مقدمه:
آموزش بايد متوجه آينده باشد و به چشم اندازهاي آينده بنگرد، زيرا اگر آينده را نشناسيم و نتوانيم آن را تعريف يا ترسيم نماييم، چگونه مي توانيم ورودي هاي جديد سازمان را براي دنياي ناشناخته فردا تربيت کرده و آماده سازيم؟ از اين رو، از با اهميت ترين مباني برنامه ريزي آموزشي، پيش بيني و آينده نگري وقايع و فعاليت سازمان ها است. پيش بيني در چارچوب برنامه ريزي آموزشي و استراتژيک به منظور ايجاد حيات درازمدت و ترسيم افق برنامه ها، فعاليت ها و منابع در هر سازمان لازم و ضروري است. پيش بيني، شناخت محيط آتي و عوامل موثر بر آن و يافتن تهديدها، تنگناها، موقعيت ها و فرصت هاي سازمان در آن محيط است. از اين رو، آگاه بودن نسبت به فرصت هاي آتي داخل و خارج از سازمان، نقطه آغاز برنامه ريزي آموزشي است و عدم توجه به آن، محصول برنامه ريزي آموزشي را با آسيب پذيري روبه رو مي سازد. اين مقاله مروري به تشريح و بسط نقش پيش بيني و آينده نگري و تبيين مدل tows در برنامه ريزي استراتژيک آموزشي پرداخته است .
نتيجه گيري: اگر قرار باشد که محصول برنامه هاي آموزشي، بر موقعيت هاي جديد منطبق يا مسلط شوند، چالش ها و چشم انداز آينده سازمان بايد در مرحله نيازسنجي آموزشي تا حد امکان روشن و تبيين گردند .