با در نظر گرفتن اين واقعيت که تکنولوژي برآمده از عقل انسان، در جهت آسان و راحت سازی،
سرعت بخشی، و در نتيجه ارزان سازی انجام کارها در طول تاريخ تکوين يافته است، هرگونه کاربرد
آن در امر يادگيری های مورد نياز بايد با توجه به اولويت های پيش رو صورت پذيرد. امروزه به دليل
تغييرات سريع تكنولوژي، اطالعات به سرعت پايداری خود را از دست می دهند. بنابراين آموزش
ِ از پيش برنامه ريزی شده، مقرون به صرفه
اطالعات و لوازم و مقوالت آن، به صورت بسته های درسی
نيست. به نظر مي رسد مادام العمر کردن يادگيری و همراه شدن با تغييراتی است که در دانش صورت
ً می گيرد. زيرا به دليل تغييرات سريع دانش به طور کمی و کيفی، ديگر عمال آموختن در سال های نخستين
زندگی و مصرف چنين آموخته هايی در باقيماندة عمر ميسر نيست. کميت و کيفيت دانش با سرعتی
بيشتر از عمر ما کهنه و فرسوده می شود. بدين ترتيب، يادگيری هر نکته و موضوعی نمی تواند تا مدت
زيادي دوام آورده و به طوری درخور قابل استفاده بماند.
به همين مناسبت، متخصصان راهبردهاي نوين امر يادگيری )به طور مثال ريچاردسون و ولف،
1 و به منظور پاسخگويي نيازهای پيش آمده، مراکزی با تحت عنوان
2003 ،)براي يادگيری مادام العمر
مراکز يادگيری به جای مراکز آموزشی، درقالب مدرسه و دانشگاه پيشنهاد مي كنند. در همين رابطه
است که به جای به کارگيری تکنولوژی درآموزش مفاهيم، موضوع کاربرد تکنولوژی در يادگيری مؤثر
و متناسب با زندگی و نيازهای کارپيش می آيد. ازهمين ديدگاه است که امروزه ضرورت سير تکنولوژی
آموزشی به سوی تکنولوژی يادگيری برای هرچه مؤثرتر كردن يادگيری های انسان، با سرعت بخشيدن،
آسان ساختن، و ارزان كردن دستيابی به اطالعات و فراگيری دانش مربوطه، بيش ازهر زمان ديگر
مطرح می شود. زيرا تنها دراين شرايط خواهد بود که محتوای يادگيری در فرايند خودگردانی، با محتوا
و کيفيت آن در شرايط آموزش، تفاوت فاحش نشان خواهد داد