حتما شما هم این جمله را شنیده اید: کسی که رایانه بلد نیست، بی سواد است. این گزاره اغراق آمیز کم کم شکل واقعیت به خود گرفته و می توان گفت بلد نبودن کار با رایانه، افراد را از بسیاری از امکانات ضروری محروم می کند.



امروزه بیشتر مشاغل به دانش و مهارت های رایانه ای نیاز دارند، بنابراین ورود به این عرصه، نوع جدیدی از آموزش را می طلبد که با آموزش سنتی همخوانی ندارد. به همین دلیل مدتی است برخی کشورهای جهان، راه اندازی مدارس الکترونیکی یا همان مدارس هوشمند را در اولویت سیستم آموزشی قرار داده اند. الگوی اولیه این مدارس از کشور انگلیس گرفته شده و کشور مالزی یکی از پیشتازان در این زمینه به شمار می رود. منظور از هوشمند سازی مدارس، استفاده از فناوری های سریع و آسان در امر یاد دهی و یادگیری در محیط های آموزشی است. در دهه اخیر، نسل جدید ایرانی نیز خیلی زود اهمیت استفاده از رایانه را دریافت و با توجه به جذابیت های چشمگیر این پدیده بسیار جلوتر از والدین و مدارس به کشف و فراگیری رایانه روی آورد. اما محدودیت ها نیز کم نیست، مثلا در بسیاری از خانواده ها امکان فراهم کردن زمینه لازم برای استفاده از فناوری وجود ندارد. با توجه به چنین محدودیت هایی، اهمیت هوشمند سازی مدارس بیشتر می شود. با این رویکرد، از سال ۸۳ طرحی در چهار مدرسه کشور اجرا شد و در سال های اخیر نیز در مدارس تهران و دیگر شهرها، هوشمندسازی مدارس به صورت جدی مورد توجه قرار گرفته است. اما جالب آن که چند سال قبل از این که حتی آموزش و پرورش و مدارس شهرهای بزرگ به فکر طرحی برای هوشمند سازی بیفتند، هوشمندسازی در منطقه ای عشایری و محروم آغاز شد.



سال ۸۱، یک معلم دلسوز امکانات هوشمندسازی مدرسه ای در شهرستان عشایری خوسف را فراهم کرد. علی بهمدی که امسال جایزه ویژه انجمن ترویج علم، برای معلمان مناطق محروم (جایزه بهمن بیگی) به او تعلق گرفته، آموزگار پرتلاش مدارس عشایری است که علاوه بر این که برای اولین بار رایانه را به یکی از مدارس زادگاهش برد، در سال های اخیر تلاش های پیگیری برای آموزش در مناطق محروم کرده است.



بهمن بیگی، نامی که انجمن ترویج علم ایران بر جایره ویژه معلمان مناطق محروم نهاده، پایه گذار آموزش عشایری در ایران است. به بهانه اعطای این جایزه به سراغ او رفتیم و پای حرف های مردی نشستیم که برای تحقق هدفش منتظر بخشنامه و بودجه سالانه نماند.



کار هوشمندسازی مدارس شهرستان خوسف را چه زمانی و چگونه شروع کردید؟



من سال ۸۱ یعنی زمانی که بسیاری از مدارس شهرهای بزرگ هم به فکر هوشمندسازی نیفتاده بودند، دو کلاس مقطع دبستان مدرسه ای را که در آن زمان مدیرش بودم، به رایانه و ویدئو پروژکتور مجهز کردم و سیستم های نوین آموزش را برای کودکانی که از بسیاری از امکانات محروم هستند، فراهم کردم.



امکانات لازم برای این کار را از کجا فراهم کردید؟



در آن زمان، چیزی حدود پنج میلیون تومان از بودجه مدرسه را برای این کار هزینه کردیم.



چه شد قبل از همه به فکر این کار و پرداخت این هزینه افتادید؟



رایانه یکی از علوم جدید است. مهارت های لازم برای استفاده از رایانه در زمان ما به قدری اهمیت پیدا کرده که در صورت نبود آن شما از علم روز دنیا محروم می شوید. هدف من از این کار، بردن دانش آموزان به سمت علم روز بود. همچنین این روش آموزشی، قدرت فراگیری دروس را برای دانش آموزان به شکل چشمگیری بالا می برد.



خارج از بحث امکانات اولیه که شما آن را فراهم کردید، این کار به نیروی متخصص هم نیاز دارد تا مهارت کار با رایانه به دانش آموزان انتقال یابد. برای حل این مسأله چه چاره ای اندیشیدید؟



خوشبختانه آموزش و پرورش وقتی تلاش ما را برای رسیدن به این مهم دید، با ما همکاری کرد و دو دبیر را که در این زمینه آموزش دیده بودند در اختیار ما قرار داد. این موضوع باعث شد نه تنها دانش آموزان در محیطی بهتر آموزش ببینند، بلکه همکاران دیگرمان و حتی خود من نیز توانستیم اطلاعات بیشتری در زمینه رایانه، کار با ویدئو پروژکتور و... کسب کنیم.



آیا آماری دارید که قبل از تلاش شما، دانش آموزان آن منطقه شناختی نسبت به رایانه داشتند یا نه؟



در آن زمان تعداد خانواده هایی که امکان دسترسی و استفاده از رایانه را داشتند بسیار محدود بود. اما اکنون با شناختی که والدین نسبت به این علم و اهمیت آن پیدا کرده اند و نیاز فرزندانشان، حدود ۵۰ ،۶۰ دستگاه رایانه در این منطقه در منازل اهالی یافت می شود.



با توجه به شیوه زندگی عشایری، هنوز هم عشایر آن منطقه کوچ می کنند؟ در مدتی که در کوچ به سر می برید چه اتفاقی برای کلاس های هوشمندتان می افتد؟



بستگی به بارندگی منطقه دارد. خب ما به گونه ای برنامه ریزی می کنیم که بیشتر دروسی را که به تجهیزات احتیاج دارد تا قبل از عید تمام کنیم. زیرا در زمان کوچ امکان دسترسی به این تجهیزات وجود ندارد و ما مجبوریم زمان خود را روی دروس دیگر بگذاریم.



دقیقا چه آموزش هایی را از طریق رایانه به دانش آموزان انتقال می دهید؟



یکی دو سالی است درسی با نام کار و فناوری به مقطع ابتدایی اضافه شده است که مهارت های ابتدایی کار با رایانه را از روی آن به بچه ها آموزش می دهیم. اما قبل از آن هم برنامه های زیادی برای کودکان خود داشتیم تا با نرم افزارهای مختلف مانند تایپ، نقاشی، اینترنت و مهارت های ابتدایی آشنا شوند. همچنین استفاده از سی دی های آموزشی را به آنها یاد می دادیم.



تا به حال فکر کرده اید که یک بار دیگر دست به کار شوید و امکانات موجود را ارتقا دهید؟



ما همین الان هم نسبت به آن سال های اول پیشرفت های زیادی داشته ایم. همان طور که گفتم سال ۸۱ فقط دو کلاس در مقطع ابتدایی به رایانه و ویدئو پروژکتور مجهز بود. اما اکنون نه تنها مدرسه ما، بلکه بیشتر مدارس منطقه این امکانات را برای خود فراهم کرده اند. اکنون مدرسه ما، شش کلاس مجهز به امکانات دارد. اما همان طور که می دانید با توجه به بودجه پایین و سرانه سالانه که در چند سال اخیر چندان هم مناسب نبوده، واقعا کار سختی است که اهداف مان را محقق کنیم.



به نظر شما برای این کار چه باید کرد؟ همان طور که گفتید خود شما هم در ابتدا بودجه ای از طرف آموزش و پرورش برای این کار نگرفته اید و خودتان دست به کار شدید.



به نظر من مدیر موفق کسی است که تلاش کند و برای رسیدن به آن چیزی که می خواهد حرکت کند. مدیری که پشت میز بنشیند و از کمبود امکانات شکایت کند، هیچ وقت مدیر موفقی نمی شود. آموزش و پرورش اکنون امکانات زیادی دارد که بیشتر ما از آن مطلع نیستیم. یک فرد دلسوز باید مساله را پیگیری کند. همچنین افراد نیکوکار زیادی هستند که می توانند برای آموزش بهتر دانش آموزان محروم به ما کمک کنند.



به نظر شما مهم ترین درسی که به دانش آموزانتان آموختید، چیست؟



به نظر من مهم ترین درسی که دانش آموزان باید بیاموزند، صبر و تلاش برای رسیدن به هدف است. من همیشه سعی کرده ام در رفتارهایم این مهم را به آنها آموزش دهم.



بهترین خاطره و بدترین خاطره شما از روزهای آموزش چیست؟



سال های اول تدریس من در منطقه مرزی نهبندان مصادف شده بود با جنگ طالبان؛ سخت ترین روزهایی که من در سال های آموزگاری تجربه کردم. بهترین روزهای من برمی گردد به خوشحالی دانش آموزانم؛ زمانی که امکاناتی را دیدند که برایشان فراهم کردیم و فهمیدند ما به آنها اهمیت می دهیم.