Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


گزیده ای از نظریات مانوئل کاستلز در جلد یک عصر اطلاعات

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[24 Aug 2011]   [ مانوئل کاستلز]



به اعتقاد استاد اسپانيايي جامعه شبكه اي محصول همگرايي سه فرايند تاريخي مستقل است. اين سه فرايند عبارتند از :انقلاب اطلاعات كه ظهور جامعه شبكه اي را امكان پذير ساخت ،تجديد ساختار سرمايه داري و اقتصاد متكي به برنامه ريزي متمركز از دهه 1980 ميلادي(کاستلز:15).


ویژگی های اصلی جامعه شبکه ای به اجمال عبارتند از :

اقتصاد اطلاعاتی:که در آن بهره وری و رقابت میان شرکتها و بنگاههای تجاری،مناطق حوزه های اقتصادی و کشورها،بیش از هر زمان دیگری به معرفت و دانش ،اطلاعات،تکنولوژی لازم برای پردازش این اطلاعات،از جمله تکنولوژی مدیریت و مدیریت تکنولوژی،متکی شده است.اقتصاد اطلاعاتی مشتمل است بر فعالیت های کشاورزی و صنعتی و خدمات دهی که همگی یک سره متکی بر دانش ودانش و اطلاعات هستند،به علاوه توانایی بالقوه سرشاری برای حل مسائل.

اقتصاد جهانی که نباید با اقتصاد جهان یکسان پنداشت ،پدیدار دوم،به معنای انحناء مبادلات تجاری در سطح جهان،قرنهاست که در جریان است و امری نوظهور به شمار نمی آید.در حالی که اقتصاد جهانی در مقام یک واقعیت اجتماعی نو در درونی ترن هسته های شکل دهنده ی خود در بر گیرنده فعالیتهای استراتژیک مسلطی است که قادرند در مقام یک واحد به هم وابسته،انواع کار و تکاپوی اقتصاذی را در تراز جهانی و مقیاس سیاره ای در زمان واقعی به مورد اجرا در می آورند،خصلت این اقتصاد چنان است که بخشها ،بازارها و افراد غنی را به یکدیگر متصل می سازد و در یک چرخه ی تولید سود به همکاری وا می دارد و افراد و بازارها و بخشهای فاقد امکانات را از محدوده عملکردهای سود آور خود طرد می کند.

فعالیت های اقتصادی شبکه ای:این فعالیت ها نوع تازه ای از سازمان و تشکیلات است که مشخصه فعالیت اقتصادی جهانی به شمار می آید.این شبکه یا متشکل است از بخشهایی از شرکتها و موسسات و بنگاههای مختلف و یا از رهگذر تقسیمات درونی در یک بنگاه بزرگ پدید می آید.از نمونه های موجود این نوع شبکه می توان به شرکت های چند ملیتی ،ارتباطات میان بنگاههای خصوصی،شبکه های تولید و توزیع مواد مخدر و کالاهای قاچاق و شبکه فعالیتهای اقتصادی دولت اشاره کرد.

تحول در نحوه انجام کار و ساختار اشتغال:روابط کاری در گذشته در ساختارهای گسترده صنعتی یا اداری میان کارگر و کارفرما یا رئیس و مرئوس برقرار بود اکنون جای خود را به روابط به مراتب انعطاف پذیرتر در محدوده های با حجم کوچکتر از حیث شمار افراد تحت اشتغال داده است.کارمندان و کارگران بر خلاف گذشته قراردادهای استخدامی مادام العمرامضاء نمی کنند و شیوه های خود اشتغالی ،کار پاره وقت و اشتغال برای یک دوره موفت ،رواج یافته است.

ظهور قطب های متقابل:فرایند جهانی شدن و شبکه ای شدن فعالیتهای اقتصادی موجب قوت بخشیدن به تلاش های فردی و تضعیف نهادهای اجتماعی نظیر اتحادیه های کارگری و یا دولت رفاه می شود.این تحولات به نوبه ی خود تقابل میان آنان که به اطلاعت دسترسی دارند و از توانایی بهرهمندی از آن برخوردارند و کسانی که در چنین موقعیتی قرار ندارندافزایش میدهد و در افراطی ترین شکل خود به ظهور گروههای بزرگ از افراد کاملاضبه حاشیه رانده شده و طرد شده از اجتماع اطلاعاتی منجر می شود.

فرهنگ واقعیت مجازی:فرهنگ عصر اطلاعات در چارچوب انتقال نمادها به وسیله واسطه های الکترونیک شکل می گیرد این واسطه های متنوع با مخاطبان گوناگونی سرو کار دارند و مجموعه هایی غنی از حیث محتوای نمادین و در قالب متون الکترونیک در اختیارشان قرار می دهند.به این ترتیب این فضای مجازی،حاوی اطلاعات متکثر و متنوع،به صورت بخشی از واقعیت اجتماعی عصر جدید در می اید و دوران قدیم و چارچوبهای مکانیکی جهان صنعتی را دگرگون ساخته است.مکان نیز به نوبه ی خود با مفهوم دسترسی یا عدم دسترسی به اطلاعت و ابزار انتقال و پردازش آن ارتباط پیدا کرده است و به این اعتبار ،«حضور در مکان»معنای تازه ای به خود گرفته که می تواند تعیین کننده ی ارتباط و اتصال شخص به جامعه شبکه ای و یا طرد و حذف او از این مکان فراگیر و در عین حال انحصاری به شمار می آید.

سیاست بر بال رسانه:در فضای مسلط فرهنگ متکی به واقعیت مجازی،بازیگران سیاسی به منظور بقا و حضور در صحنه و تاثیر گذاری بر روند تحولات ناگزیرند از رسانه های حامل نماد های الکترونیک،و بخصوص تلویزیون به صورت تمام عیار بهره برداری می کنند.موثرترین ابزار فعالیت سیاسی در این صحنه بهره گیری از پیامهایی با محتوای منفی است و موثرترین پیامهای منفی عبارتند از آنچه بر افشاگریها ،بازگویی رسواییهای اخلاقی و مالی،برجسته کردن فقدان مشروعیت سیاسی و نقاط ضعف دیدگاههای رقیب تاکید دارند.

زمان بی زمان و فضای جریانها:در جامعه شبکه ای مفاهیم زمان و مکان معانی تازهای پیدا کرده اند که با معانی سنتی آن در جوامع قبل از مدرن و یا حتی صنعتی تفاوت دارد.انتقال آنی اطلاعات ،داده ها،و سرمایه ها و امکان ارتباط همزمان افراد در نقاط مختلف عملاً فواصل زمانی را از میان برداشته است و نظم طبیعی دوران قدیم یا چارچوبهای مکانیکی جهان صنعتی را به کلی دگرگون ساخته است.مکان نیز به نوبه ی خود با مفهوم دسترسی یا عدم دسترسی به اطلاعات و ابزار انتقال و پردازش آن ارتباط پیدا کرده است و به این اعتبار «حضور در مکان »معنای تازه ای به خود گرفته که می تواند تعیین کننده ی ارتباط و اتصال شخص به جامعه شبکه ای و یا طرد و حذف او از این مکان فراگیر و در عین حال انحصاری به شمار آید(کاستلز:16-18).

آنچه بايد براي درك رابطه ميان تكنولوژي و جامعه به خاطر داشت اين است كه نقش دولت از طريق ايجاد محدوديت ،آزاد سازي يا هدايت نوآوريهاي تكنولوژيك عاملي تعيين كننده در كل اين فرايند است، زيرا دولت تجلي نيروهاي اجتماعي و فرهنگي غالب در زمان و مكان معين است و آنها را سازماندهي مي كند .تكنولوژي تا حد زيادي تجلي توانايي جامعه براي پيشرفت در زمينه كسب مهارت تكنولوژيك از طريق نهاد هاي جامعه ، از جمله دولت است. فرايند تاريخي اي كه توسعه نيروهاي مولد از طريق آن انجام مي پذيرد و ويژگي هاي تكنولوژي و در هم تنيدگي آن را در تار و پود روابط اجتماعي تعيين مي كند(کاستلز:39).

در قرن بيستم عمدتاً با دو شيوه اصلي توليد، زندگي كرده ايم :سرمايه داري و دولت سالاري.

در سرمايه داري، جدايي ميان توليد كنندگان و ابزار توليد، كالا شدن نيروي كار و مالكيت خصوصي ابزار توليد بر مبناي كنترل سرمايه ،اصل بنيادين تصاحب و توزيع مازاد توليد توسط سرمايه داران را تعيين مي كرد، البته در هر ظرف و زمينه تاريخي اين كه طبقات يا طبقه سرمايه دار چه فرد يا افرادي هستند بيش از اين كه مسئله اي انتزاعي باشد مسئله اي اجتماعي است.

در دولت سالاري ، كنترل مازاد توليد در خارج از حوزه اقتصاد قرار دارد :يعني در دستان صاحبان قدرت(دولت) است: بگذاريد اين افراد را آپاراتچيكي [ديوان سالاران] يا لينگ دائو بناميم. سرمايه داري به سمت به حداكثر رساندن سود يعني افزايش ميزان توليد مازادي كه بر مبناي كنترل خصوصي ابزار توليد و توزيع به دست آمده گرايش دارد . دولت سالاري به سمت به حداكثر رساندن قدرت ، يعني افزايش توانايي نظامي و ايدئولوژيك دستگاه سياسي براي تحميل اهداف خود بر تعداد بيش تري از افراد و گسترش اين نفوذ به اعماق آگاهي آنها گرايش دارد(کاستلز:43).

مجموعه اي اصلاحات هم در سطح نهاد ها و هم در مديريت شركتها ،چهار هدف اصلي را مورد توجه قرار مي دهند: تعميق منطق سرمايه داري كسب سود در روابط كار و سرمايه با افزايش بهره وري نيروي كار و سرمايه ، جهاني شدن توليد ، توزيع و بازارها و استفاده از فرصتها در بهترين شرايط كسب منفعت در هر جاي دنيا كه باشد ؛ هدايت و حمايت دولت به سمت افزايش بهره وري و قدرت رقابت اقتصادهاي ملي كه غالباً به قيمت از ميان رفتن قوانين حمايت اجتماعي و منافع عمومي تمام مي شود(کاستلز:46).

منظور کاستلز از هویت:فرایندی است که یک کنشگر اجتماعیبه وسیله آن خود را می شناسد و عمدتاً بر مبنای یک خصیصه و یا مجموعه ای از خصائص فرهنگی و بدون اشاره به سایر ساختارهای اجتماعی معنا را می سازد(کاستلز:48).

اولین ویژگی پارادایم جدید این است که اطلاعات ماده خام است:این ها تکنولوژی هایی هستند که روی اطلاعات عمل می کنند،برخلاف انقلاب های تکنولوژیک پیشین که در آنها تنها اطلاعات بر روی تکنولوژی عمل می کرد.

دومین ویژگی اشاره دارد به فراگیر بودن تاثیرات تکنولوژی های جدید،از آنجا که اطلاعات بخش لا ینفک تمتمی فعالیتهای بشری است،همه ی فرایند های حیات فردی و جمعی ما مستقیماًتوسط رسانه تکنولوژی جدید شکل داده می شوند.

سومین ویژگی به منطق شبکه سازی هر سیستم و یا مجموعه روابطی اشاره دارد که از این تکنولوژیهای جدید اطلاعات استفاده می کنند.به نظر می رسد ریخت شناسی این شبکه با پیچیدگی فزاینده ی تعامل و اندر کنش و الگوهای غیر قابل پیش بینی توسعه ناشی از قدرت خلاقه ی چنین تعاملی سازگاری تمام دارد.

ویژگی چهارم ،که به ویژگی شبکه سازی مربوط می شود هر چند کاملاًاز آن متمایز است ،این است که پارادایم تکنولوژی اطلاعات به انعطاف پذیری متکی است.نه تنها فرایند ها برگشت پذیر هستند ،بلکه سازمانها و نهادها را نیز می توان با آرایش مجدد اجزای آنها اصلاح و حتی به طور اساسی تغییر داد.

ویژگی پنجم این انلاب تکنولوژی ،همگرایی فزاینده ی تکنولوژیهای خاص در درون یک سیستم بسیار منسجم است که در آن ،مسیرهای تکنولوژیک قدیمی و جداگانه غیر قابل تشخیص می شوند.از این رو،میکرواکترونیک،مخابرات،الکترونیک نوری و کامپیوتر اکنون همگی در سیستم های اطلاعاتی جا گرفته اند(کاستلز:92-94).

انگیزه شرکتها نه بهره وری بلکه سودآوریخواهد بود و تکنولوژی ممکن است وسیله مهمی برای دستیابی به این هدف باشند،اما یقیناً تنها وسیله نیستند،و نهادهای سیاسی که مجموعه وسیع تری از ارزشها و منافع آنها را شکل می دهد،در عرصه ی اقتصاد به سمت به حداکثر رساندن توان رقابت اقتصادهای تحت حاکمیت خود جهت داده خواهند شد.سودآوری و توان رقابت عوامل تعیین کننده ی نوآوری تکنولوژیک و رشد بهره وری هستند(کاستلز:117).

اقتصاد اطلاعاتی جهانی در واقع اقتصادی بسیار سیاست زده است.افزایش رقابت در بازار در مقیاس جهانی تحت شرایط تجارت ارشادی رخ می دهد.تحول تکنولوژیک سریع ،خلاقیت تکاپوگران اقتصادی را با راهبردهای حساب شدهی دولت در حمایت از تحقیقات و هدف قرار دادن تکنولوژی ترکیب می کند.کشورهایی که قربانی ایدئولوژیک خود می شوند شاهدند که موقعیت تکنولوژیک و اقتصادی آنها در مقایسه با دیگران به سرعت سیر قهقرایی طی می کند.بنابراین،اقتصاد جدید مبتنی بر تجدید ساختار اجتماعی-اقتصادی و انقلاب تکنولوژیک تا حدی براساس روندهای سیاسی که در درون و توسط دولت به کار گرفته می شود،شکل داده می شود (کاستلز:125).

چهار فرایند اصلی شکل و نتیجه ی رقابت را تعیین می کند:

نخستین فرایند ،ظرفیت تکنولوژیک است.بنیان علمی فرایند تولید و مدیریت،توان تحقیق و توسعه ،منابع انسانی ضروری برای نوآوری تکنولوژیک ،استفاده کافی از تکنولوژیهای جدید و سطح پراکنش آنها در کل شبکه ارتباطات اقتصادی را باید در این مقوله گنجاند.

دومین عامل تاثیر گذار بر توان رقابت،دسترسی به بازار بزرگ و منسجم و ثروتمند،مانند اتحادیه اروپا،منطقه تجارت ایالات متحده-آمریکای شمالی یا در سطحی کوچکتر ژاپن است.

عامل سوم که عملکرد رقابتی در بازار جهانی را توضیح می دهد تفاوت بین هزینه های تولید در محل تولید و قیمتها در بازار مقصد است.

سرانجام اینکه به نظر می رسد توان رقابت در اقتصاد جدید جهانی ،وابستگی زیادی به توان سیاسی نهادهای ملی و فرا ملی برای هدایت راهبرد در رشد کشورها و یا مناطق تحت حاکمیت آنها داشته باشد از جمله فراهم آوردن امتیازات رقابتی در بازار جهانی برای آن دسته از شرکتهایی که با اشتغال زایی و درآمدزایی در خدمت منافع کشورهای خود هستند(کاستلز:138-140).

آنچه را که جدیدترین تقسیم بین المللی کار مینامم،پیرامون چهار جایگاه مختلف در اقتصاد اطلاعاتی- جهانی ساخته شده است.تولید کنندگان نیروی کار گرانقیمت و متکی به اطلاعات،تولید کنندگان مالا در حجم بالا و مبتنی بر نیروی کار ارزان قیمت،تولید کنندگان مواد خام که متکی به مواهب طبیعی هستند و تولید کنندگان مازاد که به نیروی کار کم ارزش تقلیل یافته اند(کاستلز:180).

بخش اعظم دانش انباشته شده در شرکتها از طریق تجربه حاصل شده است و کارگران نمی توانند تحت روشهای مدیریتی بسیار رسمی آن را انتقال دهند.با وجود این،هنگامی که سازمانها که قادر به برقراری پل برای تبدیل دانش ضمنی به دانش آشکار،دانش آشکار به دانش ضمنی ،دانش ضمنی به دانش ضمنی و دانش آشکار به دانش آشکار باشند ،منابع نوآوری افزایش می یابد.با این کار،نه تنها تجربه ی کارگران منتقل و زیاد می شود تا پیکره ی دانش در شرکت تقویت شود،بلکه دانش ایجاد شده در خارج را نیز می توان در زمره ی عادات ضمنی کارگران درآورد و آنها را قادر ساخت تا کاربریهای ویژه ی خود را طراحی کرده و روشهای استاندارد را بهبود بخشند (کاستلز:203).

سازمانهای موفق آنهایی هستند که می توانند به نحوی کارآمد به تولید دانش و پردازش اطلاعات بپردازند،خود را با هندسه متغیر اقتصاد جهانی سازگار کنند.به اندازه ای انعطاف پذیر باشند که ابزلر خود رابا همان سرعت تغییر هدف،تغییر دهند،چرا که نوآوری در حال تبدیل شدن به سلاح کلیدی رقابت است (کاستلز:216).

در هر فرایند تحول تاریخی،یکی از بارزترین جلوه های تغییر نظام مند،دگرگونی اشتغال و ساختار اشتغال است.در واقع نظریه های فرا صنعتی و اطلاعات گرایی،ظهور یک ساختار اجتماعی نوین را که گرایش به خدمات به جای کالا،افزایش مشاغل مدیریتی و حرفه ای،از میان رفتن مشاغل کشاورزی و تولیدی و افزایش محتوای اطلاعاتی پیشرفته ترین اقتصادها از ویژگی های بارز آن است.قوی ترین دلیل تجربی تغییر مسیر تاریخ می دانند(کاستلز:251).

در گسترش مشاغل «خدمات فرا صنعتی» دو راه مختلف را مشاهده می کنیم: یکی مدل آنگلوساکسن ها که در عین حرکت از تولید به سوی خدمات پیشرفته ،مشاغل خدمات سنتی را حفظ می کند و مدل دیگر مدل ژاپنی-آلمانی است که علاوه بر گسترش خدمات پیشرفته و حفظ مبنای تولیدی ، برخی از فعالیتهای خدماتی بخش صنعت را نیز درونی می سازد(کاستلز:265).

مشخصه های جوامع اطلاعاتی:

*حذف مشاغل کشاورزی

*کاهش دائمی مشاغل تولیدی سنتی

*افزایش خدمات تولیدی و خدمات اجتماعی به همراه تاکید بر خدمات تجاری در گروه نخست و خدمات بهداشتی در گروه دوم.

*تنوع روز افزون فعالیتهای خدماتی به عنوان منابع اشتغال

*افزایش سریع مشاغل مدیریتی،تخصصی و فنی

*تشکیل گروهی از کارگران یقه سفید که از کارگران بخش فروش و دفتری تشکیل شده اند.

*ثبات نسبی سهم قابل توجهی از اشتغال در بخش خرده فروشی

*افزایش همزمان سطوح بالا و پایین ساختار شغلی

*ارتقای نسبی ساختار شغلی در طول زمان، با سهم فزاینده ی مشاغلی که نیازمند مهارت های بیش تر و تحصیلات پیشرفته هستند(کاستلز:280).



به طور کلی به نظر می رسد هیچ رابطه ساختاری نظام یافته ای بین رواج تکنولوژی های اطلاعات و دگرگونی سطوح اشتغال در کل اقتصاد وجود نداشته باشد. برخی از مشاغل از میان نمی روند و مشاغل جدیدی ایجاد می شوند ولی رابطه ی کمی این افزایش و کاهش ها در شرکت ها ،صنایع ،بخش ها ،مناطق و کشور های مختلف ،بسته به توانایی رقابت ،راهبرد های شرکت ها،سیاست های دولتی ،محیط نهادی و جایگاه نسبس در اقتصاد جهانی ،متفاوت خواهد بود.پیامد خالص تعامل میان تکنولوژی اطلاعات و اشتغال تا حد زیادی به عوامل کلان اقتصادی، راهبردهای اقتصادی و بافت اجتماعی-سیاسی بستگی دارد (کاستلز:316).

تکنولوژی اطلاعات حتی اگر زمان کاری لازم را برای تولید هر واحد از محصول به نحو محسوس کاهش دهد نیز به خودی خود علت بیکاری نیست. ولی در پارادایم اطلاعاتی ،نوع کارها از نظر کیفیت،کمیت و ماهیت تغییر می کند.بنابراین نظام تولیدی جدید نیازمند نیروی کار جدید است، افراد و گروههایی که نمی توانند مهارتهای اطلاعاتی را کسب کنند ممکن است از بازار کار حذف شوند یا به رتبه ی کارگر تنزل یابند(کاستلز:316).

یکپارچگی بالقوه متن، تصویر و صدا در یک سیستم ،که از چندین نقطه و در زمان دلخواه و در شبکه ای جهانی و آزاد و قابل دسترس با یکدیگر تعامل دارند،ماهیت ارتباطات را دچار دگرگونیهای بنیادینی می سازد و ارتباطات نقش تعیین کننده ای در شکل دهی فرهنگ دارد، زیرا همان گونه که پستمن می گوید:«ما واقعیت را آنگونه که هست نمی بینیم ،بلکه آنگونه می بینیم که زبانهایمان هستند و زبانهای ما رسانه های ما هستند،رسانه های ما استعاره های ما و استعاره های ما محتوای فرهنگ ما را می آفرینند(کاستلز:383).

تاثیر اجتماعی تلویزیون مساله ی بودن یا نبودن است.وقتی پیامی از تلویزیون پخش می شود می توان آن را تغییر داد،دگرگون ساخت یا کاملاً تحریف کرد. ولی در جامعه ای که بر محور رسانه های همگانی سازمان یافته اند موجودیت پیام هایی که خارج از رسانه ها قرار دارند به شبکه ی ارتباطات شخصی محدود است و بدین ترتیب از حافظه ی جمعی رخت بر می بندد(کاستلز:391).

رسانه ها بدلیل اینکه تار و پود نمادین زندگی ما هستند همچون تجارب واقعی بر رویاهای ما تاثیر می گذارند بر آگاهی و رفتار ما تاثیر می گذارند و مواد خامی را فراهم می ساند که ذهن ما با استفاده از آن کار می کند(کاستلز:392).

شاید مهم ترین ویژگی سیستم های چند رسانه ای این است که بیش تر جلوه های فرهنگی را با همه تنوع شان در قلمرو خود جای می دهند. ظهور سیستم چند رسانه ای به معنای پایان جدایی و حتی تمایز میان رسانه های شنیداری و دیداری و چاپی، فرهنگ عامیانه و فرهنگ فرهیختگان،سرگرمی و اطلاعات،آموزش یا انحواست همه ی جلوه های فرهنگی،از بدترین تا بهترین ،و از نخبه گراترین تا مردمی ترین ،در این جهان دیجیتالی گرد هم می آیند جهانی که در ابر متنی غول آسا و غیر تاریخی جلوه های گذشته و حال و آینده ذهنی را که برقرار کننده ی ارتباط است به یکدیگر پیوند می دهد. بدین ترتیب،آنها یک محیط نمادین جدید ایجاد می کنند.آنها دنیای مجازی را به واقعیت تبدیل می کنند(کاستلز:431).

فرهنگ ها فرایند های ارتباط تشکیل شده اند همانطور که رولان بارت و ژان بودریار سالها قبل به ما آموختند همه ی اشکال ارتباط بر مبنای تولید و مصرف نشانه ها استوارند. بنابراین هیچ گونه جدایی بین واقعیت و نمایش نمادین وجود ندارد.در همه ی جوامع انسانها در محیطی نمادین می زیسته اند و از طریق این محیط عمل می کرده اند بنابراین ویژگی تاریخی سیتم ارتباطی جدید که پیرامون یکپارچگی الکترونیکی همه شیوه های ارتباط ،از ارتباط مکتوب گرفته تا ارتباط چند حسی سازمان یافته است،القای واقعیت،مجازی نیست بلکه ایجاد مجاز واقعی است.برای توضیح این مطلب باید از فرهنگ واژگان کمک بگیریم:مجازی ،چیزی که در عمل چنین است نه به معنای دقیق کلمه و واقعی،چیزی که واقعاً چنین است.بنابراین واقعیتی که تجربه می شود همواره مجازی است چون همواره از طریق نمادهایی درک می شود که عمل را به گونه ای از معنا شکل می دهند که از چارچوب تنگ معنایی که نمادها برای آن در نظر گرفته اند می گریزد.

دقیقاً همین ویژگی همه ی شکلهای زبان برای به رمز در آوردن ابهام و ایجاد تفاسیر متنوع است که بیانهای فرهنگی را از استدلال صوری-منطقی و ریاضی متمایز می سازد.پیچیدگی و حتی کیفیت متناقض پیامهای ذهن انسان ،به دلیل ویژگی تعدد معانی کلام ماست که جلوه گر می شود.ایت طیف گوناگونی فرهنگی معانی پیامها چیزی است که به ما امکان می دهد در ابعاد مختلف برخی تلویحی و برخی آشکارند با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم.بنابراین وقتی منتقدان رسانه های الکترونیکی می گویند که محیط نمادین جدید نمایانگر واقعیت نیست تلویحاً به یک مفهوم کاملاًبدوی و ساده انگارانه از تجربه ی واقعی رمز گذاری نشده، اشاره می کنند که هرگز وجود نداشته است همه ی واقعیت ها از طریق نمادها بیاتن می شوند و در ارتباط انسانی و تعاملی ،بدون در نظر گرفتن رسانه ی ارتباط ،همه ی نمادها در ارتباط با معانی و واژگانی که به آنها اسناد داده می شود به نوعی دچار تغییر می شوند به تعبیری می توان گفت که کل واقعیت مجازی به گونه ای مجازی ادراک می شود(کاستلز:432).

ایجاد سیستم های ارتباطات الکترونیکی و اطلاعاتی گسستگی روز افزون قرابت مکانی و انجام وظایف زندگی روز مره مانند کار ،تفریح ،خرید،مراقبت های بهداشتی ،آموزش ،خدمات عمومی ،حکومت و نظایر آن را ممکن ساخته است بدین ترتیب ،آینده شناسان غالباً پیش بینی میکنند که وقتی ضرورت کارکردی شهرها از میان برود ،شهر نیز از میان خواهد رفت یا دست کم به صورتی که امروز می شناسیم وجود نخواهد داشت(کاستلز:457).

فضای جریانها به معنای تکیه گاه مادی فرایند ها و عملکردهای مسلط در جامعه ی اطلاعاتی ،را میتوان به ترکیب حداقل سه لایه از تکیه گاههای مادی تشریح کرد که در مجموع فضای جریانها را تشکیل می دهند.نخستین لایه،نخستین تکیه گاه مادی فضای جریانها ،در واقع توسط مداری از محرک های الکترونیکی ایجاد می شود.(میکرو الکترونیک ،مخابرات،پردازش کامپیوتری،سیستم های رادیو و تلویزیونی و حمل و نقل سریع که بر تکنولوژی اطلاعات استوار ند) که به همراه یکدیگر ،مبنای مادی فرایند هایی را تشکیل می دهند که در شبکه ی اجتماعی نقشی راهبردی دارند این در واقع تکیه گاهی مادی برای عملکردهای اجتماعی همزمان است در این شبکه هیچ مکانی به خودی خود وجود ندارد چون جایگاهها به وسیله ی جریانها تعریف می شوند بنابرای ، شبکه ی ارتباطی پیکره بندی اصلی فضایی است:مکانها از میان نمی روند بلکه منطق و معنای آن در شبکه جذب می شود. زیر ساخت تکنولوژیِ یکی که شبکه را ایجاد میکند فضای جدید را تعریف می کند همان طور که خطوط راه آهن در اقتصاد صنعتی،مناطق اقتصادی و بازارهای ملی را تعریف می کردند(کاستلز:477).

دومین لایه ی فضای جریانها از گروهها و محورها (یا بازارهای )آن تشکیل می شود .اگرچه منطق ساختاری فضای جریانها بی مکان است ولی این شبکه مکانهای ویژه ای را به یکدیگر متصل می کند که دارای ویژگی های اجتماعی ،فرهنگی و فیزیکی تعریف شده ای هستند(کاستلز:478).

سومین لایه ی فضای جریانها به سازماندهی مکانی نخبگان(و نه طبقات)مدیریتی مسلط اشاره دارد که کارکردهای اصلی را که چنین فضایی پیرامون آن تحقق می یابد اعمال می کند. نظر یه ی فضای جریانها از این فرض تلویحی آغاز می کند که جوامع به گونه ای نامتقارن پیرامون منافع مسلط که خاص هر ساختار اجتماعی است سازمان یافته اند. فضای جریانها تنها منطق است چون منطق مکانی منافع و کارکردهای مختلف در جامعه ی ماست. ولی چنین سلطه ای صرفاً ساختاری نیست.این سلطه توسط نقش آفرینان اجتماعی اعمال می شود و در واقع توسط آنها طراحی، تصمیم گیری و اجرا می گردد (کاستلز:480).

زمان بی زمان به فضای جریانها تعلق دارد،ولی نظم زمانی،زمان بیولوژیک و توالی اجتماعی ،ویژگی های مکانها در سرتاسر جهان هستند که سازمان دادن و ساختار زدایی مادی جوامع چند پاره ی ما را انجام می دهند. فضا،زمان را در جامعه ی ما شکل می دهد و بدین ترتیب روندی تاریخی را واژگون می سازد.جریانها ،زمان بی زمان را شکل می دهند ، ولی مکانها وابسته به زمانند.آرمان پیشرفت ،که در دو قرن گذشته بنیان فرهنگ و جامعه ی ما بوده است ، بر مبنای حرکت تاریخ ، و در واقع بر توالی از پیش تعیین شده ی تاریخ به رهبری خرد و با تحریک نیروهای مولد استوار بود و از قید و بند های جوامع و فرهنگ هایی که به مکان وابسته اند می گریخت. تسلط بر زمان ،کنترل آهنگ زمان،در حرکت گسترده ی صنعتی شدن و توسعه ی شهری که با فرایند های دوگانه ی سرمایه داری و دو لت سالاری میسر گشته بود سرزمین ها را مستعمره و فضاها را دگرگون ساخت(کاستلز:537).

نظم نوین اجتماعی، یعنی جامعه ی شبکه ای ، به نظر شمار فزاینده ای از مردم به منزله ی یک بی نظمی فرا اجتماعی است. منظور از بی نظمی فرا اجتماعی ،توالی اتوماتیک و تصادفی رخدادهاست که از منطق کنترل ناپذیر بازارها ،تکنولوژی،نظم جغرافیای سیاسی یا جبر زیست شناختی نشات می گیرد(کاستلز:552).

مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع:


بنیاد آینده‌نگری ایران



پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۸ آوریل ۲۰۲۴

اندیشمندان آینده‌نگر

+ جعبه ابزاری برای پیشبینی تام استندیج

+ ملافات با اَبر فن آوری  دانیل فراکلین

+ مشاغل آینده تا افق ۲۰۳۰ --

+ دغدغه زندگي خوب دکتر شهیندخت خوارزمی

+ نگاهی به جنبش روسری­ سوزان یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ فکر کردن به آینده، آینده نگری نیست! رضاش

+ آن سوی سرمایه‌داری و سوسیالیسم الوین تافلر

+ هندبوک آینده پژوهی و جمع آوری کمک مالی برای موسسه آینده پژوهی در واشنگتن دی سی وحید وحیدی مطلق

+ آیا دموکراسی آینده ای دارد؟ ترجمه ویکتور وحیدی

+ بیانیه ماموریت و هواداری اندیشکده آینده های سیاره ای https://www.apfi.us

+ نقد کتاب فراسوی دانش: چگونه فنآوری، عصر آگاهی را به پیش می برد  وحید وحیدی مطلق

+ آینده ممکن و مطلوب سال 2050 وحید وحیدی مطلق

+ عقب ماندگی اجتماعی ایرانیان، دلایل و مسائل فرنود حسنی

+ جنگ اوکراین و آینده مشترک ما وحید وحیدی مطلق

+ مدل سازی ریاضی آینده تمدنی به طور کلی و بویژه انسان شناسی پیش نگر‎‎ وحید وحیدی مطلق

+ مهارت‎ های آینده و ضروری که باید داشته باشیم 

+ مقدمه ای بر آینده نگری مهندسین مشاور

+ شناسایی و درک نیروهای کلیدی تعیین کننده در مسیر رویدادهای آینده وحید وحیدی مطلق

+ نقد کتاب هلال، ویلیام،2021 ، فراسوی دانش چگونه فنآوری، عصر آگاهی را پیش می برد. وحید وحیدی مطلق

+ حکایت گربه‌ و سوسیس و سازمان‌های نوآور فرنود حسنی

+ برای مراسم روز جهانی آینده رضا داوری اردکانی؛

+ انسان خردمندتر می‌شود، پوپولیست‌ها بازندۀ اصلی بحران کرونا خواهند بود ماتیاس هورکس

+ سیاست در هیچ جای جهان مبتنی بر علم نیست  رضا داوری اردکانی

+ جامعه شناس دنیای جدید 

+ تکنولوژی‌های نوین و سرنوشت بشر دکتر شهیندخت خوارزمی

+ آینده پژوهی چیست و آینده های متفاوت کدام اند؟ وحید وحیدی مطلق

+ تحلیل محتوا و آینده نگری 

+ نگاهی به سوداگری با تاریخ محمد امینی دکتر شیرزاد کلهری

+ غربت علوم انسانی شاه کلید توسعه نیافتگی. دکتر شهیندخت خوارزمی

+ ماهیت و میراث فکری «آلوین تافلر» در گفت‌وگو با دکتر شهیندخت خوارزمی دکتر شهیندخت خوارزمی

+ دانایی به مثابه قدرت .خرد آینده‌نگری 

+ زیرفشارهای تمدن جدید له نمی‌شویم: گفتگو با شهیندخت خوارزمی  شهیندخت خوارزمی

+ انقلاب چهارم و کار ما هرمز پوررستمی

+ خوارزمی: تافلر کمک می‌کند در دنیای پرخشونت مأیوس نشویم دکتر شهیندخت خوارزمی

+ فناوری راهی برای رهایی از جنسیت؟ مریم یوسفیان

+ آشتی دادن جامعه با آینده، رسالت اصلی آینده پژوهی دکتر محسن طاهري

+ چهارمین موج تغییر  علی اکبر جلالی

+ در جست‌وجوی یحیی-- پیشگفتاری از دکتر شهیندخت خوارزمی 

+ برنامه حزب مدرن و آینده نگر – بخش دوم احمد تقوائی

+ ⁠⁠⁠به بهانه ی قاعدگی دکتر محسن طاهری

+ مهم ترین مولفه های برنامه یک حزب سیاسی مدرن کدامند ؟  احمد تقوائی

+ علت‌های اجتماعیِ استبداد و فساد نازنین صالحی

+ سخنراني پروفسور شهرياري و دكتر شهين دخت خوارزمي 

+ ظهور جامعه پساصنعتی دانیل بل

+ زیرفشارهای تمدن جدید له نمی‌شویم 

+ خردِ پیشرفت و توسعه رضا داوری اردکانی

+ آینده پژوهی و دغدغه هایش دکتر طاهری دمنه

+ تافلر:نگاه تازه به آينده 

+ سرمایه‌گذاری 80 میلیون دلاری بیل گیتس برای ساخت شهر هوشمند حمید نیک‌روش

+ آینده پژوهی و انواع آینده محسن گرامی طیبی

+ کتاب آینده پژوهی، پارادایمی نوین در برنامه ریزی، با تاکید بر برنامه ریزی شهری و منطقه ای علی زارع میرک آباد

+ اجتماع علمی قدرتمند مهمترین نیاز آینده پزوهی در ایران است احد رضایان قیه باشی

+ ایرانی‌ها و فقدان وجدان آینده‌نگر اجتماعی احد رضایان قیه‌باشی

+ ديدگاه‌های سه گانه درباره محركهای آينده نگاری. حسن کریمی فرد

+ استانداردهاي سواد اطلاعاتي. دكتر عشرت زماني

+ آینده نگری استر اتژی فناوری اطلاعات. دکتر امین گلستانی

+ خرد آینده نگری 

+ آینده نگری, برترین مزیت انسانی عباس سید کریمی

+ روش پس نگری در آینده پژوهی دکتر محسن طاهری دمنه

+ جان نقّاد و چشم باز مردم رضا داوری اردکانی

+ واقعیت مجازی و آینده آموزش دکتر محسن طاهری دمنه

+ اقتصاد به مثابه قلب تپنده مریم یوسفیان

+ قدرت تکنیک؛ آینده هم منم رضا داوری اردکانی

+ میل ذاتی تجدد به زمان آینده رضا داوری اردکانی

+ درگاه تخصصی آینده 

+ نسل جدید با بی وزنی مواجه است/ پیاده راه شهر رشت با نگاه آینده پژوهی ساخته شده است 

+ اساتيد ارتباطات:دكتر علي اسدي /بنيادگذاري سنجش افكار در رسانه ملي  

+ در عید نوروز، آینده را هدیه دهید  Vahid Think Tank

+ بسترهای فراگیر شدن طراحی صنعتی در ایران بر پایه الگوهای الوین تافلر 

+ روش‌های پیش‌بینی فناوری.  اندیشکده وحید

+ تاریخ تکرار نمی شود. الوین تافلر

+ آینده کسب و کار در سال 2030 - کتاب صوتی فارسی وحید وحیدی مطلق

+ سندروم یخچال فرنود حسني

+ هفت سازمان آینده پژوه ایرانی در سال 2016 

+ آينده‌پژوهي برآيند پيش‌بيني‌ناپذيري محيط است گفت‌وگو با دکتر سعید خزایی آینده‌پژوه و مدرس دانشگاه

+ آينده پژوهي: از قابليت فردي تا اجتماعي ياورزاده محمدرضا,رضايي كلج فاطمه

+ مبانی نظری و مورد کاوی های مختلف و متنوع  

+ اخذ مدرک حرفه ای آینده پژوهی به صورت حضوری و غیر حضوری از معتبرترین سازمان بین المللی  

+ آزمون های اندیشه ورزی در جهان حسین کاشفی امیری

+ دمینگ و ما صلاح الدین همایون

+ روش آﯾﻨﺪه ﭘﮋوه ﺷﺪن  ﺳﻌﯿﺪ رﻫﻨﻤﺎ

+ نقش هنر در آینده پژوهی الهام سهامی

+ الوین تافلر را بهتر بشناسیم دکتر شهیندخت خوارزمی

+ آیند هنگاری ملی جانشین برنامه های توسعه پنج ساله در علم، فناوری و نوآوری امیر ناظمی

+ پیشگفتار شوک آینده دکتر شهیندخت خوارزمی

+ آینده پژوهی کلید تحول درنقش های توسعه محور و راهبردی مدیریت منابع انسانی دکتر سید اکبر نیلی پور

+ نشست اندیشه 

+ آیا فناوری‌های همگرا آینده را تضمین می‌کنند؟ دکترمحسن رنانی

+ جامعه ای می‌تواند بحران‌هارا پشت سر بگذارد که دو وزیر آینده نگر «آموزش و پرورش» و «ارتباطات» آنرا اداره می‌کنند/ امروز «دانایی» است که قدرت می‌آفریند. جامعه شناسی هنر

+ گزارش برگزاری نشست «تاملی در ایده‌های آینده‌نگرانه تافلر» در گروه افواج 

+ دانایی به مثابه قدرت عاطفه شمس

+ فهم جامعه به کمک ژورنالیسم/ آثار تافلر نوعی جامعه‌شناسی مترویی‌ست 

+ خانیکی: نگاه تافلر نگرانی از آینده را کم کرد 

+ ‍ خلاصه سخنرانی جدید وحیدی مطلق درباره آینده قدرت ایران مدرس بین المللی فدراسیون جهانی آینده‌پژوهی  وحیدی مطلق

+ «آینده نگری» مهارتی سودمند برای مدیران 

+ پیش‌بینی‌های درست و نادرست آلوین تافلر کدام‌ بودند؟ BBC

+ الوین تافلر،آینده‌پژوه و نویسنده سرشناس آمریکایی در سن ۸۸ «‌۸۷»سالگی در گذشت. BBC

+ آینده جهان ، آینده زنان « مجله زنان امروز » مریم یوسفیان

+ آن سوی سرمایه داری و سوسیالیسم الوین تاقلر

+ سیر تحول مطالعات و تحقیقات ارتباطات و توسعه درایران دکتر کاظم معتمد نژاد



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995