من در یک هفته گذشته نسبت به وعده داده شده بیکار ننشسته وبی تفاوت نگذشتم .ضمن انجام کارهای مختلف لحظه ای از موضوع آینده پژوهی غافل نبودم .بگذارید یک اعتراف جالب بکنم . من با یک پارادکس مواجه شدم .به عبارت دیگر خودم خلاف آنچه که تاکنون به آن میبالیدم حرکت کردم ولی با همه این احوال دوست دارم به این حرکت ادامه دهم .آنچه که تاکنون به آن می اندیشیدم والآن نیز می اندیشم این است که ایدئولوژیها همه یک نقطه پایان دارند.منظورم مرگ ایئولوژیها نیست بلکه حد آنهاست .قبلا نیز گفتم که همه به یک نقطه میل میکنند.که البته آن حد خود یک ایدئولوژی بخصوصی نیست .بلکه نقطه عریانی است که همه حقایق خود را در معرض دید بشر قرار خواهند داد ومن مدعی هستم که قرن آینده چنین ویژگی دارد .در قرن آینده بشر به چنان بلوغ فکری خواهد رسید که از ساخت وساز قالبهای فکری برای جهت دادن به زندگیش بی نیاز خواهد شد. به تعبیر دیگر ما در آینده در عالم واقعیتها زندگی خواهیم کرد ولذا هیچ بایدی نه قابل تحمیل است ونه شایسته پذیرش .من در این زمینه به مطالعات وتحقیقات خود ادامه دادم وهمین تحقیقات زمینه ایجاد یک تئوری در ذهنم شد وآن این است که گرچه میتوان از گذشته عبرت گرفت ولی آینده درسی است که به ما روش پیدا کردن نقطه مطلوب زندگی را در حال حاضر به انسان می آموزد.
حال من به یک تناقض برخوردم وآن این است که اگر ما بتوانیم هرچند به تقریب آینده را کشف کنیم آنگاه بصورت اتوماتیک برای تعیین مسیر مطلوب زندگی برای فرد وجمع نسخه هائی می پیچیم که به مانند گذشته در قالب باید ونباید قابل تبیین هستند واین یعنی زمینه پیدایش یک ایدئولوژی وحال آنکه من مدعی از بین رفتن ایدئولوژیها شده بودم .سوال من این است چگونه میتوان از این بحران رهائی پیدا کرد؟به تعبیر دیگر چگونه میتوان مسیر مطلوب زندگی انسان فردا را بدون تبیین باید ها ونبایدها تعیین کرد؟ من برای انسان فردا آینده ای عاری از کشت وکشتار میبینم ولی نگران ظهور ایئولوژیهای جدیدم .زیرا شاید در این صورت به مراتب بیرحمانه تر از ایدئولوزیهای متکی به مذاهب الهی حکم به کشتار دهند؟!!! آیا دوباره بخاطر عدم توجه به باید ونیایدی دیگر سنگسار نخواهیم شد ؟ آیا مبنای عینی تر وبی رحمانه تری برای از میان برداشتن گروههای انسانی ظهور نخواهد کرد ؟ من که در میان این تناقضها فعلا گرفتارم .شما چگونه فکر میکنید ؟
لازم به ذکر است که اصل موضوع آینده پژوهی به منظور تعیین مسیر مطلوب زندگی انسان هر عصر اختراع انسان امروز نیست واتفاقا به گذشته های دور برمیگردد .وقتی که انسانها برای رام کردن کردنکشان عصر خود مجبور به اختراع قیامت شدند ؟!!!!!