فناوري اطلاعات در صنعت ساختمان سنگاپور
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[28 May 2007]
[ يزدان محمدبيگي خورتابسرا]
به سوي
جامعه اطلاعاتي
yazdanmb@yahoo.com
در ژانويه سال 1991، مجمع ملي رايانه سنگاپور شروع به مطالعه در زمينه نقش و جايگاه فناوري اطلاعات در ايجاد مزيتهاي رقابتي جديد و افزايش كيفيت زندگي شهروندان كرد. در همين راستا، گروه مطالعهاي با عنوان "شبكه ساختمان و مستغلات" در سال 1993 شكل گرفت. از اين سال بهبعد، گروه مزبور اقدامات متعددي را با همراهي وزارت توسعه ملي انجام داده، هماهنگيهاي لازم را با سازمانهاي مختلف فعال در بخش عمومي و خصوصي ايجاد كرده است. هدف گروه ياد شده، مهندسي دوباره فرايندهاي كسب و كار در صنعت ساختمان بمنظور جهش در طول زمان، افزايش بهرهوري و كيفيت است. براي دستيابي به اين امر، گروه ياد شده نقش كليدي را در توسعه نظامهاي فناوري اطلاعات و زيرساختهاي كليدي بمنظور يكپارچهسازي فرايندهاي اصلي چرخه عمر ساختمان ايفا ميكرد. هماكنون، تلاشها متمركز بر توسعه مجموعهاي از زيرساختها و پروژههاي صنعتي بهمنظور تحقق موارد زير است:
* ارائه خدمات اطلاعاتي بمنظور تسريع بخشيدن به فعاليتهاي كسب و كارها در طرحريزي كسب و كار و فرايندهاي تصميمگيري
* ايجاد زيرساخت ارتباطي دولت به كسب و كار براي تسهيل تهيه اظهارنامههاي مربوط به طرحهاي بناهاي الكترونيك و فرايندهاي بررسي و موافقت
* ايجاد توانمندسازهاي ارتباطي كسب و كار به كسب و كار براي تسهيل در هماهنگيهاي مربوط به پروژههاي ساخت و ساز و معاملات كسب و كار
* ارائه مجموعهاي از استانداردها بهمنظور بهبود ارتباط بين كسب و كارها
* ارائه مجموعهاي از برنامههاي ترويجي، آموزشي و انگيزشي براي آگاهيبخشي و ترغيب به انطباق با شرايط جديد.
انجمن فني استانداردهاي فناوري اطلاعات در صنعت ساختمان سنگاپور (CITC) نيز در سال 1998 بمنظور ايجاد آمادگي در صنعت ساختمان اين كشور در قرن فناوري اطلاعات، يعني قرن بيست و يكم تشكيل شد. در حاليكه ماموريت اين انجمن عبارت از تمركز بر ايجاد چارچوبي صنعتي براي توسعه و انطباق استانداردهاي فناوري اطلاعات در حوزه ساختمان بود، بتدريج رهبري فعاليتهاي استاندارد ملي فناوري اطلاعات بمنظور پشتيباني از تحقق سنگاپور بهعنوان يك منطقه ويژه اقتصادي و كسب و كار در دنيا را بر عهده گرفت. بخش ساختمان نيز نقش عمدهاي در تحقق اين هدف ملي ايفا ميكرد.در ژانويه سال 2003، پژوهشي با عنوان «سنجش وضعيت فناوري اطلاعات در سنگاپور» انجام شد كه تمامي شركتهاي فعال در صنعت ساختمان اين كشور را مورد ملاحظه قرار داد. مجموعا 84 شركت در پيمايش مزبور شركت كردند. پيمايش مشابهي نيز پيش از اين در سالهاي 1998، 2000 و 2001 در كشورهاي فنلاند، دانمارك و سوئد انجام شده بود. اين پيمايش علاوه بر آنكه فعاليتهاي توسعهاي را بطور همزمان مورد ملاحظه قرار ميداد، نيمنگاهي نيز به نتايج و پيامدهاي برنامههاي مشابه در كشورهاي ديگر دنيا داشت.
در فوريه سال 2003 نيز پرسشنامهاي استاندارد براي بيش از 754 شركت فعال در صنعت ساختمان از قبيل: معماري، مهندسي، مصالح، ساخت و ساز و موارد ديگر ارسال شد كه در آن بر موارد زير تاكيد شد: الف) اطلاعات كلي، ب) رايانه و نرمافزار، ج) استفاده از نظامهاي فناوري اطلاعات، د) دادهها و ارتباطات راه دور، هـ) ابزارهاي مبتني بر فناوري اطلاعات در شركت، و) استانداردسازي. با اينكه راهبرد كلي عبارت از مشموليت اغلب شركتها در هر زمينه كاري بود، ليكن تمركز اوليه فقط بر شركتهاي بزرگ صورت گرفت.
نتايج بررسي حاكي از سرمايهگذاري قابل توجه در زمينه سختافزار و نرمافزار در شركتهاي مزبور بود. با اينحال، رشد بهرهوري صنعت از سال 1994 بهاين سو سيري نزولي داشت. اين يافتهها با مطالعهاي با عنوان "نقش فناوري اطلاعات در رشد سريع اقتصادي سنگاپور" همراه شد كه در آن نيز چنين اشاره شده بود كه "تضاد بهرهوري امريكا در اواخر دهه 1980 تا اواسط دهه 1990 در سنگاپور نيز قابل بكارگيري است". بر اساس اين بررسيها، با وجود رشد سريع اقتصادي سنگاپور، بهرهوري كلي آن نسبتا پايين بوده است.
يكي از علائم اميدوار كننده در صنعت ساختمان سنگاپور كه از درون پاسخهاي پيمايش خود را نشان داد، آن بود كه شركتهاي مزبور در زمينههاي امور تشكيلاتي، طراحي، مديريت پروژه و مديريت محوطه كاري در سالهاي 2001 و 2002 ده درصد اثربخشتر بودهاند. اين تجربه با تجربه سوئد در سال 2000 و دانمارك در سال 2001 تقريبا يكسان است، ليكن بهرهوري در حدود پانزده درصد بيشتر از آن كشورها بوده است. بطور كلي، بررسي مزبور نشان داد كه شركتهاي ياد شده آگاهي چنداني از طرح كلي مبتني بر فناوري اطلاعات و جايگاه آن در فعاليتهاي ساختماني ندارند. سرمايهگذاري شركتها نيز در زمينه فناوري اطلاعات ناچيز ارزيابي شد و فقط در حدود 5/1 درصد از درآمد آنها به خريد سختافزار، نرمافزار و امكانات جانبي اطلاعات و ارتباطي و فعاليتهاي ترويجي و آموزشي اختصاص مييابد.
نرمافزارهاي آزاد يا متنباز
رشد و توسعه فناوري اطلاعات در جوامع بشري مستلزم بهرهگيري همگان از ابزارهاي مربوط و دسترسي به آنهاست. امروزه در بسياري از كشورهاي جهان و از جمله در اتحاديه اروپا، چين، ژاپن و برزيل بکارگيري و توسعه نرمافزارهاي آزاد مورد ملاحظه جدي قرار گرفته است. در اين نرمافزارها، کدهاي منبع در اختيار عموم قرار ميگيرد و کاربران به هنگام استفاده از آن ملزم به پرداخت حقوق ويژهاي نيستند. اين نرمافزارها امن، قابل اطمينان و باثبات هستند و قيمت مناسبي دارند. توليد اين نرمافزارها محدود به شرکتي ويژه نيست و دريافت آنها از طريق اينترنت براي همه رايگان است.
امروزه، بسياري از شركتها و سازمانهاي بزرگ دنيا نيز به توسعه و استفاده از نرمافزارهاي آزاد روي آوردهاند و توليدكنندگان آن نيز، ارائه اين قبيل نرمافزارها را فرصتي براي تبادل تجربيات و آموختهها با ديگران قلمداد ميكنند. اين موضوع، بسياري از فوايد همچون: آموزش، شكوفايي خلاقيت، كاهش شكاف ديجيتال، انتقال فناوري، خوداتكايي و رشد صنعت نرمافزار و رفع وابستگي صنعت فناوري اطلاعات و ارتباطات كشورها را داراست.
در نرمافزارهاي ويژه کد منبع نرمافزار معمولا در اختيار افراد ديگر قرار نميگيرد و از آن به عنوان اسرار صنعتي- تجاري محافظت ميشود و فقط شخص يا شرکت، توانايي و حق اعمال تغيير را دارند. از ويژگيهاي نرمافزارهاي آزاد ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
*اجراي برنامه با مقاصد مختلف.
*دسترسي به کد منبع براي مطالعه و تغيير.
*توزيع اصل يا تغيير يافته برنامه بدون پرداخت هزينه.
*تغيير برنامه متناسب با نياز خود و انتشار تغييرات براي استفاده توسط ديگران.
جنبش نرمافزارهاي باز در دهههاي 60 و 70 ميلادي با رشد برنامهنويسان در اولين آزمايشگاههاي علوم رايانه مانند استانفورد، برکلي، کارنگي ملون و ام.آي.تي آغاز شد. با وجود كوچكي جامعه مزبور، تعامل آنها با يکديگر زياد بود. کد برنامهها ميان اعضا رد و بدل ميشد. چنانچه کدي بهبود داده ميشد، در اختيارهمه اعضا قرار ميگرفت و مخفي کردن آن كاري ناپسند بود. اما اين رويه در دهه 80 توسط شركت سيمبوليک نقض شد. اقدام اين شرکت در نهايت باعث ايجاد جنبش نرمافزارهاي آزاد يا باز امروزي شد.
در سال 1984 ريچارد استالمن از موسسه فناوري ماساچوست به دليل نارضايتي از وضع موجود، يک برنامه متنباز بهنام گنو را طراحي کرد كه امکان ايجاد يک سامانهعامل کامل را فراهم ميکرد. هدف وي, همکاري مجدد و آزادانه طراحان نرمافزاري با يکديگر همانند سابق بود و افراد قادر به افزايش، تغيير يا انتقال کدهاي منبع بودند. در سال 1991، هسته سامانه عامل نيز طراحي شد و در سطح گستردهاي توزيع شد، سپس متناسب با نيازهاي تعامل توسعه و بهبود يافت و تا اينکه تبديل به هسته سامانه عامل گنو/ لينوکس شد. اين سامانه پس از تركيب با يافتهها و نتايج حاصل از پروژههاي ديگر و تامل با آنان، پيوسته رشد كرد و تواناييهاي آن بهبود يافت. هسته بهعنوان مركز و قلب سامانه عامل وظايف پردازنده مركزي را بر عهده دارد و مديريت حافظه و وسايل سختافزاري را کنترل ميكند. در سال 1998، براي تمايز مفهوم باز بودن نرمافزار از رايگان بودن آن، پيشنهادي توسط اريک ريموند با اين عنوان مطرح شد كه نرمافزارهاي با کد منبع باز در آينده نرمافزار "متنباز" ناميده شوند. از ويژگيهاي مهم نرمافزار متنباز، کيفيت بالاي آن است كه دليل آن نيز, بررسيهاي متعدد نرمافزار توسط کاربران و آزمايشکنندگان و پيشنهادهاي آنان براي اصلاح هر چه بهتر آن است. اين پيشنهادها باعث دستيابي سريعتر به محصول نهايي مطلوبتر ميشود.
با توجه به هزينه بالاي تبادل نظر و انتقال دادههاي مختلف براي توسعه نرمافزارهاي متن باز، برخي سازمانها كه از چنين نرمافزارهاي استفاده ميكنند، پشتيباني لازم را انجام ميدهند. معمولا اعمال تغييرات و ارائه آن زماني انجام ميشود كه بيشترين اقدامات لازم توسط پيشنهاددهنده صورت گرفته باشد. بر اين اساس، اصلاحات كمتري در ادامه كار صورت ميگيرد. بهدليل دسترسي كاربران به تغييرات قبلي، دوبارهكاري كمتري صورت ميگيرد و مدت توسعه نرمافزار با در دسترس بودن کد منبع کاهش مييابد. از طرف ديگر، بهدليل دسترسي برنامهنويسان حرفهاي به برنامهها، امكان شناسايي اشكالات كيفي و رفع آنها زياد است. همچنين، هزينه نگهداري نرمافزارها بهدليل نبود نياز به محافظت و سرمايهگذاري براي ارتقا به حداقل ممكن ميرسد.
امروزه از لينوکس به عنوان يک بسته نرمافزاري کامل ياد ميشود ولي درحقيقت تنها هسته سامانه عامل است که کار مديريت و ذخيره دادهها و نيز برخي از کارکردهاي سطح پايين ارتباط با سختافزار را بر عهده دارد. ديگر اجزاي مهم سامانه عامل عبارتند از: کتابخانهها، واسط کاربري گرافيکي، بانکهاي اطلاعاتي متنوع، ارائهكنندگان خدمات وب و ابزارهاي پست الکترونيک. بسياري از نرمافزارهاي شبکه و ابزارهاي توسعه نرمافزار در پروژههاي گنو توسعه يافتهاند. لينوکس سامانه عامل اصلي خود را به حداقل خدمات محدود کرده است. خدمات ديگر با وجودي که تحت کنترل لينوکس هستند، برنامههاي مستقلي به حساب ميآيند. مزيت اين کار اين است که در صورت بروز اشکال يا خرابي، تنها کارکرد مربوط مختل و هسته از کار نميافتد و رايانه به کار خود ادامه ميدهد.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: