آیندهنگری
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
[29 Jul 2012]
[ رضوان اناری]
آیندهنگری
FORECASTING
رضوان اناری
آیندهنگری یکی از روشهای آیندهپژوهی است که نام آن واژهی انگلیسی Forecasting اخذ شده است.
شرایط ضرورتهای ظهور مطالعات آیندهنگری
اولین فعالیت آیندهپژوهی در قالب یک تحلیل علمی در سالهای 1930 تا 1933 توسط یک گروه محققین و با سرپرستی«ویلیام اف آگبرن» (William F.Ogburn) در زمینهی جامعهشناسی که علم نوپایی شناخته میشد،در آمریکا انجام شد.این گروه برای اولین بار متدولوژیهای علمی نظیر برونیابی Extrapolation و بررسیهای علمی را در مورد روندهای اجتماعی روز آمریکا به انجام رسانده و ضمن انتشار اولین کاتالوگ روندها در آن کشور،موفق به آیندهبینیهای مهمی ازجمله افزایش نرخ مهاجرت و ازدیاد طلاق شد. همچنین بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم،و به دنبال تجزیه و تحلیل تکنولوژیهای مورد استفاده در آلمان و ژاپن،متدهای نوینی برای آیندهپژوهی ابداع شد و در نتیجهی آن دستاوردهای تکنولوژی مهم دهههای 1950 و 1960 شامل رادار،موشکهای بالیستیک قارهپیما و حملونقل هوایی از قبل پیشبینی شد.
پیدایش و تکوین مطالعات مربوط به آینده در آمریکا به شدت وابسته به طرحهای جنگی ارتش بود؛چرا که در ارتش آمریکا به مسائلی نظیر ساخت سناریوهای لازم در آرایش نیروهای نظامی و رشد برنامههای فضایی توجه جدی میشد.
همچنین ارتش آمریکا برای دستیابی به اهدافی مثل ایستگاهها و فرودگاههای فضایی و چگونگی توجیه و تصدیق کردن چنین مأموریتهایی در شرایط اقتصادی و اجتماعی،نیاز داشت تا دربارهی آیندهی نسبتا طو لانی،اندیشه و برنامهریزی کند(آقاپور و پهلوان، 1386).
در دههی 60،آیندهپژوهی به عنوان یکی از رشتههای جدید علوم پایهریزی شد.اولین دورهی آموزشی آیندهپژوهی در سال 1963 توسط«جیم دیتور» (Jim Dator) در انستیتو پلی تکنیک ویرجینیا تدریس شد.کوتاهمدتی پس از آن«وندل بل» (Wendell Bell) سری دورههای آموزشی خود در دانشگاه«ییل» (Yale) شروع کرد. پس از انتقال«دیتور» (Dator) به دپارتمان علوم سیاسی دانشگاه «هاوایی»،وی دورههای آیندهپژوهی متمرکزی در آن دانشگاه برای دانشجویان دورههای فوق لیسانس و دکترا ایجاد نمود.در سال 1974 اولین دورهی تخصصی فوق لیسانس برای آیندهپژوهی در دانشگاه «هوستون»توسط«جیب فاولز» (Jib Fowles) و«کریس دید» (Chris Dede) برپا شد.بعدها مشابه این دوره در دانشگاههای «ماساچوست»،«آکرون»،«مینه سوتا»،«یو اس سی»و دانشگاه ایالتی«پورتلند»نیز دایر شد.
دو سازمان معتبر آیندهپژوهی جهان یعنی:
ẓWFSẒ(World Futures Society) یا انجمن آینده دنیا و همچنین:
ẓWFSFẒ(World Futures Studies Federation) یا فدراسیون جهانی آیندهپژوهی،در همین دوران به ترتیب در سالهای 1967 در آمریکا و 1973 در پاریس تأسیس شدند(به نقل از
سایت ویکی پدیا).
آیندهنگری نیز فعالیت خود را به عنوان یک رشتهی پژوهشی مستقل و یکی از زیرشاخههای آیندهپژوهی،با کاری از«اسکار مورگان اشتاین» (Oscar Morgenstein) تحت عنوان«آیندهنگری اقتصادی»آغاز کرد(به نقل از پو لاددژ،1367:13).
تعریف
در تعریف آیندهنگری آمده است:«آیندهنگری،کار فکری منتظمی است،مشتمل بر نگاه کردن به سوی آیندهای نه چندان نزدیک به منظور سعی در پیشبینی آن»(بیرو،1367:309).به عبارت دیگر،این علم با تجزیه و تحلیل آنچه که در گذشته جریان داشته و نیز با شناخت وضع موجود،همچنین قابلیتها و امکانات،تصویری از تغییرات کمی و کیفی پدیدهی مورد بررسی را در آیندهی دور یا نزدیک بهدست میدهد (پو لاددژ،1367:13).
اهداف و کارکردهای مطالعات آیندهشناسی
برای مطالعات آیندهشناسی،اهداف و کاربردهای متنوعی بیان شده است که به اختصار به برخی از آنها اشاره میشود:
1-شناخت و درک صحیح از مسائل نوظهور و جدید و یا مقابله با آنها.
2-انجام برنامهریزیهای بلندمدت و کوتاهمدت و پیشگیری از نتایج زیانبار رویدادهای پیشبینی نشده.
3-تهیه و تنظیم قواعدی برای تحو لاتی که در آینده اتفاق میافتد و براساس آیندهشناسی قابل پیشبینی هستند.
4-مطالعه و تحقیق درخصوص رشد فناوری در آینده و بهرهگیری از آنها بهمنظور دستیابی به مرزهای دانش و هدایت این دانش در جهت انجام تحقیقات بنیادی.
5-جهتدهی فناوریهای آینده بهمنظور دستیابی به اهداف ملی و کلان کشور.
6-پرهیز از گام نهادن به محیط پرخطر و ناشناختهی آینده.
7-پذیرش و درک اهمیت ایدهها،ارزشها و نگرشهای مثبت گذشته و حال در خلق و ایجاد آینده در جهان برتر.
8-ایجاد آیندهای برتر و مطلوب که احتمال وقوع آن بیشتر است.
9-پدید آوردن نگرشی سیستماتیک و منظم و منطقی به تحو لات آتی که در زندگی انسانها اثر مستقیم دارد.(مرادیانپور،نوروزی؛ 1384:46 و 47).
اصول کلی در آیندهنگری
آیندهپژوهان و متخصصان آیندهنگر بر چندین اصل در آیندهپژوهی توافق و اجماع کلی دارند که عبارتنداز:
برای انجام آیندهنگری بهتر و کاملتر در برابر مسائل و مشکلات آینده،استفاده از روشهای متعدد و متناوب ضروری است.بدین معنی که در تحقیقات آیندهنگرانه استفاده از تنها یک روش مناسب نیست و یا نتیجهی بدست آمده کامل نخواهد بود.ثابت شده است که استفاده از روشهای شناخته شده بهصورت ترکیبی و گسترده،بینش و دانش وسیعتری نسبت به آینده ایجاد میکند.
اصل بعدی به این صورت است که تحقیقات آیندهنگرانه بهتر است گروهی و اشتراکی انجام شود و بهخصوص زمانی که برای یک سازمان یا سیستمی بخواهیم آیندهنگری کنیم،میبایست اعضای تصمیمگیرنده و همهی ذینفعان در آیندهنگری شرکت کنند.در این صورت اعضای شرکتکننده و هنگام درک و فهم فرآیند و نتایج شخصا حضور داشته و لذا فرآیند با هدفمندی بهتری پیش میرود.
اصل نهایی که در اکثر تحقیقات آیندهنگرانه وجود دارد،این است که اگرچه بسیاری از محققان در آیندهنگری از اطلاعات آماری و عینی استفاده میکنند،ولی اکثر روشهای تحقیقاتی بیشتر بر موضوعات ذهنی و قضاوتهای ذهنی انسانها استوار است(سایت اندیشکده کاوشگران آینده).
نوع و رویکرد روش
باتوجه به اینکه آیندهنگری به مطالعه و پیشبینی آینده میپردازد، میتوان گفت آیندهنگری،پژوهشی از نوع بررسیهای کلان است که متناسب با بررسی کمی یا کیفی پدیدهی موردنظر میتواند به هردو صورت کمی و کیفی صورت پذیرد.
مفروضات بنیادین مطالعات آیندهنگری
با کاوش و پایش تفکرات آیندهشناسان میتوان دریافت که بنیان مطالعات آیندهپژوهی مبتنیبر برخی انگارههای فرضی است که با عطف به آنها مبادرت به شناخت آینده مینمایند.
با الهام از نظرات وندل بل،فرضیات مذکور در ذیل به تصویر کشیده شده است(بل،1987):
-زمان،پیوسته،تکخطی،تکجهتی و برگشتناپذیر است؛
-آینده متضمن تازگی است؛
-تکفر آیندهنگرانه برای کنش انسانی آگاهانه یا ارادی ضروری است؛
-دانش نسبت به آینده،سودمندترین دانشهاست؛
-درخصوص آینده نه برمبنای واقعیات بلکه براساس احتمالات میتوان عمل کرد؛
-آینده گشوده است و در جهت دادن به آینده،فرصتها و آزادیهایی وجود دارد؛
-انسانها خود را شکل میدهند؛
-در جهان نوعی کلگرایی و وابستگی متقابل وجود دارد که بیانگر رهیافت بینرشتهای در سازمان دانش براس تصمیمسازی و کنش اجتماعی است؛
-منظرهای بهتر و بدتری وجود دارند؛
-جامعه سیستمی از اجزای هدفمند است و نتایج اجتماعی از چنین اجزای هدفمندی ناشی میگردد؛
-یک جهان مستقل و عینی بیرونی وجود دارد؛
بهزعم متفکران آیندهنگری و ازجمله وندل بل،با تکیه بر چنین مفروضههایی است که آیندهپژوه میتواند با مطالعه و پژوهشهای روشمند در حوزههای مختلف جامعه،شقوق گوناگون مسئله را تبیین نموده و گزینههایی را که مناسبتر بهنظر میرسند،فراروی تصمیمگیران و سیاستگذاران جامعه قرار دهد(به نقل از آقاتهرانی و پهلوان،1386:163).
مراحل اجرا
برای اجرای یک پژوهش آیندهنگرانه،مانند سایر روشهای تحقیق در علوم،محقق باید مرحله به مرحله از آغاز کار تا پایان تحقیق مراحلی را به ترتیب طی کند تا به نتیجهی قابل قبولی دست پیدا کند.
فاز یک:تعیین چارچوب و الگوی مفهومی
هدف این فاز سازماندهی و استقرار پایههای برنامه است.این مرحله که شامل تعیین هدف،روششناسی و انتخاب کارشناسان برنامهی آیندهنگری است.
فاز دو:تعیین پارامترهای کلیدی
با استفاده از گروههای متنوع کارشناسان و اطلاعات جمعآوریشده، متغیرهای کلیدی برنامه مشخص میشوند.
این فاز نیز خود شامل دو گام شناسایی و انتخاب گزینه میباشد.
*شناسایی کارشناسان،دستاندرکاران و افراد تأثیرگذار در فرآیند
*شناسایی مؤلفههای مربوط و زیربخشهای موردنظر
*درک و تبیین رسالت برنامه
2.انتخاب
*دستهبندی افراد مرتبط با برنامه
*انتخاب کارشناسان
*ایجاد چارچوب مفهومی کلی که یک مدل برای فهم سیستم و پایهای برای تصمیمگیری است.
فاز سه:تهیه سناریو
در این فاز برهمکنش بین متغیرهای کلیدی تحلیل میشود و از این طریق تعدادی سناریو طراحی میشود.
فاز چهار:اشاعهی نتایج و تدوین راهبردهای پیشنهادی
اشاعهی نتایج و تدوین راهبردهای پیشنهادی اهمیت برابری دارند که برحسب نوع و اهداف برنامهی آیندهنگاری تغییر میکنند(پدرام: 1387).
نحوهی صورتبندی عنوان
در پژوهشها و مطالعات آیندهنگرانه نگاه روبه آینده در عنوان کاملا مشخص است و میتوان آن را تشخیص داد.این نگاه رو به آینده میتواند با استفاده از واژههایی مثل آینده و آیندهنگری که مبین تحقیقات آیندهنگرانه هستند،صورت پذیرد.همچنین محقق میتواند عنوان تحقیق خود را بدون اشارهی مستقیم به این واژهها طوری تنظیم کند که خواننده از خلال آن به آیندهنگرانه بودن پژوهش پی ببرد.
بیان نقاط قوت و ضعف
برخی معقدند که در پیشبینی آینده ضمن آنکه باید گفت دارا بودن الگو بهتر از نداشتن آن است،الگوهای عرضه شده از دو جهت ناکارآمد یا بسیار کلیاند و برآنند تا همهی رویدادهای متنوع جهان را بپوشانند؛ مانند الگوهای تافلر،فوکویاما و هانتینگتون و یا از نظر موضوع و روش بسیار محدود و مبتنیبر ذهنیت محدود الگوپردازنند.همواره تفسیرهای فردی از رویدادهای حال و آینده خصلتی ذهنی به الگوهای عام یا خاص بخشیده است.در آیندهشناسیهای موجود،توافق عالی دربارهی روششناسی وجود ندارد و بسیاری از آیندهشناسان گرفتار ابزارگرایی، ذهنیتپردازی،عملگرایی و روزمرگی و دنبالهروی خاصی از حوادثند و همواره در پی تغییر روشها و نگرشهای خود از تجربهای به تجربهی دیگر هستند(اکرمی،1376:73-72).
کورنیش بر این باور است که بسیاری از روشها طرقی برای پیشبینی احتمالی دربارهی آیندهاند؛لذا بایستی درخصوص پیشبینیها محتاط بود و بهتر است که پیشبینیها مبتنیبر احتمال باشند.او به کرات بیان میکند هدف مطالعات آینده،پیشبینی نیست،بلکه خلق آیندهای مثبت
(به تصویر صفحه مراجعه شود) است؛باتوجه عمیق نسبت به رخدادهای احتمالی که ممکن است در آینده اتفاق بیافتد میتوانیم خود را برای آینده آماده کنیم و اگر آنچه را که ممکن است اتفاق بیافتد بدانیم،شاید بتوانیم کاری کنیم تا اتفاقات مثبت آینده بهبود یابند و اتفاقات منفی را کاهش دهیم(کورنیش، 2004:79-78)
دانیل بل هم تأکید میکند که آیندهشناسان مستعد امیدواری و گزافهگویی در دیدگاههای خویش در مورد آیندهاند و غالبا بیش از حد تصمیمگرا و سادهانگارند.به نظر او جامعهی انسانی پیچیدهتر از آن است که به مجموعهی سادهای از مفاهیم توصیفی تقلیل یابد و استفاده از مفاهیم و ابزارهای علمی و ریاضی در مواردی جای بحث دارد(بل،1996).
اگر از زاویهی دید علوم اجتماعی و بهویژه جامعهشناسی به مقولهی آیندهنگری بپردازیم،مشاهده میکنیم که آیندهشناسان هم به تقلید از دانشمندان سایر علوم در چشماندازهایی که از آینده ارائه مینمایند مدعی عینیتگرایی و بیطرفی نسبت به ارزشها بوده و وانمود میکنند که هیچیک از انتظارات و دغدغههای ارزشی خود را در سناریوهای تهیه شده لحاظ نکردهاند.
اما چنین چیزی در عالم واقع چندان ممکن نیست و به هرصورت آیندهشناس هم متأثر از ارزشها و باورهای ذهنی خویش بر برخی سناریوها تمرکز بیشتری مینماید.نکتهی دیگر اینکه در رهیافت فکری آیندهشناسان،به آیندههای مطلوب و مرجع اشاره و بر لزوم نیل بدان تأکید میگردد،اما معضلات و چالشهای موجود در جوامع و تنگناهای عملی متعدد،درواقع،امکان رسیدن به آن مدینهی فاضله را تا حدود زیادی با بنبست مواجه میگرداند.به تعبیر روشنتر به نظر میرسد آیندهشناسان اغلب در ترسیم آیندههای مطلوب،به موانع و معضلات بنیادین و نیز نقش سایر متغیرها و عوامل تأثیرگذار،توجه شایسته و بایستهای مبذول نمیدارند و همین امر موجب میشود تا در دنیای عینی،رسیدن به وضعیت مطلوب آنها چندان میسر نگردد.البته این امر ممکن است به این دلیل باشد که معمو لا بیشتر روشهای آیندهپژوهی در لایههای سطحی باقی مانده و کمتر به عمق پدیدهها نفوذ کردهاند.
در نهایت،نقدی که همواره دستاویز منتقدان مطالعات آیندهنگری و آیندهپژوهی بوده،این است که آیندهنگری عمدتا با محوریت ادارک شهودی آیندهشناسان وجود یافته است.بهنظر آنها آیندهشناسان چه شهودی عمل کنند و چه از روشها و ابزارهای تحلیلی موجود استفاده نمایند،از پس عدم قطعیت عمیق برنمیآیند(به نقل از آقاتهرانی، پهلوان،1386:173).
مستندات و منابع مورد تاکید
منابع استفاده شده در این پژوهش عبارتنداز:
-آیندهنگری رشد و توسعه در سیستم برنامهریزی،محمد پو لاددژ، چاپ اول،1367،تهران:چاپ صنوبر.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) -فرهنگ علوم اجتماعی،آلن بیرو،ترجمه باقر ساروخانی،چاپ اول، 1367:انتشارات کیهان.
-روشهای مطالعات آیندهپژوهی،پی اسکل،ترجمه سعید خزائی، 1384:مرکز آیندهپژوهی علوم و فناوری دفاعی و معاونت اطلاع رسانی و خدمات علمی.
-آیندهپژوهی:حوزهای نو برای کندوکاو،عبد الرحیم پدرام،سایت آیندهپژوهی،1387.
-آیندهپژوهی،مفاهیم و روشها،حجت اللّه مرادیپور،مهدی نوروزیان،فصلنامه رهیافت،شماره 36،تابستان 1384.
-آیندهنگری،مبانی،ضرورتها و روششناسیها؛علی آقاپور و فاطمه پهلوان،فصلنامه رهیافت،شماره 10،تابستان 1386.
-آیندهنگاری:سنت حاکم بر آیندهپژوهی،عبد الرحیم پدرام،سایت آیندهنگاری،1387.
-سایت اندیشکده کاوشگران آینده
-سایت ویکی پدیا
منابع برای مطالعهی بیشتر
-رهیافت آیندهنگری جامع،ریچارد اسلاتر،ترجمه علی آقاپور، فصلنامه رهیافت،شماره 10،تابستان 86.
-الفبای آیندهپژوهی،عقیل ملکیفر،انتشارات کرانه علم.
-مبانی آیندهپژوهی،وندل بل.
-دانشواژه آیندهپژوهی،ریچارد.ای.اسلاتر،ترجمه عبد المجید کرامتزاده.
-مروری بر چهار روش آیندهپژوهی،سعید خزائی.
-کلگرایی در آیندهپژوهی،شاهین کاوه،فصلنامه حوزه و دانشگاه، شماره 52.
-روششناسی آیندهنگری،سید علیرضا حجازی،سایت آیندهنگر.
محدودیتهای پیشرو در برابر این فعالیت
این پژوهش نیز همانند سایر پژوهشها،محدودیتها و کاستیهایی را پیشرو داشت.در نگاهی اجمالی مهمترین مشکل پیشروی این پژوهش را میتوان عدم دسترسی به منابع کافی ذکر کرد.در بسیاری از موارد،نبود یک منبع جامع و کامل در رابطه با موضوع آیندهنگری، پژوهشگر را با مشکلات زیادی مواجه ساخت.
کتب و مقالات منتشر شده در رابطه با آیندهنگری،هیچ یک دید کامل و جامعی نسبت به این موضوع ندارند؛بهطوریکه میتوان گفت با استناد به منابع در دسترس نمیتوان یک پژوهش آیندهنگرانه را به درستی به پایان برد.
این نقیصه در کتب منبع میتواند دانشجویان و پژوهشگران کلیهی رشتههای دانشگاهی را با مشکل مواجه سازد؛زیرا آیندهنگری یک مطالعهی بینرشتهای است که شامل محققان همهی علوم میشود.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری: