آیا محرومیت از امکانات در شأن انسان ایرانی است؟
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[25 Jan 2011]
[ دکترشهیندخت خوارزمی ]
توسعه پایدار، چیزی نیست جز توسعه متوازن و همه جانبه جامعه در ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که بر توسعه علم و تکنولوژی استوار است و ملاحظات زیست محیطی و الزامات بهبود مستمر کیفیت زندگی مردم، راهنمای تدوین سیاست ها و راهبردها و جهت گیری کلی فرایند توسعه ملی است.
شئون انسانی در این معنا و با چنین ترکیبی در جامعه مجازی و فیزیکی اشتراک بسیار دارند. برخی از حقوقی که در اعلامیه حقوق بشر آمده است از جمله آزادی و آزادی بیان در هر دو فضا معنا و اهمیتی یکسان دارند.
نابرابریهای دیجیتال، به دلیل محروم کردن بخشهای مهمی از مردم جوامع توسعه نیافته از دسترسی به اهرمهای توسعه، به مراتب اهمیتی بیش از نابرابریهای فضای فیزیکی دارند. زیرا، نابرابری یا به معنایی دیگر شکاف دیجیتال میان جوامع و در درون جوامع، شکافهای عمیق توسعهای را گسترش می دهد.
وجود شکاف دیجیتال در یک جامعه باعث میشود طبقات محروم به دلیل عدم دسترسی به امکانات توسعه آفرین فضای مجازی، در دور باطل جهل و فقر هم چنان گرفتار بمانند و این در حالی است که گروههای دیجیتالی شده با سرعتی پرشتاب پیشرفت میکنند.
در جهان کنونی، دسترسی به پهنای باند و اینترنت پر سرعت، به معنای دسترسی آسان و ارزان و حتی مجانی روستاییان ایران به دروس دانشگاههایی چون هاروارد و ام. آی. تی و ییل و استنفرد و ... و امکان دانلود رایگان هر کتابی از سایت gigapedia و دسترسی به مخزن کتابخانههای معتبر جهان وهزاران فرصت آموزشی دیگر است.
آیا در شأن انسان ایرانی است که او را از چنین امکاناتی محروم سازیم؟ آیا دسترسی به چنین فرصت هایی به ایرانیان کمک نخواهد کرد با توسعه قابلیتها و استعدادهای نهفته درون مغز خویش و کسب دانش و مهارتها و شایستگیهای لازم، سرنوشت بهتری برای خویش رقم زنند؟
معنای نابرابری دیجیتال را با ارقام بهتر میتوان درک کرد. طبق گزارش 2009 اتحادیه جهانی مخابرات، کشورهای دارای درآمد بالا 16 درصد جمعیت جهان و74 درصد تولید ناخالص داخلی و 66 درصد مشترکان ثابت پهنای باند و44 درصد کاربران اینترنت را تشکیل میدهند.
این درحالی است که کشورهای دارای درآمد پایین، 38 درصد جمعیت جهان و 8 درصد تولید ناخالص داخلی را داشته و سهم شان از اشتراک ثابت پهنای باند تنها یک درصد و کاربران اینترنت، 18 درصد است. افریقا محروم ترین منطقه است. در سال 2007، تنها 5 درصد جمعیت افریقا از اینترنت استفاده کردهاند. تلفن همراه با روند توسعهای که در پیش دارد، به دلیل قابلیتهای دم افزون خود به اهرم توسعه تبدیل خواهد شد. آمار ضریب نفوذ تلفن همراه وضع بهتری را نشان میدهد ولی نابرابری هنوز جدی است.
ضریب نفوذ تلفن همراه برای اروپا 110 درصد و در افریقا 29 درصد است. [1] دسترسی خانوارها و خانهها به پهنای باند شاخص دیگری است که نابرابری دیجیتال را نشان میدهد. در میان کشورهای OECD کره جنوبی با ضریب نفوذ پهنای باند80 درصد در صدر جدول قرار دارد.. یعنی 80 درصد از خانوارها در این کشور به پهنای باند وصل هستند.
یونان با ضریب نفوذ 14 درصد پایینترین مقام را دارد. این در حالی است که سرعت دانلود در کره جنوبی 18هزار کیلوبایت در ثانیه است. در میان کشورهای OECD مکزیک پایین ترین سرعت را دارد. [2]
امنیت در فضای فیزیکی شامل مواردی چون امنیت فیزیکی و اقتصادی و اجتماعی و حقوقی است و امنیت اطلاعاتی در فضای فیزیکی چندان مطرح نبوده است. حال آن که امنیت اطلاعاتی در فضای مجازی در مقایسه با سایر اشکال امنیت، اهمیتی بیشتر دارد. تا آن جا که امنیت ملی کشورها در گرو تأمین امنیت اطلاعاتی در فضای مجازی است و تأمین امنیت اطلاعاتی افراد و سازمان ها، از حقوق مهم مردم در فضای مجازی به شمار میآید.
حفظ حریم خصوصی نیز از مواردی است که در فضای مجازی معنای دیگری یافته است. فضای مجازی به دلیل قابلیتهای زیرساخت تکنولوژیک خود، فضایی آینهای و شفاف را بر روابط و مناسبات انسانی و اجتماعی حاکم می سازد.
با ورود تکنولوژیهای هوشمند به صحنه فضای مجازی و ارتقای سطح هوش این تکنولوژیها و پیشی گرفتن آن بر هوش انسان، این فرایند آینهای و شفاف شدن فضای روابط، به درجهای خواهد رسید که دیگر هیچ حریمی در عرصه زندگی فردی و جمعی خصوصی نخواهد ماند.
هم اکنون نسخههای جدید Google earth امکان آن را میدهند که رفتارمان در کوچه و خیابان مورد مشاهده همه کسانی قرار گیرد که در سرتاسر کره زمین به این نرم افزار دسترسی دارند. مرحله بعدی، شفاف شدن هر رفتاری است که از فرد و جمع، در درون خانه و زیر هر سقفی و در واقع در هر مکانی سر می زند. منازعه اتحادیه اروپا و پنتاگون امریکا با شرکت گوگل بر سر حفظ اسرار نظامی، حکایت از اصرار بر حفظ وضعیتی دارد که در جهان مجازی قابل حفظ نیست. این منازعه خود ریشه در عدم فهم پدیدهای دارد که در فضای مجازی خارج از اختیار فن سالاران، حتی شرکت گوگل در حال تکوین است.
در چنین فضایی، حریم خصوصی مفهومی است که نیاز به بازنگری دارد. این بازنگری برمبنای فهم این واقعیت باید انجام شود که فرایند پر توان هوشمند شدن تکنولوژیهای ارتباطات و اطلاعات و از آن مهمتر فرایند خارج شدن خلق نرم افزار جدید از حیطه نظارت انسان، هم اکنون آغاز شده است.
قواعد بازی در فضای مجازی و از جمله حریم خصوصی در چارچوب این تحول عظیم و بنیان کن، نیاز به بازنویسی دارند. از آن مهمتر، شؤن انسانی در رابطه با این تحول چگونه تعریف میشود؟ چگونه میتوان شأن انسان را در فضای آینهای حفظ کرد؟ شأن انسان در این است که حریم خصوصیاش حفظ شود؟ در چنین فضایی کدام حریم، خصوصی میماند؟ یا شأن انسانی حکم میکند که از هم اکنون به مردم بیاموزیم، در فضای شفاف و آینهای به گونهای رفتار کنند که نه تنها حقوق و منافع خودشان پایمال نشود، بلکه حقوق و منافع دیگران را نیز پایمال نکنند.
البته واقعیت این است که تکنولوژی برای همگان شمشیری است دو دم. شفافیت برخاسته از پیشرفتهای اطلاعات و ارتباطات، مخفیانهترین رفتار و در واقع هر نوع خلاف کاری و ناکارآمدی اعضای حکومت را نیز چون آینه در معرض دید مردم قرار می دهد.
همین امر کافی است تا جریان تحولی به راه افتد که سرانجام به سود مردم خواهد بود. به یاد داشته باشیم که شفافیت، روی دیگر سکه پاسخگویی است. در فضای مجازی، حکومت سرکوبگر نیز خواهد آموخت برای پاسخگویی در برابر مردم باید مراقب رفتارش باشد.
...............
[1]
Report on the World Summit on the Information Society Stocktaking (2008). International Telecommunication Union. P. 4.
[2]
Scott Wallsten.( June 2009).Understanding International broadband Comparisons. 2009 Update. Technology Policy Institute: Studying the Global Information Economy. Washington D.C.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری:
|
بنیاد آیندهنگری ایران |
پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱ نوامبر ۲۰۲۴
دکترشهیندخت خوارزمی
|
|