://www.apfi.us

+ نقد کتاب فراسوی دانش: چگونه فنآوری، عصر آگاهی را به پیش می برد  وحید وحیدی مطلق

+ آینده ممکن و مطلوب سال 2050 وحید وحیدی مطلق

+ عقب ماندگی اجتماعی ایرانیان، دلایل و مسائل فرنود حسنی

+ جنگ اوکراین و آینده مشترک ما وحید وحیدی مطلق

+ مدل سازی ریاضی آینده تمدنی به طور کلی و بویژه انسان شناسی پیش نگر‎‎ وحید وحیدی مطلق

+ مهارت‎ های آینده و ضروری که باید داشته باشیم 

+ مقدمه ای بر آینده نگری مهندسین مشاور

+ شناسایی و درک نیروهای کلیدی تعیین کننده در مسیر رویدادهای آینده وحید وحیدی مطلق

+ نقد کتاب هلال، ویلیام،2021 ، فراسوی دانش چگونه فنآوری، عصر آگاهی را پیش می برد. وحید وحیدی مطلق

+ حکایت گربه‌ و سوسیس و سازمان‌های نوآور فرنود حسنی

+ برای مراسم روز جهانی آینده رضا داوری اردکانی؛

+ انسان خردمندتر می‌شود، پوپولیست‌ها بازندۀ اصلی بحران کرونا خواهند بود ماتیاس هورکس

+ سیاست در هیچ جای جهان مبتنی بر علم نیست  رضا داوری اردکانی

+ جامعه شناس دنیای جدید 

+ تکنولوژی‌های نوین و سرنوشت بشر دکتر شهیندخت خوارزمی

+ آینده پژوهی چیست و آینده های متفاوت کدام اند؟ وحید وحیدی مطلق

+ تحلیل محتوا و آینده نگری 

+ نگاهی به سوداگری با تاریخ محمد امینی دکتر شیرزاد کلهری

+ غربت علوم انسانی شاه کلید توسعه نیافتگی. دکتر شهیندخت خوارزمی

+ ماهیت و میراث فکری «آلوین تافلر» در گفت‌وگو با دکتر شهیندخت خوارزمی دکتر شهیندخت خوارزمی

+ دانایی به مثابه قدرت .خرد آینده‌نگری 

+ زیرفشارهای تمدن جدید له نمی‌شویم: گفتگو با شهیندخت خوارزمی  شهیندخت خوارزمی

+ انقلاب چهارم و کار ما هرمز پوررستمی

+ خوارزمی: تافلر کمک می‌کند در دنیای پرخشونت مأیوس نشویم دکتر شهیندخت خوارزمی

+ فناوری راهی برای رهایی از جنسیت؟ مریم یوسفیان

+ آشتی دادن جامعه با آینده، رسالت اصلی آینده پژوهی دکتر محسن طاهري

+ چهارمین موج تغییر  علی اکبر جلالی

+ در جست‌وجوی یحیی-- پیشگفتاری از دکتر شهیندخت خوارزمی 

+ برنامه حزب مدرن و آینده نگر – بخش دوم احمد تقوائی

+ ⁠⁠⁠به بهانه ی قاعدگی دکتر محسن طاهری

+ مهم ترین مولفه های برنامه یک حزب سیاسی مدرن کدامند ؟  احمد تقوائی

+ علت‌های اجتماعیِ استبداد و فساد نازنین صالحی

+ سخنراني پروفسور شهرياري و دكتر شهين دخت خوارزمي 

+ ظهور جامعه پساصنعتی دانیل بل

+ زیرفشارهای تمدن جدید له نمی‌شویم 

+ خردِ پیشرفت و توسعه رضا داوری اردکانی

+ آینده پژوهی و دغدغه هایش دکتر طاهری دمنه

+ تافلر:نگاه تازه به آينده 

+ سرمایه‌گذاری 80 میلیون دلاری بیل گیتس برای ساخت شهر هوشمند حمید نیک‌روش

+ آینده پژوهی و انواع آینده محسن گرامی طیبی

+ کتاب آینده پژوهی، پارادایمی نوین در برنامه ریزی، با تاکید بر برنامه ریزی شهری و منطقه ای علی زارع میرک آباد

+ اجتماع علمی قدرتمند مهمترین نیاز آینده پزوهی در ایران است احد رضایان قیه باشی

+ ایرانی‌ها و فقدان وجدان آینده‌نگر اجتماعی احد رضایان قیه‌باشی

+ ديدگاه‌های سه گانه درباره محركهای آينده نگاری. حسن کریمی فرد

+ استانداردهاي سواد اطلاعاتي. دكتر عشرت زماني

+ آینده نگری استر اتژی فناوری اطلاعات. دکتر امین گلستانی

+ خرد آینده نگری 

+ آینده نگری, برترین مزیت انسانی عباس سید کریمی

+ روش پس نگری در آینده پژوهی دکتر محسن طاهری دمنه

+ جان نقّاد و چشم باز مردم رضا داوری اردکانی

+ واقعیت مجازی و آینده آموزش دکتر محسن طاهری دمنه

+ اقتصاد به مثابه قلب تپنده مریم یوسفیان

+ قدرت تکنیک؛ آینده هم منم رضا داوری اردکانی

+ میل ذاتی تجدد به زمان آینده رضا داوری اردکانی

+ درگاه تخصصی آینده 

+ نسل جدید با بی وزنی مواجه است/ پیاده راه شهر رشت با نگاه آینده پژوهی ساخته شده است 

+ اساتيد ارتباطات:دكتر علي اسدي /بنيادگذاري سنجش افكار در رسانه ملي  

+ در عید نوروز، آینده را هدیه دهید  Vahid Think Tank

+ بسترهای فراگیر شدن طراحی صنعتی در ایران بر پایه الگوهای الوین تافلر 

+ روش‌های پیش‌بینی فناوری.  اندیشکده وحید

+ تاریخ تکرار نمی شود. الوین تافلر

+ آینده کسب و کار در سال 2030 - کتاب صوتی فارسی وحید وحیدی مطلق

+ سندروم یخچال فرنود حسني

+ هفت سازمان آینده پژوه ایرانی در سال 2016 

+ آينده‌پژوهي برآيند پيش‌بيني‌ناپذيري محيط است گفت‌وگو با دکتر سعید خزایی آینده‌پژوه و مدرس دانشگاه

+ آينده پژوهي: از قابليت فردي تا اجتماعي ياورزاده محمدرضا,رضايي كلج فاطمه

+ مبانی نظری و مورد کاوی های مختلف و متنوع  

+ اخذ مدرک حرفه ای آینده پژوهی به صورت حضوری و غیر حضوری از معتبرترین سازمان بین المللی  

+ آزمون های اندیشه ورزی در جهان حسین کاشفی امیری

+ دمینگ و ما صلاح الدین همایون

+ روش آﯾﻨﺪه ﭘﮋوه ﺷﺪن  ﺳﻌﯿﺪ رﻫﻨﻤﺎ

+ نقش هنر در آینده پژوهی الهام سهامی

+ الوین تافلر را بهتر بشناسیم دکتر شهیندخت خوارزمی

+ آیند هنگاری ملی جانشین برنامه های توسعه پنج ساله در علم، فناوری و نوآوری امیر ناظمی

+ پیشگفتار شوک آینده دکتر شهیندخت خوارزمی

+ آینده پژوهی کلید تحول درنقش های توسعه محور و راهبردی مدیریت منابع انسانی دکتر سید اکبر نیلی پور

+ نشست اندیشه 

+ آیا فناوری‌های همگرا آینده را تضمین می‌کنند؟ دکترمحسن رنانی

+ جامعه ای می‌تواند بحران‌هارا پشت سر بگذارد که دو وزیر آینده نگر «آموزش و پرورش» و «ارتباطات» آنرا اداره می‌کنند/ امروز «دانایی» است که قدرت می‌آفریند. جامعه شناسی هنر

+ گزارش برگزاری نشست «تاملی در ایده‌های آینده‌نگرانه تافلر» در گروه افواج 

+ دانایی به مثابه قدرت عاطفه شمس

+ فهم جامعه به کمک ژورنالیسم/ آثار تافلر نوعی جامعه‌شناسی مترویی‌ست 

+ خانیکی: نگاه تافلر نگرانی از آینده را کم کرد 

+ ‍ خلاصه سخنرانی جدید وحیدی مطلق درباره آینده قدرت ایران مدرس بین المللی فدراسیون جهانی آینده‌پژوهی  وحیدی مطلق

+ «آینده نگری» مهارتی سودمند برای مدیران 

+ پیش‌بینی‌های درست و نادرست آلوین تافلر کدام‌ بودند؟ BBC

+ الوین تافلر،آینده‌پژوه و نویسنده سرشناس آمریکایی در سن ۸۸ «‌۸۷»سالگی در گذشت. BBC

+ آینده جهان ، آینده زنان « مجله زنان امروز » مریم یوسفیان

+ آن سوی سرمایه داری و سوسیالیسم الوین تاقلر

+ سیر تحول مطالعات و تحقیقات ارتباطات و توسعه درایران دکتر کاظم معتمد نژاد



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995