Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


هدف اولیه: توسعه

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[10 Aug 2013]   [ دکتر محمود سریع القلم]

در مقدمه بحث قصد دارم که به خاطره‌ای از سال‌های نخستین تحصیلم اشاره کنم. به خاطر دارم در نخستين كلاس دانشگاه استادي در كلاس اقتصاد خرد به ما توصيه كرد كه تا مي‌توانيد زندگي نامه انسان‌هاي بزرگ را بخوانيد. از آن زمان تاكنون هميشه وقتي به كتابفروشي‌ها مي‌روم،‌ اولين چيزي را كه در يك كتاب مطالعه مي‌كنم بيوگرافي نويسنده كتاب است.


آنچه در زندگي همه انسان‌هاي بزرگ مشترك است،‌ اين است كه اين انسان‌ها همگي در زندگي خود تمركز داشته‌اند. اين نكته را از اين جهت مطرح كردم كه بگويم طي 150 سال گذشته كه ايرانيان به هر دليلي وارد گردونه دنياي جديد شده‌اند،‌ تمركز نداشته‌اند. حتي به لحاظ فردي نيز به ندرت شاهد اين تمركز بوده‌ايم. درحالي كه تمام خدمات بزرگ در قالب تمرکز صورت گرفته است. ملت‌هايي كه تمركز دارند،‌ رشد مي‌كنند. كره جنوبي با تمركز بر صنعت فولاد تا جايي رفت كه صنعت فولاد آمريكا ورشكسته شد. در حالي كه ذهن ما ايرانيان پرشي است. يعني در انواع و اقسام كارهاي مختلف ذهن مان فعال است. اين امر باعث مي‌شود كه كارآمدي لازم را نداشته باشيم. اين امر را در سياست خارجي و روابط بين‌الملل‌مان نيز شاهديم. روابط ديپلماتيك ما با عربستان كه همسايه ما در منطقه خاورميانه است،‌ تعطيل است،‌حال آن كه 24 ساعت آن طرف دنيا با بوليوي و نيكاراگوئه ارتباط برقرار مي‌كنيم!‌


 در متون رشد و توسعه اصول ثابتي به‌عنوان اصول توسعه معرفي شده‌اند. همچنان كه در ساير علوم و فنون چارچوب‌ها و قالب‌هاي ثابتي براي توسعه در آن رشته وجود دارد. به اين اصول ثابت توسعه در سطح جهاني دست يافته‌اند و كاملا روشن هستند. به همين خاطر است كه معتقدم نيازي به اين همه همايش درباره توسعه نيست زيرا مثل اين است كه متخصصان دندانپزشكي جهان گرد هم آيند و درباره مسائل اوليه و ساده دندانپزشكي بحث كنند. نكته سوم بحث من اين است كه رشد و توسعه يك كشور تابع فكر كردن و عقلانيت است. من به‌عنوان دانشجوي علم سياست فرصت مقايسه در سي كشور دنيا را داشته‌ام و متوجه شده‌ام كه در ميان اين سي كشور، ما در زمينه مديريت پايين ترين سطح را داريم،‌ زيرا از تخصص بهره نمي‌گيريم. اميدوارم در 4 سال آينده اولين كار دولت اين باشد كه تصميم‌ها را براساس فكر و تخصص اتخاذ كند،‌ امري كه در هشت سال گذشته تعطيل بود. به همين خاطر معتقدم كه وضع فعلي ما ايرانيان بسيار طبيعي است،‌ زيرا نتيجه همين بي فكري و عدم استفاده از نيروهاي متخصص است. استادي ژاپني مي‌گفت كه دولت ژاپن پروژه‌اي را تعريف كرده كه در آن 1700 نفر از متخصصان ژاپني در زمينه‌هاي مختلف قرار است براي 500 سال آينده اين كشور فكر كنند. توجه كنيد كه نمي‌گفت قرار است برنامه‌ريزي كنند،‌ بلكه تنها قرار است فكر كنند. زيرا دولت معتقد است كه حتي اگر 70 درصد اين انديشه‌هايي كه روي كاغذ مي‌آيد نيز خام باشد،‌ باز هم نتيجه مفيد است،‌ تا اين كشور كوچك با اين جمعيت زياد كيفيت زندگي بالايي داشته باشد. از زمان مظفرالدين شاه تا حالا كه 108 سال مي‌گذرد،‌ درآمد نفت ايران هزار و صد ميليارد دلار بوده است. از اين مبلغ شصت و سه درصد در هشت سال گذشته بوده است. در ژاپن در طول يك سال پنج هزار و هفتصد ميليارد دلار به دست مي‌آيد. يعني در طول زماني كه ما درآمد نفت داشته‌ايم،‌ ژاپني‌ها حدود 156 هزار ميليارد دلار درآمد داشته‌اند.


‌فرهنگ در مسائل توسعه علاوه بر باورها به معناي كار جمعي است،‌ يعني چقدر مردم جامعه آموخته‌اند كه با هم فكر كنند،‌ تصميم بگيرند،‌ اجرا كنند،‌ خطا كنند و خطاهاي خود را جبران كنند. وقتي حدود 25 سال گذشته سرمايه‌داري وارد چين شد،‌ چيني‌ها از يك سرمايه اجتماعي بسيار ارزشمند بهره مي‌بردند و آن فرهنگ جمعي بود. اين امر به واسطه فرهنگ كنفوسيوسي بود كه به‌طور کلی در آسیای شرقی حضور دارد و مردم به شدت با هم‌ هارمونی و هماهنگی دارند. در حالي كه ما ايراني‌ها به قدري از هم گريزانيم و با هم ستیز داریم. به همين دليل نمي‌توانيم با هم كار كنيم. يعني آن اعتمادي كه يك نفر ژاپنی در متروی توکیو به دیگری دارد،‌ برای ما ایرانی‌ها بسیار دشوار است. در نتیجه یکی از ضعف‌های فرهنگ عمومی و سرمایه‌های اجتماعی ما ایرانیان فقدان یا ضعف در اعتماد است.


 


ویژگی‌های کارآمدی:


کارآمدی ویژگی‌هایی دارد که مهم‌ترین آنها عبارتند از:




  1.  «حساس بودن به زمان»: یعنی تا چه میزان برای ما اهمیت دارد. در دهه‌های اخیر زندگی ایرانیان نشان داده است که اهمیت زمان برای ما تقریبا تعطیل است. شرکت هواپیمایی امارات تصمیم گرفته است که تا هفت سال آینده دو باند جدید را در فرودگاه دوبی افتتاح کند و حداکثر زمان استفاده شده هواپیما هفت سال باشد و فرودگاه دوبی را از طریق شرکت امارات به بزرگ‌ترین شرکت هواپیمایی دنیا با انتقال حدود 165 میلیون مسافر در سال و سرمایه‌گذاری هشت میلیارد دلاری تبدیل کند. این برنامه‌ریزی نشانگر اهمیت زمان برای ایشان است. بارها در کلاس‌های درس از زبان دانشجویان شنیده‌ام که آنها نمی‌گذارند ما کار کنیم یا پیشرفت کنیم!‌ این نشانه آن است که در ذهن ایرانیان هنوز رسوب و لایه‌های تفکر چپ مارکسیستی حزب توده دهه‌های سی و چهل حضور دارد و مانع از اراده انسان و برنامه‌ریزی او می‌شود. این تفکر بسیار مضر است. من به این دانشجو می‌گویم که آیا آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها علاقه‌مندند که فرودگاه دوبی بزرگ‌ترین شرکت هواپیمایی دنیا شود؟ خیر. اما کشورهای حاشیه‌ای خلیج فارس که ما به آنها علاقه مند نیستیم،‌ در حال فکر کردن و برنامه‌ریزی هستند. رییس شرکت امارات یک اماراتی است،‌ اما شش معاون او از اروپا و آمریکای شمالی و استرالیا هستند. بنابراین کشوری که می‌خواهد پیشرفت کند،‌ زمان برایش مقدس است. اگر این طور نباشد و یک ساعت با یک دقیقه برایش یکسان باشد،‌ نباید انتظار توسعه داشته باشد.
  2. «روش حساس بودن»:‌ این مساله یعنی آن که وقتی کاری را انجام می‌دهیم،‌ باید توجه کنیم که چه زمانی،‌ با چه شرایطی، با چه ادبیاتی و در چه قالبی این کار صورت بگیرد. هدف کارآمدی است،‌ اما روش مطرح کردن یک موضوع به صورتی که پاسخ مثبت در بر داشته باشد،‌ بسیار اهمیت دارد. وزیر خارجه فعلی ایران جمله‌ای دارد که برای ما دانشجویان علم سیاست ظرفیت تدوین یک دایره‌المعارف را دارد. ایشان گفته است که «آمریکا و غرب در سوریه به دنبال منافع خودشان هستند» این جمله را کسی می‌گوید که فیزیک خوانده درس اول علم سیاست را نمی‌داند،‌ مگر سایر کشورها به دنبال چه چیزی هستند؟! این جمله را اگر دستفروشی در بازار تهران بگوید،‌ ممکن است بگوییم آگاهی ندارد یا تحت تاثیر ایدئولوژی است،‌ عوام است،‌ احساساتی است،‌ زیاد تلویزیون نگاه کرده است و... اما وزیر خارجه یک کشور که باید در به کار بردن حروف اضافه کلامش نیز به پشتوانه‌های متون علمی استوار باشد،‌ نباید این جمله را بگوید. این به همان مساله تخصص ارتباط می‌یابد. با مطالعه زندگی قوام‌السلطنه درمی‌یابیم که وقتی برای مذاکره با استالین به مسکو رفت،‌ در دیدار با او استالین پشت میز صندلی اش نشسته بود و وقتی قوام وارد شد از صندلی‌اش تکان نخورد. قوام برای آن که شأن خودش را به‌عنوان نخست وزیر و ایرانی حفظ کند،‌ آن قدر تابلوهایی را که آن جا بود نگاه کرد و با خودش حرف زد و تابلوها را ارزیابی کرد که بعد از یک ساعت و سی پنج دقیقه استالین را مجبور کرد که صندلی‌اش بلند شود و به او احترام بگذارد.
  3. «علاقه به یادگیری» و «توجه به علم و روش علمی»: برای انجام هر کاری می‌توان از روش‌های علمی استفاده کرد. پلیس نیویورک وقتی متوجه شد که پلیس سوئد در مواجهه با جرائم موفق است،‌ از همکاری ایشان بهره گرفت و در نتیجه توانست 45 درصد از جرائم را کاهش دهد. در حالی که ما به ‌دلیل آن که جهان را فقط سیاسی می‌بینیم،‌ با آن سرستیز داریم. در حالی که از جنبه‌های انسانی،‌ علمی،‌ فنی، فکری، فلسفی،‌ عرفانی و معنوی آن غافل می‌شویم. ما جهان را مجموعه منسجمی پر از توطئه و نگاه امپریالیستی می‌بینیم. من به این منظور با حدود 9 روحانی صحبت کردم و از ایشان پرسیدم که این ضدیت با جهان تا چه میزان پایه‌های دینی دارد؟ جالب است که عموما می‌گفتند،‌ این گونه نیست. در واقع می‌خواستم دریابم که مبانی ضدیت با جهان ناشی از چیست؟ از این روحانیون پرسیدم که آیا دلیل این امر می‌تواند تفکر چپ و فرهنگ کمونیستی باشد؟ بسیاری از ایشان این موضوع را قبول کردند. یعنی این ضدیت با جهان از مبانی فکری دینی ما برنیامده است. از دید دینی جهان پر از زیبایی و مرکز یادگیری است. تاریخ ما ایرانیان تاریخ جهان مداری است. از آن جا که ما همیشه امپراتوری داشته ایم،‌ ذهنی سینه رامایی داریم و با کل جهان سر و کار داریم و در نتیجه نمی‌توانیم خودمان را محدود کنیم. در نتیجه آن چه بر ما گذشته از نظر جهانی استثناست و در نتیجه ستیز با دیگران از فرهنگ خودمان برنخاسته است. ملاک هر پیشرفتی خواه در دوچرخه‌سازی،‌ خواه در مدیریت بیمارستان،‌ خواه در دانشگاه ساختن،‌ خواه در پیش بردن صنعت،‌ چه در اقتصاد ملی و... در کار جهانی است. تا زمانی که کار جهانی صورت نگیرد،‌ پیشرفتی صورت نمی‌گیرد. ملاک پیشرفت، فعالیت در سطح جهانی است،‌ آنجاست که پیشرفت صورت می‌گیرد. ما اگر در حلقه بسته داخلی کشور خودمان مسائل را ارزیابی کنیم،‌ چه بسا همین تعریف‌هایی را صورت می‌دهیم که در رسانه‌ها،‌ تلویزیون و... از خودمان می‌کنیم. در حالی که اگر ملاک ما امارات یا مالزی یا سنگاپور باشد،‌ می‌فهمیم که دانشگاه و بیمارستان و مدیریت صنعت به چه معناست. البته این به معنای آن نیست که در سایر کشورها مشکلات نیست،‌ بلکه مساله نحوه ارزیابی ما از خودمان است.
  4. «تعهد به سازمان»:‌ ما باید ببینیم که تا چه میزان سازمان و گروهی که در آن هستیم برایمان اهمیت دارد. از این تعبیر من بسیاری ناراحت می‌شوند،‌ اما به عقیده من ما در ایران هنوز کشور را تشکیل نداده‌ایم. اگر کشور تشکیل داده بودیم،‌ یک لایه از وفاداری‌های ما به کشور بود. حدود هفت ماه گذشته رییس‌جمهور آلمان به‌دلیل آن که از یک فرم بانکی برای وام گرفتن، تنها 4 صفحه از 12 صفحه را پر کرده بود و این موضوع را یک خبرنگار فهمیده بود، استعفا داد. او معتقد بود که اگر استعفا ندهم،‌ شأن آلمان مخدوش می‌شود و به همین خاطر برای وفاداری به کشورش استعفا داد. اگر از یک سیاست‌مدار در ایران بپرسیم که تعهد و وفاداری شما به کجاست،‌ چه پاسخی می‌دهد؟ مهمترین وفاداری از نظر ما دانشجویان علم سیاست،‌ تعهد و وفاداری به کشور است. چین برای چینی‌ها،‌ آلمان برای آلمانی‌ها و ژاپن برای ژاپنی مهم است. اما ما چون از نظر تاریخی امپراتوری بودیم، هیچ وقت هنوز کشور ایجاد نکرده‌ایم. در امپراتوری‌ها تعلق خاطره به افراد است و نه به کشور. در نتیجه به معنای علمی ما در ایران هنوز کشور مدرن تاسیس نکرده‌ایم تا افراد به یک مجموعه‌ای تعلق خاطر داشته باشند.
  5. «تعهد به اهداف و دستور عمل کار جمعی»:‌ ما هر کاری که در زندگی می‌خواهیم بکنیم باید نگاه سیستمی داشته باشیم. یعنی باید ترتیب در ذهنمان داشته باشیم. ایرانی‌ها در ریاضیات خوب هستند و استعداد سیستماتیک بودن را دارند،‌ اما در نظام آموزشی ما به این نکته توجه نمی‌کنند. برای توسعه باید سیستم به وجود بیاید و به این منظور باید در یک حوزه برنامه‌ریزی داشت. ما باید از خودمان بپرسیم که کجا می‌خواهیم یک سیستم به وجود آوریم؟‌ آیا می‌خواهیم در کشاورزی موفق شویم؟‌ آیا می‌خواهیم در صنعت موفق شویم؟ آ‌یا می‌خواهیم در IT موفق شویم؟ آیا می‌خواهیم مدیریت جهان کنیم؟‌ آیا می‌خواهیم آفریقا را درست کنیم؟ آیا می‌خواهیم در شانگهای فعال باشیم؟‌آیا می‌خواهیم در خاورمیانه اول باشیم؟‌ سند چشم انداز ما می‌گوید که ما می‌خواهیم نفر اول باشیم. یعنی ما همه کارها را می‌خواهیم با هم انجام دهیم،‌ در حالی که سیستم داشتن یعنی متمرکز بودن و متوجه اولویت شدن. ما همه کار را نمی‌توانیم با هم انجام دهیم. ما نمی‌توانیم خاورمیانه را شکل دهیم. این امر خارج از عهده ماست. ما در بهترین شرایط می‌توانیم با این کشورها روابط خوب داشته باشیم و اقتصادمان را به اقتصاد کشورهای همسایه پیوند بزنیم. امروز شش میلیون هندی در منطقه خلیج فارس در کشورهای عربی کار می‌کنند. ما اگر روابط خوب با کشورهای عربی داشته باشیم،‌ فرصت‌های بالایی در کشورهایی مثل امارات،‌ کویت، عربستان و قطر وجود دارد. درآمد نفت ایران در بهترین شرایط نود میلیارد دلار است. کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در طول یک سال حدود چهارصد میلیارد دلار درآمد نفت دارند که حدود نصفی از این درآمد نفت صرف پروژه‌های عمرانی می‌شود. بنابراین اگر ما به جای پرداختن به آمریکای لاتین و آفریقا به همین منطقه خاورمیانه می‌پرداختیم،‌ در بخش فنی و مهندسی این کشورها می‌توانستیم پروژه‌های بزرگی را به عهده بگیریم. وگرنه چه لزومی دارد که ترکیه در عربستان و قطر فعالیت کند. حتی بسیاری از پروژه‌های کشور عراق را به جای ایران به ترکیه داده‌اند. این بدان معناست که توسعه هدف اولیه کشور ما نیست.

 


مختصاتی از فرهنگ ایرانی


در ادامه قصد دارم به برخی از ویژگی‌های فرهنگی در زندگی ایرانیان اشاره کنم:




  1. ‌ «دایره محدود اعتماد»: من این را مهمترین موضوع فرهنگ یک جامعه برای همکاری و رشد و توسعه می‌دانم. این یک مشکل تاریخی ما ایرانیان است که اگر روی آن فکر کنیم و برنامه‌ریزی کنیم، می‌توانیم موضوع اعتماد را در جامعه حل کنیم.


  2. «خودمحوری»: این مساله یک مشکل جدی در فرهنگ ایرانی است.


  3. «صنعت ابهام»: ما در زندگی مان می‌آموزیم که هر چقدر مبهم‌تر باشیم،‌ بهتر است. از قدیم نیز به ایرانی گفته‌اند که سعی کن پول و جان و دین ات را پنهان کنی. در چنین جامعه‌ای توسعه ملی صورت نمی‌گیرد و این مخفی کاری‌ها باعث می‌شود افراد نتوانند با یکدیگر کاری انجام دهند.


  4. «تعطیلی زمان و آینده»


  5. «بهم زدن توافق‌ها»: ما دائما قواعد را عوض می‌کنیم. حتی در دیپلماسی نیز این گونه هستیم. این نکته را دیگران بسیار به ما گوشزد می‌کنند. البته ممکن است این نکته چندان در رسانه‌های داخلی و تلویزیون انعکاس پیدا نکند. اما ایشان می‌گویند ایرانی‌ها هر وقت به جلسه می‌آیند، حرف‌های جلسه قبل را تغییر می‌دهند و بعد می‌گویند منظور ما آن نبود!‌ این بدان دلیل است که ایرانیان عجیب دوست دارند که مساله حل نشود و دائما موضوع را به تعویق می‌اندازند،‌ زیرا وقتی موضوعی حل شود، مسوولیت می‌آورد. این هم در فرهنگ آپارتمان‌نشینی ما هست، هم در سیاست خارجی و هم در حوزه مدیریت اجتماعی و دولتی. قصد من این نیست که این امر مقدس است،‌ بلکه قصد من این است که بگویم ما اگر توسعه می‌خواهیم، چاره‌ای جز این راه نداریم.


  6. «انحصار طلبی در بهره‌برداری از امکانات»:‌ ما این قدر به این شیوه عمل کرده‌ایم که خیلی زحمت لازم است تا از آن فاصله بگیریم.


  7. «فقدان جدیت و اهمیت دادن به مسائل» در تجربه زندگی‌ام ایرانی جدی بسیار کم دیده‌ام.


  8.  «کم توجهی به حقوق دیگران»


  9. «قدرت خارق‌العاده ما ایرانیان به انطباق با هر شرایطی» این مساله را از تعداد سیستم‌هایی که در طول یک سال گذشته عوض کرده ایم، قابل فهم است. در طول چند ماه گذشته که بازار متلاتم بود،‌ یک بار ندیدیم که بخش خصوصی گردهم آید و به دولت اعلام کند که دیگر در این وضعیت کار نمی‌کند. هر بار تلاش کردند خودشان را با شرایط وفق دهند. این را اگر با آلمان مقایسه کنیم، درمی‌یابیم که در آن جا زندگی و کشور اهمیت دارد.


  10. «زرنگی‌های کوتاه مدت»: ما زرنگی و پیش بردن کار در کوتاه مدت را ارزش می‌دانیم‌،‌ در حالی که کشوری که می‌خواهد موفق شود، باید به بلند مدت یا لااقل کوتاه مدت بیندیشد.


  11. «وارونه جلوه دادن واقعیت‌ها»: مثلا در شرایطی که بدترین شرایط اقتصادی را داریم،‌ وانمود می‌کنیم که موفق‌ترین اقتصاد دنیا را داریم و کسی هم اعتراض نمی‌کند و اگر کسی نقد کند می‌گویند از «بدخواهان» است. دلیل این امر هم رسانه‌ها هستند. زیرا انجمن‌ها و اصناف و رسانه‌ها سکوت می‌کنند. ما نباید از یک راننده تاکسی انتظار داشته باشیم. بنابراین بزرگ‌ترین مسوولیت عقب‌ماندگی ایران به عهده تحصیل کرده‌ها و مدرک دارها به خاطر سکوت و بی‌تفاوتی و جست‌وجوی منافع خودشان است. من اگر جای دولت یازدهم بودم،‌ اولین کار فرهنگی‌ام در ایران آگاه کردن وجدان اجتماعی بود. ما نیاز به وجدان اجتماعی داریم. ما باید خود را مدیون جامعه بدانیم و برای آن زحمت بکشیم.


  12. «تغییر روش و مرام به تناسب شرایط و فرصت‌ها» من افرادی را در دانشگاه می‌شناسم که در طی بیست سال گذشته هفت بار جهان بینی عوض کرده‌اند و این استعداد عجیب ما ایرانیان است،‌ یعنی مرتب حرف‌ها و مرام‌هایمان را عوض می‌کنیم و ثبات فکری نداریم افرادی را می‌شناسم که با هر دولتی که بر سر کار آمده،‌ خود را وفق می‌دهند.

 


در پایان لازم است تاکید کنم که من نمی‌گویم این ویژگی‌ها ایراد است. تنها توصیف واقعیت می‌کنم و میان ایران و سایر کشورها مقایسه می‌کنیم و هدفم هم صرفا اطلاع رسانی است.


 


خروج از غريزه و ورود در فكر


 حرکت از فرد به جمع،از ابهت فردی به توانایی فردی اهمیت دارد. به خصوص به این ویژگی تاکید دارم. ما جزو اندک جوامعی هستیم که هنوز گرفتار ابهت فردی افراد هستیم. در حالی که در دنیا به توانایی و مهارت و تخصص افراد کار دارند. ما باید از این ابهت فردی که یک مساله تاریخی ماست،‌ عبور کنیم. اگر اخلاق دینی را نیز پیاده کنیم، به همين نتیجه می‌رسیم. ما باید از شوکت فرد به ظرفیت‌های فکری فرد،‌ از تبعیت از فرد به تبعیت از قانون،‌ از خودنمایی فرد به مهارت‌های مدیریتی و از وفاداری به فرد به وفاداری به سازمان برسیم، يعني از وفاداري به گروهك و قبيله و طايفه به وفاداري به كشور و سازمان و انديشه برسيم. نتيجه كلي همه اين حركت‌ها‌، خروج از غريزه و ورود در فكر است. منظور از غريزه حسادت،‌ كينه،‌ خودخواهي،‌ فخرفروشي و منظور از فكر،‌ عقلانيت و انديشه است. نكته مهم ديگر در توسعه گذر از رياست به مديريت است. در جامعه ما رياست بزرگ‌تر از مديريت است. در حالي كه من آقاي بيل گيتس را در اجلاس داووس ديدم،‌ تواضع ايشان قابل احترام بود، در حالي كه ايشان يكي از پانصد نفري است كه در تاريخ جهان ماندگار شده است. رفتار ايشان با يك مدير كل ايراني قابل مقايسه نيست.


 


چه باید کرد؟


راه حل نخست تخصص است،‌ هر كس تخصص ندارد بايد كاري را كه به او سپردند رها كند. اميدوارم دولت يازدهم يك دولت تخصصي باشد.


راه حل دوم به رسميت شناختن تفاوت‌هاي يكديگر است. خيلي اميدوارم كه در چهارسال آينده فضاي فرهنگي جامعه بازتر شود. ما بايد براي ديگران اين حق را قایل شويم كه متفاوت زندگي كنند،‌ متفاوت فكر كنند،‌ متفاوت بپوشند،‌ متفاوت مسائل را ببيند و... اين بزرگ‌ترين مشكل فرهنگي ماست. در روزنامه‌ها ما شاهديم كه اگر كسي اندكي با برخي مسائل فكري زاويه بگيرد،‌ به سرعت القاب متفاوتي به او مي‌دهند. اين مساله حدود بيست سال پيش در تركيه مطرح شد. من اعتراضات تركيه و مصر را بسيار مثبت مي‌بينم. يعني در تركيه و مصر دولت كارهايي را كرد كه جامعه آنها را نپسنديد. اميدوارم كه حل اين مساله مدني باشد، ‌اما در هر صورت در اين كشورها جامعه به دولت اعلام كرد كه حكمراني به معناي حل مشكلات مردم است،‌ نه اين كه راه من را مشخص كني. يعني در اين كشورها جامعه ياد گرفته است كه به صورت مدني اعتراض كند. اتفاقا اگر در دنيا جايي باشد كه بخواهد ادعا كند،‌ در استنباط‌ها و فهم‌هاي متفاوت برتر است،‌ بايد ما ايراني‌ها باشيم. زيرا ايران مهد فلسفه است. هيچ كشوري در دنيا به اندازه ايران توليد فلسفه و متون فلسفي نكرده است. ما پنج هزار ديوان شعر داريم. كشورهايي تفاوت‌ها را پذيرفته‌اند كه يك صدم فرهنگ و غناي تاريخي ما را ندارند. ما بايد كثرت گرايي را بپسنديم و تفاوت‌ها را به رسميت بشناسيم،‌ به‌گونه‌اي كه هر كسي بتواند انديشه‌هاي خود را بيان كند. مساله‌اي كه حدود 420 سال گذشته حل شد.


 راه حل سوم اجماع سازي است. يعني اگر بخواهيم پيشرفت كنيم، بايد به توافق برسيم. نمي‌شود كه هر دولتي بر سر كار مي‌آيد،‌ حرف خودش را عوض كند. حكومت كردن مثل دوي امدادي است. مسير مشخص است و هر كس كه به دولت مي‌ رسد،‌ چوب را از نفر قبلي مي‌گيرد و مسير را ادامه مي‌دهد. در حالي كه ما هنوز اجماع را نداريم و گروه‌ها و جريان‌هاي مختلف،‌ مسيرهاي مختلف دارند.


راه حل چهارم فرهنگ سازي مشترك از طريق مجموعه سازي و ايجاد شبكه اجتماعي است.


پنجمين راه حل پشت سر گذاشتن مشكل نقد و انتقادپذيري است. البته پيش از پذيرفتن نقد بايد در ضمير ناخودآگاه و در نهاد دروني خودمان بپذيريم كه بدون نقص نيستيم و در نتيجه حاضر مي‌شويم كه ديگران نيز ما را نقد كنند.


 راه حل ششم پذيرفتن تغيير است.


راه حل هفتم آزمون EQ زيرمجموعه و آموزش آنهاست. الان در كشورهاي بزرگ دنيا وقتي مي‌خواهند كسي را استخدام كنند،‌ EQ يا هوش عاطفي افراد را مي‌سنجند،‌ زيرا IQ يك متغير ثانوي شده است.


راه حل هشتم مطالعه تخصص عمومي است. در سال 1719 يعني سه قرن پيش 50 درصد مردم ايران باسواد بودند. در بررسي ايران شاهد بودم كه 50 درصد جامعه ما در سال 1351 هجري شمسي با سواد بودند. مجموعه اين راه حل‌ها را مي‌توان به‌عنوان


«خودسازي»(self development) خواند. در كتاب «Thinking fast and slow» نوشته دانیل کاهنمن (Daniel Kahneman) استاد روانشناس و برنده جايزه نوبل اقتصاد سال 2002 در اين زمينه آگاهي‌هاي فراواني وجود دارد. نويسنده اين كتاب دو سيستم را معرفي مي‌كند. او معتقد است انسان‌هاي سيستم يك يا سيستم شهودي(intuition) سريع به مسائل واكنش نشان مي‌دهند، برداشت‌هاي ذهني دارند، سريع تصميم مي‌گيرند،‌ پيش قضاوت شان بالاست، ذهن ناخودآگاه بر ايشان مسلط است و بسيار كم با فكرشان زندگي مي‌كنند. اما كساني كه دنيا را مديريت مي‌كنند در سيستم دوم قرار مي‌گيرند(IQ+EQ). اكثريت كشورها با اين افراد اداره مي‌شود،‌ اين افراد مسائل را مي‌سنجند و ارزيابي مي‌كنند، بسيار فكر مي‌كنند و نقادي مي‌كنند،‌ تعقل دارند،‌ هوش بالايي دارند و ذهن آگاهي دارند.


ما بايد مسووليت پذير باشيم. ریيس يك كشور شدن مسووليت است و قواعدي دارد. مساله بعدي تعامل بين‌المللي است. محك ارزيابي هر سازمان و فردي در سطح بين‌المللي است. در چند سال گذشته ما به جهان توجه نكرديم و فكر كرديم كه جهان يك مجموعه بي فايده امپرياليستي است و نتيجه اش را با تحريم‌ها و وضعيت اقتصادي و سياسي مان ديديم. امروز كسي كه زبان انگليسي نداند،‌ در جهان فعلي نمي‌تواند منطقي فكر كند. زيرا معقول زندگي كردن يعني جهاني زندگي كردن و با دنيا سر و كار داشتن و كساني مي‌توانند بهتر از اين جهان بهره‌برداري كنند كه زبان انگليسي بدانند. زبان مسلط بر جهان،‌ زبان انگليسي است. فكر كردن به زبان انگليسي انسان را منطقي بار مي‌آورد. در پايان لازم است به جمله‌اي از كنفوسيوس اشاره كنم. او مي‌گويد اگر براي يك سال آينده مي‌خواهيد كاري كنيد، بهتر است برنج بكاريد، اگر براي ده سال آينده مي‌خواهيد كاري كنيد، بهتر است درخت بكاريد،‌ اما تربيت انسان از همه دشوار است. در دنياي مجازي امروز تربيت انسان‌ها بسيار راحت‌تر است. من معتقدم اگر تلويزيون ما رسانه حرفه و ملي باشد،‌اگر دانشگاه‌هاي ما علاقه‌مند به پيشرفت كشور باشند،‌ در كمتر از ده سال ايران مي‌تواند راه‌هاي طولاني را طي كند، به اين شرط كه توسعه هدف اوليه ما باشد.


* استاد روابط بین‌الملل دانشگاه شهید بهشتی


مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۹ مارس ۲۰۲۴

ستون آزاد

+ جهانِ پس از جنگ غزه  رضا علوی

+ آیا اسراییل بر نفت و گازغزه چیره خواهد شد ؟ رضا علوی

+ توتالیتریسم چیست؟ حسین مولا

+ گفتگو بارد هوش مصنوعی با حسین مولا حسین مولا

+ تفاوت مبارزه جوانان در زمان حکومت شاه ایران برای آزادی و دمکراسی با مبارزه جوانان کنونی برای آزادی و دمکراسی علیه جمهوری اسلامی چیست؟ گفتگو حسین مولا با بارد بزرگترین هوش مصنوعی گوگل

+ دو حادثه مهم  رضا علوی

+ جوانانیکه در جنبش زن زندگی آزادی شرکت کردن در چه سنینی بودند؟ Bard هوش مصنوعی

+ خود آموز دیکتاتورها رندال وود کارمینه دولوکا

+ موانع توسعه دموکراسی در خاورمیانه  دکتر امیر ساجدي

+ راز یک کشتار  رضا علوی

+ آیا غول خفته بیدار می شود ؟  رضا علوی

+ ریزش مداحان در این عاشورا رضا علوی

+ رهبر نقاب دار!  رضا علوی

+ بخش سوم : "لاریجانی ها " ؛ مردانی برای تمام فصول رضا علوی

+ حقوق زنان - کانون درگیری. فرهاد یزدی

+ آمریکا ؛ به کجا چنین شتابان ؟ رضا علوی

+ جهان و ایران در آغاز سال نو خورشیدی. فرهاد یزدی

+ نبرد برای نامزدی  رضا علوی

+ . 

+ ایران لیبرال فرهاد یزدی

+ روز جهانی زنان گرامی باد  گیتی پورفاضل

+ سالروز حمله روسیه به اوکراین فرهاد یزدی

+ کالبد شکافی" پرویز ثابتی" رضا علوی

+ سقوط محسن رنانی

+ فشار برملت ایران از دو سو. فرهاد یزدی

+ نشست واشنگتن – تلاش در راه ذلیل کردن جنبش ملی ایران فرهاد یزدی

+ الگوی روسی چپاول اموال ملی فرهاد یزدی

+ امنیت ملی – بخش دوم فرهاد یزدی

+ امنیت ملی در دهه سوم سده بیست و یکم فرهاد یزدی

+ آیا روسیه، جمهوری اسلامی را به عنوان متحد استراتژیک خود محسوب می کند؟ رضا علوی

+ منافع ملی و استقلال فرهاد یزدی

+ نقش "طنز" و شعار های "کاف دار" در جنبش انقلابی ایران رضا علوی

+ قشر میانه ایران مهرداد: یکی از همکاران سایت آینده نگر

+ دیگر چین به ایران اهمیت نمی‌دهد ! رضا علوی

+ نقش توازن قوا در جهان در خیزش ملی فرهاد یزدی

+ نیروهای مسلح در دو مقطع تاریخی فرهاد یزدی

+ تراژدی جمهوری اسلامی با مهسا امینی آغاز و با محسن شکاری پایان می‌یابد!  دکتر شیرزاد کلهری

+ دستاوردهای جنبش انقلابی ایران یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ از خیزش اجتماعی تا انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ پایان کار رژیم، تکیه بر عصای سلیمان شیرزاد کلهری

+ انقلاب سیاسی فرهاد یزدی

+ انقلاب مدرن ایران شیرزاد کلهری

+ ادامه خیزش اجتماعی – سیاسی ایران فرهاد یزدی

+ بیانیه شماره ۱ لیدرهای میدانی  لیدرهای میدانی

+ خیزش اجتماعی نسل جوان ایران فرهاد یزدی

+ اولویت پاسداری از یک پارچگی سرزمینی ایران فرهاد یزدی

+ با کمال تاسف و تاثر از در گذشت دوست نازنین مان محمد امینی .

+ اعتراضات مردم و راهکار های روی میز حکومت یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ تعلل نیروهای مسلح فرهاد یزدی

+ آینده در کوتاه مدت فرهاد یزدی

+ سپاه پاسداران و نجات ایران فرهاد یزدی

+ رسالت انسان در برابر آزادی سعیده امین‌زاده

+ ایران – روسیه - اوکراین فرهاد یزدی

+ نیاز به زمان فرهاد یزدی

+ مبارزه مدنی و چرائی آن کیومرث صابغی

+ دو بازنده – یک برنده. فرهاد یزدی

+ نظام سیاسی در ایران آینده فرهاد یزدی

+ آیا بایدن در انتخابات ۲۰۲۴ کاندید خواهد شد ؟ رضا علوی

+ اسطوره سیاسی از دموکراسی آمریکا تا اقتدار گرائی چین پرفسورجیم دیتو

+ اسطوره جدید و آینده سیاسی عربستان سعودی -

+ فرمان فرمایی روسیه بر نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ دگرگونی قدرت در کانون نظام فرهاد یزدی

+ برجام در تاریکی رضا علوی

+ برای مام زمین در روز زمین فرهاد یگانه‌

+ تکرار تاریخ، نابودی محتوم دیکتاتورهای بزرگ به دست خودشان است فرهاد یگانه‌

+ چرا رابطه کشورهای غربی و روسیه پس از پایان جنگ سرد، به چنین کابوسی برای اردوگاه کشورهای غربی ختم شد؟ فرهاد یگانه‌

+ تاثیر جنگ اوکراین فرهاد یزدی

+ نوروزتان مبارک .

+ چیرگی «جبهه موافقت» بر «جبهه مقاومت» رضا علوی

+ نخبه گان یا پخمه گان در حکومت اسلامی  رضا علوی

+ رویا یا کابوس ؟ رضا علوی

+ خودکامگی  تیموتی اسنایدر

+ نگاهی بر موقعیت ایران در منطقه فرهاد یزدی

+ در باره انتخابات ۱۴۰۰ مجید / ایران

+ حسن هم از میان ما رفت گروهی از یاران دیروز، امروز و فردای حسن

+ در باره ظریف ... و میدان  مجید / ایران

+ نظام اسلامی و اردوی خاور بر علیه باختر فرهاد یزدی

+ چرا سازمانهای اطلاعا تی معتقدند که آینده جهان تیره و تار است ترجمه: کیومرث صابغی

+ تضمین حداقل درآمد یکسان برای تمام شهروندان. فرهاد طالع

+ قرار داد ۲۵ ساله ؛ ماندگاری حکومت یا ترکمانچای ؟ رضا علوی

+ سخنی با آقای مهاجرانی. محمد امینی

+ مذاکره غرب با نظام اسلامی فرهاد یزدی

+ هنر فاشیست نبودن ترجمه ناصر فکوهی

+ با ناسيوناليسم راه به جايي نمي‌بريم عظيم محمودآبادي

+ در آستانه چهل و دومین سالگرد انقلاب فرهادی یزدی

+ روز سياه  رضا علوي

+ مصباح یزدی ؛ معمار خشونت مقدس و طرا ح "کادرسازی " رضا علوی

+ حمله به ایران و یا حزب الله؟ فرهاد یزدی

+ تهدید از سوی قفقاز فرهاد یزدی

+ بهار آن سال و «بهار هر سال...» محسن یلفانی

+ بحران امنیتی و حکومت نظامیان فرهاد یزدی

+ جستجوی کار در ایران امروز 

+ سیاست دولت نوین آمریکا در منطقه فرهاد یزدی

+ اوباما برجام را آورد و ترامپ آنرا پاره کرد- چرا؟ مجید / ایران

+ ارزش های اندیشه های دکتر فاطمی  رضا علوی

+ مرگ نهائی رژیم  فرهاد یزدی

+ آتش افروزی در قفقاذ فرهاد یزدی

+ اندیشه چپ ، خادم غرب مهندس صلاح الدین همایون

+ تنگ تر شدن حلقه فشار فرهاد یزدی

+ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و اثر آن بر نظام اسلامی فرهاد یزدی



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995