بانوی غزل همچون “شراب نور به رگ های شب دوید ” *
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[22 Aug 2014]
[ هیات سیاسی اجرایی " اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران "]
خبر کوتاه بود . سیمین بهبهانی هم رفت . اما سیمین درخشید و رفت .
او غزل پارسی را ” رنگ نو” زد و “اندیشه ی پویا ی نوینی ” را به غزل وارد ساخت . سیمین غزل را جوان کرد و به آن جوانه زد . شعرش و نامش نه فقط ایرانی بلکه جهانی شد . سیمین تا پیش از انقلاب , شعر “عاشقانه و انسان گرایانه ” می سرود , اما تکانه ی سال ٥٧ اورا به میدان مبارزه پرتاب کرد و از وی شاعری معترض و متفاوتی ساخت که به غزل رنگ اجتماعی و سیاسی داد و با قامتی والا تا واپسین روز حیاتش ماند و ماند گا ر شد . هر چند که ” ابتهاج” همپا با وی در ز مینه غزل سرایی اجتماعی و حماسی همسویی کرده بود , اما درخشش “نو غزلیات ” سیمین یک حادثه نوینی در ادبیات معترض ایران بود . سیمین می گفت : ” …. از خود می پرسیدم چرا غزل تنها باید از عشق بگوید، حال آن که می تواند حرف های دیگری هم داشته باشد. شروع کردم به تجربه. اول تعدادی از واژه های غیر مجاز را وارد غزل کردم و بعد به مسائل اجتماعی پرداختم….بعد برآن شدم اوزانی را به کار بگیرم که کم تر در غزل به کار رفته است ….” . سیمین جان تازه ای در غزل پارسی دمید و ان را به فرا سوی غزل عاشقانه رهنمود کرد و به آن قا لبی جدید و مضمون اجتماعی و سیاسی داد .
حکومتیان ازسیمین خشمگین بودند و در رسانه هایشان نام ” شاعره فتنه گر و معروفه ” بر وی نهادند . “خامنه ای ” هم در یکی از نشست ها با ثنا گو یان و مداحانش اورا “نفرین ” کرده بود و خوا ست که “عاقبت به خیر ” نشود سیمین ٨٠ ساله بود که در یکی از تظاهرات اعتراضی ,از نظامیان ولایت کتک خو رد . اما آرام نبود و با صدای رسا می سرود و می خروشید “دوباره می سازمت وطن/ اگرچه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو می زنم/ اگرچه با استخوان خویش ”
سیمین “جان دل آرای غزل ” را درراستای حقوق زنان به کار گرفت . از فعالین جنبش زنان بود . جنگ که آغاز شد بر پرچم ضدجنگ خود نگاشت : ” شلوار تا خورده دارد / مردی که یک پا ندارد . ”
متولد ١٣٠٦ بود . پدرش عباس خلیلی , در کنار نویسند گی و ترجمه , روزنامه اقدام را منتشر می کرد و مادرش از زنان پیشرو زمانه خود بود و تاثیر فراوانی بر وی گذاشت . سی ساله نشده بود که چند دفتر شعر منتشر کرد و نام درخشانی در میدانگاه شعر و شاعری از خود به جای گذاشت . سیمین در کتاب “خطی زسرعت و از آتش” و “دشت ارژن ” در جستجوی هویت زن ایرانی است و مهر با نانه و ما هرانه تمام ابعاد هستی زن را سرود .
سیمین همیشه دل نگران مردمان بود و دغدغه وطن دا شت . ما همراه با مردمان ایران زمین در سوگ نبود وی هم نوا با شاعر مردم می خوا نیم :
عشق آمد چنین سرخ/ آه با آن که دیر است
سرخ گل رسته در برف/ راستی دلپذیر است
عشق، ای عشق، ای عشق/ قله تا من، چه راهی؟
گام هایم چه لرزان/ دست هایم چه پیر است
هیات سیاسی اجرایی ” اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران “
٢٠ آگوست ٢٠١٤
==============================
* از غزلیات سیمین بهبهانی که می سراید : ” ستاره دیده فروبست و آرمید بیا /
شراب نور به رگ های شب دوید بیا ”
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: