در یک سمینار علمی بودیم با موضوع معرفی و بررسی سوگیری های شناختی - ادراکی. اینکه مغز انسان هنگام قضاوت دچار چه نوع انحراف هایی می شود و لزوم توجه به این ضعف ها هنگام تحلیل و پردازش اطلاعات محیطی محور بحث بود. پیش فرض اصلی البته این بود که با آموزش و آگاهی بیشتر می شود از این ضعف ها پرهیز کرد و ما پیشاپیش یک مغز تاحدودی ایده آل و کامل برای شرایط معاصر و پیچیدگی های آن داریم.
این در حالی است که در بین بعضی زیست شناسان تکاملی و نیز پژوهشگران آنتروپولوژی نگرش جالبی ارائه شده است که این فرض را اساسا نفی می کند. آنها در واقع می گویند مغز انسان کنونی از لحاظ زیست شناختی تفاوت قابل ملاحظه ای با مغز انسان نماهایی که تقریبا صد هزار پیش در دشت های آفریقا مشغول چریدن و شکار بودن ندارد. مثلا قدرت تمرکز ذهنی در آن زمان مناسب وضعیت شکار و شکارچی بوده است و بنابراین مغز باید سریع و بلافاصله قضاوت می کرده است که فرار کند یا بماند یا حمله کند. حالا تصور کنید که این مغز تقریبا دست نخورده وارد شرایط زیست قرن بیست و یکم شود. حیوان دست کم بر حسب ژن ها همان حیوان است اما شرایط محیط به شدت تغییر کرده است. انسان امروزه اما نیاز به مهارت های ذهنی سابق ندارد و مثلا امکان این را دارد که بیست ساعت بر چیزی متمرکز شود بدون اینکه به فکر تامین غذا باشد، چون یا در یخچال است یا در رستورانی در همین نزدیک، بدون اینکه به فکر امنیت خود باشد، چون پلیس یا ارتش هست، و همین طور الی آخر. اما علی رغم شرایط امکانی محیطی از لحاظ توان مغزی چنین چیزی میسر نیست. مغز به سرعت و به شکلی غریزی حواس اش پرت می شود!
مشکل عدم توان تمرکز ذهنی مخصوصا برای دانشجویان و دانش آموزان بویژه در زمان امتحانات طاقت فرساست به حدی که به مواد مخدر و مشابه متوسل می شوند. اما چه می توان کرد که این مغز مناسب دشت های آفریقاست و نه شهرهای متمدن و صنعتی و فراصنعتی امروز. اگر زمان متوسط ظهور یا محو طبیعی ژن ها را که در مرتبه یک میلیون سال است در نظر بگیریم موضوع بحرانی تر هم می شود چرا که نمی توان امیدوار بود که ژن ها به گونه ای تکامل یابند که مثلا مغز بتواند بدون مشکل بیست ساعت مداوم بر موضوعی متمرکز باشد. انتظار اصلاح مغز با آموزش درست به این می ماند که شما بخواهید روی پراید کلی لوازم و آپشن اضافه کنید با این هدف که از آن یک بنز آخرین مدل بسازید. واقعیت این است که این ماهیتا همان پراید است علی رغم همه اصلاحات و اضافات. شاید تنها راه امیدبخش بعضی از امکان ها نانوبیوتکنولوژی برای دستکاری و ساخت مغز مصنوعی یا مرکب باشد که از شالوده مناسب شرایط زیستی کنونی و احتمالا آینده باشد.