Iranian Futurist 
Iranian Futurist
Ayandeh-Negar
Welcome To Future

Tomorow is built today
در باره ما
تماس با ما
خبرهای علمی
احزاب مدرن
هنر و ادبیات
ستون آزاد
محیط زیست
حقوق بشر
اخبار روز
صفحه‌ی نخست
آرشیو
اندیشمندان آینده‌نگر
تاریخ از دیدگاه نو
انسان گلوبال
دموکراسی دیجیتال
دانش نو
اقتصاد فراصنعتی
آینده‌نگری و سیاست
تکنولوژی
از سایت‌های دیگر


رابطه میان پیشرفت فناوری اطلاعات و تکمیل جهانی شدن

اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:
Twitter Google Yahoo Delicious بالاترین دنباله

[15 Jan 2016]   [ ذبیح الله تجری غریب آبادی]

مقدمه

ما در معرض تحولات گوناگون جهانی شدن از جمله ظهور صنایع جهانی ارتباطات، رشد شرکتهای چند ملیتی، تأثیر بازارهای مالی جهانی، گرم شدن سیارة زمین و اقدامات بین المللی مربوط به حقوق بشر قرار گرفته ایم. عوامل فوق به ایدة جامعة جهانی اهمیت خاصی بخشیده اند. بشر امروز می داند که محدودیت های جغرافیایی هر روز کمتر شده و جهان به یک مکان واحد تبدیل می شود.

مفهوم جهانی شدن به تدریج وارد محافل علمی شده است. این مفهوم تا اوایل دهة ١٩٨٠ اعتبار علمی چندانی نداشت ولی از آن به بعد، کاربرد مفهوم کاملاً جهانی شده است . اغلب جنبه های جهانی شدن در واقع تعهد و انعکاسی است که هم شامل افزایش سطح برنامه ریزی تجاری برای بازاریابی در سطح جهان و هم اقد اماتی می شود که از سوی جنبش طرفداران محیط زیست برای حفظ سیارة زمین به عمل می آید.

مفهوم جهانی شدن از لحاظ ایدئولوژیک شبهه انگیز است . زیرا همانند مفهوم نوگرایی که قبلاً مطرح بود، توجیه کنندة این اندیشه است که گسترش فرهنگ غربی و جامعة سرمایه داری محصول نیروه ایی است که از کنترل انسان خارجند و در جهت تغییر جهان عمل می آنند. این واقعیتی کتمان ناپذیر است که مرحلة جهانی شدن با این تحولات همراه است .

جهانی شدن نتیجة مستقیم گسترش فرهنگ اروپایی از طریق مهاجرت، استعمار، و تقلید فرهنگی به سراسر کرة زمین است . این پدیده هم چنین به طور ذاتی از طریق فعالیت های سیاسی و فرهنگی با الگوی توسعة سرمایه داری همراه است . اما این گفته به این معنا نیست که سراسر سیارة زمین باید غربی یا سرمایه داری بشود، بلکه به این معناست که هر نظام اجتماعی باید وضعیت خود را نسبت به غرب سرمایه داری سامان دهد یا رابطه و نسبت خود را با آن بداند.

جهانی شدن فرآیندی است که از ابتدای تاریخ بشر وجود داشته و با نوگرایی و توسعة سرمایه داری هم زمان بوده و از همان زمان تأثیرات آن رو به فزونی بوده است، اما اخیراً شتابی ناگهانی در آن پدیدار شده است . جهانی شدن یک فرآیند متأخر است که با سایر فرآیندهای اجتماعی نظیر فراصنعتی شدن و فرانوگرایی یا شالوده شکنی سرمایه داری همراه است.

مفهوم جهانی شدن

جهانی شدن در معنای امروزین خود پدیده ای نسبتاً جدیدی است که به گونه های مختلفی تعریف و تفسیر شده است. گرچه مفهوم جهانی شدن به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرد اما یک تعریف واحد و مورد قبول همگان در مورد آن وجود ندارد. بنابراین برای آغاز بررسی، یک تعریف اولیه از آن مطرح میشود. جهانی شدن به چندگانگی ارتباطات و پیوندهایی اشاره می کند که به فراسوی دولتها یا جوامعی که نظامهای جهان مدرن را تشکیل می دهند، می پردازد. این مفهوم جریانی را تعریف می کند که از طریق آن رویدادها، تصمیمات و فعالیتهای صورت گرفته در یک بخش از دنیا می توانند تأثیرات مهمی بر افراد و جوامع دورافتاده ترین بخش های جهان داشته باشند. امروزه کالاها، سرمایه، مردم، دانش، تصاویر، ارتباطات، جرایم، فرهنگ، آلاینده ها، داروها، مدها و اعتقادات به سهولت از مرزها و سرزمینها می گذرند. شبکه های ترجمه ای، جنبشهای اجتماعی و ارتباطات در تقریباً تمامی زمینه های فعالیت بشری از سطوح آکادمیک گرفته تا دبستان، کاملاً گسترش یافته اند. (رابرتسون، ۱۳۸۰، ۱۷)

مفهوم جهانی ( Global) بیش از چهار صد سال است که کاربرد دارد ؛ اما اصطلاحاتی همچون Globalization تنها از حدود دهه ۱۹۶۰ میلادی رواج یافتند و تا اواسط دهه ۱۹۸۰ میلادی اعتبار علمی چندانی ، نداشت . کاربرد اصطلاح جهانی شدن به دوکتاب بر می گردد که در سال ۱۹۷۰ میلادی منتشر شدند . کتاب اول دهکده جهانی (Global village) تالیف مارشال ماک لوهان است که بر نقش تحولات وسایل ارتباط و تبدیل شدن جهان به دهکده جهانی واحد جهانی متمرکز است . کتاب دوم نوشته زبیگنو برژینسکی ، رئیس شورای امنیت ملی آمریکا در دوران ریاست جمهوری کارتر است ، ، مطالب آن درباره نقشی است که ایالات متحده برای رهبری جهان و ارائه نمونه جامع نوینیسم باید به عهده بگیرد ( عبدالحمید ، ۱۳۷۹، ۱۵۲). با وجود این ریشه های اصلی نظریه جهانی شدن نه از آثار جامعه شناسان ، بلکه از نظریات گروهی از نظریه پردازان نیروی کار در کالیفرنیا سرچشمه گرفت( عبدالحمید ، ۱۳۷۹، ۳۱)

برخی که به گسترش معیارهای جهانی در تولید و توزیع توجه دارند . ریشه جهانی شدن را در مقطع زمانی بعد از انقلاب صنعتی جستجو می کنند و نظریاتی نیز ریشه جهانی شدن را پس از جنگ جهانی دوم که جهان در سیطره غرب قرار گرفت اشاره دارند و بالاخره عده ای نیز بر این باورند که جهانی شدن به عنوان یک پدیده پیچیده بعد از فروپاشی نظام دو قطبی همزمان با طرح نظم نوین جهانی توسط آمریکا مطرح شد تعریف جهانی شدن مک گرو در خصوص جهانی شدن معتقد است: افزایش شمار پیوندها و ارتباطات متقابلی که فراتر از دولتها و فراتر از جوامع دامن می گسترند و نظام جدید جهانی را می سازند. جهانی شدن به فرآیندی اطلاق می شود که از طریق آن حوادث، تصمیمات و فعالیتهای یک بخش از جهان میتواند نتایج مهمی برای افراد و جوامع در بخش های دور کره زمین دربرداشته باشد فرهنگ و جهانی شدن جهانی شدن تاثیرات زیادی در تمامی عرصه های زندگی انسانها دارد از جمله عرصه های سیاسی و اقتصادی، اما بیشترین تاثیر آن روی فرهنگ است. والرشتاین واضع نظریه جهانی شدن معتقد است که جهانی شدن فرهنگی به معنای سیطره فرهنگ غرب بر دیگر فرهنگهاست که به دوگانگی فرهنگی در جنوب منجر خواهد شد بنابراین از نظر منتقدین به فرایند جهانی شدن فرهنگ، جهانی سازی منجر به ادغام فرهنگی جوامع در حال توسعه و استحاله الگوهای فرهنگی آنها خواهد شد که با توجه به تفاوتهای زبانی، دینی و قومی در این جوامع و برتری الگوهای اقتصادی و فرهنگ غالب غرب بر خرده فرهنگهای کشورهای چند قومیتی ممکن است به تجزیه بسیاری از کشورهای جهان سوم منجر شود. آدورنو و هورکهایمر پا را فراتر گذاشته و معتقدند: در عصر جهانی شدن، فرهنگ به صنعت تبدیل می شود و صنایع فرهنگی شکل می گیرد. آنها تکرار از طریق رسانه ها را عامل اصلی تبدیل فرهنگ به فرهنگ توده می دانند. آنها معتقدند: صنعت فرهنگ سازی تصعید نمی کند بلکه سرکوب می کند این صنعت با به نمایش گذاشتن موضوعات تحریک آمیز ، صرفا موجب تحریک لذات مقدماتی تصعید نشده ای می شوند که محرومیت دائمی از مدتها پیش آنها را در یک نمود جعلی فرو کاسته است، عشق تا مرتبه داستان عشقی تنزل می یابد و پس از نزول، بسیاری از چیزها مجاز شمرده می شوند. حتی آزادی جنسی در مقام محصول ویژه ای که بازار خوبی دارد واجد سهمیه خاص خود است و مزین به علامت تجاری ((جسورانه))می باشد. در این بازی یکطرفه رسانه نقش اصلی را ایفا می کند(آلبرو، ۱۳۸۰، ۳۵)

واترز جهانی شدن را چنین تعریف می کند: جهانی شدن فرایندی اجتماعی است که در آن قید و بندهای جغرافیایی که بر روابط اجتماعی و فرهنگی سایه افکنده است، از بین می رود و مردم به طور فزاینده ای از کاهش این قید و بندها آگاه می شوند. رونالد رابرتسون جهانی شدن را عام شدن خاص و خاص شدن عام می داند؛ چرا که جنبه های کلان زندگی با وجه محلی یعنی جنبه های فرد برخورد می کنند. در این تقابل، خود (هویت فردی) و جوامع از یک سو با بشریت(به عنوان یک کل) و نظام جهانی جوامع از سوی دیگر رو در رو قرار می گیرند. هاروی بر این باور است که جهانی شدن همان تراکم زمان و مکان است. بدین ترتییب هر اتفاقی در هر گوشه دنیا بهسرعت بهاطلاع همگان می رسد و عملا زمان و مکان معنای خود را از دست داده است. به نظر اولریش بک جهانی شدن فرایندی است که در آن دولت های ملی گرای اقتدار طلب تضعیف می شوند و عاملان فرا ملی با چشم اندازای متفاوت قدرت، طرز تلقی، هویت و شبکه ای شکل می گیرند که دولت ها تحلیل می برد. (محققی، ۱۳۸۶، ۱۲)

با وجود تشتت در تعریف جهانی شدن، بیشتر تعاریف درباره تراکم زمان و مکان، انتقال سریع داده ها، کمرنگ شدن مرزهای ملی و طرح مباحث جهانی و فراگیر که متعلق به همه بشر است، توافق دارند. گیدنز در این زمینه می گوید: جهانی شدن عبارت است از تقویت مناسبات اجتماعی جهانی که محل های دور از هم را چنان به هم پیوند می دهد که هر واقعه محلی تحت تاثیر رویدادهایی که با آن فرسنگ ها فاصله دارد، شکل می گیرد و برعکس.( گیدنز، ۱۳۷۷، ۷)

بنیادی ترین ویژگی جهانی شدن در فشرده شدن زمان و مکان است. به هر حال فشردگی فضای روابط اجتماعی و رها شدن پدیده های اجتماعی از قید مکان، تعریفی است که می توان آن را فصل مشترک تعابیر مختلف از جهانی شدن دانست. (سلیمی، ۱۳۸۶، ۹۸)

آنتونی ماکفرو در کتاب اخیرش معتقد است که چهار روند اساسی برای جهانی شدن وجود دارد: ۱ رقابت میان قدرت های بزرگ ۲ نوآوری های تکنولوژیک ۳ جهانی شدن تولید و مبادله ۴ تجدد و نوگرایی (محققی، ۱۳۸۶، ۱۵)

جهانی شدن و اطلاعات

واژه فاصله از دو بار مفهومی مکانی و زمانی همواره برخوردار بوده است. تاکنون امکان همه انواع نقل و انتقالات میان دو یا چند نقطه با در نظر گرفتن فاصله قابل سنجش بود. بعدها فاصله از مفاهیم مکانی و زمانی صرف خارج شده و فواصل فضایی مطرح شد. در یک ساحل مثالی آقای هال بر اساس فاصله مردم از یکدیگر چهار منطقه عمل تشخیص می دهد: فضای صمیمی و درونی، فضای شخصی، فضای اجتماعی و فضای عمومی. وی این فضاها را بر حسب فاصله عناصر از یکدیگر تعریف و تمییز می کند. فضای صمیمی را فضایی که با فاصله بسیار کم و فضای عمومی را با فواصل بیشتر قلمداد می کند. در فرایند جهانی شدن فاصله مفهومی دیگر می یابدو از حالت مکانی وزمانی خارج شده و ماهیت عملکردی به خود می گیرد. به میزانی که سطح توانمندی های اطلاعاتی( کسب اطلاعات، فراوری اطلاعات و استفاده بهینه از اطلاعات) افراد افزایش می یابد. از حاشیه که در یک فاصله فضایی است خارج شده و به متن جهانی بودن داخل می شوند اعم از اینکه در چه مکان و چه موقعیت جغرافیایی و یا چه فضای ملی باشند و به همین ترتیب نیز کثرت گرا می شوند. آنتونی گیدنز در مقاله گفتاری در باب فر ریختن مرزهای ملی و بومی در جهان می گوید: من معتقدم جهانی شدن به معنای زیر و رو شدن همه نهادهای ما می باشد و این تحولات تنها در زمینه اقتصاد نیست، بلکه در زمینه ارتباطات تحولات بیشتری صورت گرفته است بهطوری که دولت ها، ملت ها و زندگی شخصی ما را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. در واقع جهانی شدن نقش زمان و مکان را نیز در زندگی ما تغییر داده سات. درست است که فاصله به سادگی از بین نمی رود ولی انقلاب ارتباطات مفهوم و نقش فاصله را دگرگون کرده است. وقتی در دنیایی زندگی می کنیم که ارزش پول جیب شما به وسیله دادو ستدهای الکترونیکی در کیلومترها دورتر تعیین می شود، این جهان، جهانی نیست که در گذشته وجود داشته است. گرتن اطلاعات بطور مستمر از آنتن های ماهواره ها یا شبکه های متعدد اینترنت زمینه سازی بزرگترین انقلاب اطلاعاتی را در تاریخ بشر بوجود آورده است. (پیشگاهی فرد، ۱۳۸۰، ۱۶۷ ۱۶۶)

مارشال مک لوهان مدعی بود که تأثیر تلویزیون و تکنولوژی کامپیوتر، زدودن تفاوت های زمانی ـ مکانی و اعلام عصر تازه ای است که باید آن را عصر «جامعه» جهانی نامید… «زمان از حرکت بازایستاده و مکان ناپدید شده است. ما اکنون در دهکده ای جهانی زندگی می کنیم». مارکو وتیز نیز مدعی است که رسانه های الکترونیک حس ما را از واقعیت محل و مکان مختل می کنند. به طوری که «مکان ها بیش از پیش شبیه یکدیگر می شوند» و اهمیت و «یکی بودن مکان از میان می رود». میلیون ها و حتی میلیاردها مردمی که هر روز به تماشای تلویزیون می نشینند، در مکانی قرار می گیرند که نه با دیوار و کوچه و خیابان و محله، بلکه با «تجربه »ای ناپایدار و «محو شونده» تعریف و تبیین می شود. حتی اگر نخواهیم که نگرشمان تا بدین حد «آینده گرا» باشد، به هر حال باید این واقعیت را بپذیریم که رسانه های الکترونیک بدون تردید، احساس ما از مکان را نسبی می کنند، به گونه ای که محل و ویژگی مکانی دیگر لزوماً به عنوان مرکز صحنه درام زندگی نگریسته نمی شوند. پیامدهای فرهنگی این «تجربه» نیز به همین نسبت قابل مطالعه است. (واحدی، ۱۳۸۳، ۲۲)

فناوری اطلاعات و ارتباطات

سیستم تکنولوژیک که در دهه ۱۹۹۰ به اوج خود رسید از دهه ۱۹۷۰ فراهم شده بود. تکنولوژی اطلاعات بخاطر تعاملی که میان تکنولوژی وجامعه برقرار نمود بسیار حائز اهمیت است و مطرح شدن سیستم های تکنولوژیک به خاطر دسترس پذیر بودن وهزینه رو به کاهش همراه: با افزایش کیفیت، نوعی جهش کیفی را در انتشار در گستره تکنولوژی در کاربردهای نظامی وغیرنظامی نمایش می دهد (کستلز، ۱۳۸۰، ۷۷ )

بنابراین عصری که درآن قرار داریم به یمن همگرایی ابزارهای ارتباطی و گسترش بیش از پیش تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات به عنوان عصر اطلاعات و ارتباطات نام گرفته است .به هر حال حضور تکنولوژی جدید با درهم شکستن مرزها ونفوذ پذیر ساختن آنها ، معادلات زمانی ومکانی پیشین را به هم زده است وبا حضور اینترنت وماهواره ها، امواج براحتی حصارها را در می نوردند وشتابان جای خود را در زندگی انسان محکم نموده اند. واژه جامعه اطلاعاتی و همچنین عصراطلاعات واقتصاد دانش جامعه ای را توصیف می کنند که برای تولید انواع کالا ها وخدمات، وابستگی زیادی به کار برد تکنولوژیک اطلاعات دارد. جامعه صنفی برای افزایش کار بدنی انسانها به نیروی درونی موتورها نیازمند بود اما جامعه اطلاعاتی برای افزایش کار ذهنی نیازمند تکنولوژی کامپیوتر است (محسنی، ۱۳۸۰، ۱۷)

تردیدی نیست که یک محور جامعه اطلاعاتی، بزرگراه های اطلاعاتی هستند واین بزرگراه ها که اینترنت یکی از محورهای مهم در حال تکوین آن است، از نظر اقتصادی اجتماعی و فرهنگی فضای تازه ای را برای انسانهای معاصر ایجاد می کند. عناصر تازه فضای بدون مرزهای جغرافیایی وسیاسی بالاخره تصویری از انسان حاضر را بدست می دهد . این بزرگراه های اطلاعاتی بر ارتباط ، آموزش، ارتباطات ، تفریح و رفاه انسانی موثرند و در حوزه های بسیاری، آگاهی، نگرشها و رفتارهای بشری را تحت تاثر قرار می دهند (همان، ۲۰ ۱۹)

بنابراین با توجه به افق جدیدی که پیش چشمان انسان امروزی گشوده شده است می توان اذعان داشت که جامعه با دانش و مهارت استفاده از تکنولوژی عجین می شود و افراد بصورت فردی و مجزا می توانند با کسب آگاهی وآموزش درجهت کیفیت زندگی خود قدم بردارند.

ویلیام مارتین جامعه اطلاعاتی را جامعه ای می داند که درآن کیفیت زندگی مانند چشم اندازهای تحول اجتماعی وتوسعه اقتصادی به میزان روبه تزایدی به اطلاعات و بهره برداری از آن وابسته است دراین چنین جامعه ای استانداردهای زندگی الگوهای کار وفراغت ونظام آموزشی وبازار کار به میزان کاملا محسوسی تحت الشعاع پیشرفتهایی قرار گرفته اند که در قلمرو اطلاعات و دانشها روی داده است. برای وجود اطلاعات، برخی از عوامل انسانی می بایست حضور داشته باشند و قبل از همه یک زیر ساخت ارتباطی ضروری است که بتواند تولید و انتقال حجم اطلاعات را روی یک شبکه بسیار پراکنده عملی سازد(همان، ۲۲ ۲۱)

پیشرفت در تواناییهای مرتبط با تکنولوژی اطلاعاتی در رونق فرایند تولید حجم بسیار اطلاعات به سرعت در جهان به یک عامل مهم در توسعه جامعه اطلاعاتی تبدیل شده است. تکنولوژی که به مدد قدرت کامپیوتر و توانایی انتقال اطلاعات رشد فزاینده ای را طی می کند، بطوری که مانوئل کستلز بیان می کند که امروزه بیش از یک میلیارد نفر کار بر اینترنتی اند ونزدیک به دو میلیارد نفر دارای تلفن همراه می باشند دو سوم ساکنان کره زمین امکان ارتباط با تلفن حتی در جاهایی که برق نیست را دارند. شکل اجتماعی جدیدی از ارتباط برقرار کردن به وجود آمده که هر چند وسیع است اما به طور انفرادی تولید ودریافتمی شود وتاثیر می گذارد. فناوری اطلاعات و ارتباطات با تاکید بر شاخص اینترنت بر تار وپود زندگی اجتماعی انسان امروز تاثیر بسیاری گذارده است و در حوزه های اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی تحولات نوینی را رقم زده است که از آن جمله می توان به شکل گیری اقتصاد الکترونیک، رفتار الکترونیک، کلبه الکترونیک، دولت الکترونیک، گردشگری الکترونیک و ... اشاره نمود.(ممهدی زاده، ۱۳۹۱، ۵۹)

محققان بر این باورند که بعد از انقلاب صنعتی که سه قرن بر جهان حاکم بود، در ربع آخر قرن بیستم انقلاب تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات رخ داد. این انقلاب نظم جدیدی را بوجود خواهد آورد. ما اکنون به عنوان جزئی از نظام جهانی در جریان و در معرض این انقلابیم؛ زیرا نمی توان تصور کرد که تغییراتی در درون واحدهای نظام بین المللی موجب تغییر در ساختار واحدهای ملی نگردد. جهان به طور فزاینده ای به سمت وابستگی متقابل واحدها کشیده می شود. ارتباطات در دنیای امروز، تغییرات بنیادی شدیدی را در جوامع سنتی بوجود آورده است. اتخاذ تصمیم در ابعاد اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در جهان پیامدهایی را در جهت تغییر و دگرگونی ساختار کشورها به دنبال خواهد داشت. انقلاب ارتباطات و بویژه اینترنت و امکانات ناشی از آن نه تنها ابعاد جدیدی به جهانی شده داده، بلکه در فضای زمان و مکان تغییراتی ایجاد کرده است. و زمان و مکان را به صفر نزدیک کرده و به فشردگی زمان انجامیده است.( تافلر، ۱۳۷۱، ۶۸)

در حیقت ارتباطات و ابزار آن یعنی تکنولوژی های اطلاعاتی به عنوان مدار هستی جامعه امروز بشری موجب شکل گیری فرایندها و تحولاتی می شود که منجر به دگرگونی در تمدن انسانی و ایجاد جهان بینی جدیدی می گردد. به طور کلی تنوع، وابستگی متقابل فزاینده، سرعت و تمرکز گرایی و شبکه ای شدن روابط، روندهایی هستند که به تدریج در حیطه های عملکرد نهادهای مختلف تمدن امروز رسوخ یافته و زمینه های پیدایش جهانی شدن را بنیان می نهند. با شکل گیری عصر اطلاعات و انقلاب ارتباطات، نظام های سیاسی و رژیم های حکومتی نیز برای استمرار و تداوم بقای خویش ناگزیرند تعدیل هایی در مبانی و نحوه عملکرد خود به عمل آورند. و این امر البته یکی از خصایص تفکر سیستمی است و کشورهای در حال توسعه خود خزئی کوچکی از سیستم جهانی به شمار می روند.( طاهری، ۱۳۸۷، ۱۰)

نظریه های رسانه جمعی و جهانی شدن

درباره گسترش و توسعه وسایل ارتباط جمعی و مسایل و عواقب ناشی از آن سه نظریه عمده وجود دارد: ۱ دیدگاه لیبرالیستی ۲ دیدگاه مارکسیستی ۳ دیدگاه پست مدرنیستی

دیدگاه لیبرالیستی:

لیبرالیستها اعتقاد دارند که گسترش رسانه های جمعی، نه تنها کنترل زندگی انسانها را بیشتر نخواهد کرد بلکه زمینه های قدرت یابی انسانها را در برابر دولت و سازمانها بیشتر خواهد کرد. آنها با تاکید بر رکن چهارم بودن رسانه ها معتقدند که در فرایند جهانی سازی رسانه های جمعی یک نوع آگاهی جهانی نسبت به ارزشهای مشترک بشری و عمدتا ارزشهای لیبرال پدیدار خواهد شد و این امر نیز زمینه های رشد دمکراسی را در جوامع دیگر تقویت خواهد کرد. لیبرالها در زمینه رسانه ها به قانون عرضه و تقاضا اعتقاد دارند و از این رو معتقدند که تا حد ممکن باید شیوه اطلاع رسانی مفید و جاذب باشد تا بتواند مخاطب بیشتری را به خود جلب کند. از نظر لیبرالها، یکی از مبانی اصلی تقویت کننده جامعه مدنی، رسانه ها هستند و برای گسترش این جامعه، دولت باید تا حد ممکن از دخالت در کار رسانه ها اجتناب کند. رسانه ها چشم بینای ملت هستند و با انتقادات خود حکومتها را متوجه اشتباهات و ناکارآمدیهای موجود می کنند و باعث افزایش همگرایی میان مردم و حکومتها می شوند.(کاظمی، ۱۳۸۰، ۱۰۲)

دیدگاه مارکسیستی

نظریه های مارکسیستی رسانه ها، جامعه سرمایه داری معاصر را تصویر می کنند که در آن وضعیت سلطه طبقاتی به شدت حاکم و آشکار است. به رعم آنها، رسانه ها عامل اصلی استیضاح یا صدا زدن جریانی که از طریق آن موضوعات بارز یک فرهنگ در رسانه های توده وار مانند فیلم، تلویزیون، مجلات عامه پسند، تبلیغات تجاری و ... ، مخاطبان را وادار می سازد تا ایدئولوژی موجود را بپذیرند و آن را در وجود خویش نهادینه کنند، بشمار می آیند. نظریات مارکسیستی نسبت به جهانی شدن رسانه ها بدبینانه است. آنها رسانه های جمعی را تحت سلطه طبقه سرمایه داری می دانند که نمی توانند آزادانه دیدگاهها و افکار خود را بیان دارند. آنچه رسانه ها تبلیغ می کنند، چیزی جز خواسته های سرمایه داری و طبقه حاکم نیست. از همین رو معتقدند که آزادی رسانه ها شعاری بیش نیست. (همان، ۱۰۳)

دیدگاه پست مدرنیستی

اندیشمندان پست مدرنیسم نسبت به جهانی شدن دیدگاه خوش بینانه ای ندارند و درباره استقلال و خودمختاری رسانه های جمعی با شک و تردید نگاه می کنند و این شک و تردید درباره تلویزیون بیشتر از سایر رسانه هاست. آنان با تاکیدی که بر نمادها و نشانه ها دارند، معتقدند تلویزیون با تکرار نشانه ها به آنها مفاهیمی خاص می بخشد همچنین نشانه های تلویزیون مکررا در همه جا تبلیغ می شوند. عکس هنرپیشه ها و بازیگران سینما، ستاره های ورزشی و ... همه و همه ذهنیتی ایجاد می کنند که فرد در خود از آنها اسطوره می سازد. ژان بودریار صاحبنظر مشهور پست مدرن درباره رسانه ها معتقد است گسترش رسانه ها و تقویت فناوری ارتباطی، جهانی را بوجود می آورد که در آن تشخیص واقعیت از آنچه که واقعی نیست، ناممکن است. از همین روانسانها در یک جامعه پست مدرن، نه با واقعیتها که با فراواقعیتها مواجهند. وی معتقد است که رسانه ها اطلاعاتی بیش از حد ارایه می کنند و این کار چنان صورت می گیرد که مخاطبان را در پاسخگویی باز می دارد. وی در ادامه می گوید که امروز توده ها راهی برای تخریب رسانه ها یافته اند و آن همانا استراتژی سکوت یا انفعال است. بودریار معتقد است که امروزه در عصر رسانه ها تحریف جای حقیقت را گرفته و دنیای حقیقی در حد صفحه تلویزیون تقلیل پیدا کرده است. بودریار بر این اعتقاد است که فرهنگ رسانه های جمعی الکترونیک معانی واقعی را زیر و رو کرده است پس از سیطره فرهنگ رسانه ها دیگر با واقعیت سروکار نداریم آنچه را که می بینیم چیزی است که از خود واقعیت واقعی تر است. در عصر رسانه ها که جهانی شدن را مژده دادند واقعیت جایش را به واقعیت مفرط واگذار کرده است کشورهای در حال توسعه به رغم رکود در محتوای فرهنگ رسانه ای خود ناچارند راه گذار به فرهنگ جهانی را طی کنند در غیر این صورت، از فناوریهای ارتباطاتی و اطلاعاتی جدید عقب خواهند ماند و با عقب ماندگی در این امر، توسعه فدای سنت می شود. (همان، ۱۱۷ ۱۶)

پدیده پیچیده جهانی شدن با واکنشهای متفاوت افراد، ملل و فرهنگها روبروست. این پدیده خود محصول حوزه تجارت بین المللی و لیبرالیزه شدن سیاستهای ارتباطی و سیاسی در عصر جهانی است. واکنش ابراز شده در برابر پدیده جهانی شدن که با گسترش بازار فروش محصولات رسانه ای همراه بوده است، به رشد اقتصادی بسیاری از کشورها منجر شده و فرصتهای تجاری جدید پدید آورده است. آینده این فرایند به موازنه موجود بین قوانین ناظر بر توسعه اقتصادی، ادغام ارتباطی و استقلال فرهنگی و نیز رابطه متغیر میان حکومتها، سازمانهای بین المللی، شرکتها و افراد بستگی دارد جهانی شدن رسانه و توسعه مشارکت جهانی شدن رسانه باعث یک توسعه مشارکت در یک مقیاس جهانی شده است.پس از جنگ جهانی دوم بازسازی جهان از طریق سازمانهایی از قبیل بانک جهانی و توسعه تجارت جهانی صورت گرفت.(فارسی، ۱۳۸۴، ۲۸)


تحول ارتباطات و ظهور عامه بی مکان

تحول رسانه های ارتباطی (که آغازش با چاپ بود و اخیرا رسانه های الکترونیکی را نیز شامل می شود) مرزهای بین زندگی خصوصی و عمومی را از نو معین و مقوم ساخته است. اما چگونه باید تاثیر رسانه ها بر ماهیت عمومیت و رابطه بین قدرت و رویت پذیری را درک کرد؟ در پیشایند تحول رسانه ها، عمومی بودن افراد و رویدادها بسته به سهیم بودن آنها در یک محل واحد بود. یک رویداد هنگامی به صورت یک رویداد عمومی در می آمد که در برابر جمعی از افرادی که در وقوعش حضور داشتند، به اجرا در می آمد؛ به طوری که مثلا در اروپای قرون وسطی اعدام در ملأعام در برابر گروهی تماشاگر که در میدان شهر اجتماع کرده بودند، اجرا می شد. این عمومیتی بود که هم سیما و هم صدا، هم نمود تصویری و هم کلام گفتاری را شامل می شد؛ رویداد عمومی حادثه ای تماشایی بود که برای افراد به نسبت اندکی که به صورت اتفاقی به هنگام وقوعش حضور داشتند به طریقی قابل دیدن، شنیدن، و شاید حتی بوئیدن یا حس کردن بود.(تامپسون،۱۳۸۹ ،۱۵۹)

تحول رسانه ها اشکال تازه ای از عمومیت آفریده که کاملا متفاوت با عمومیت هم حضوری است. ویژگی اصلی این اشکال تازه چنان است که با گسترش فراهمی که رسانه ها میسر ساخته اند، عمومیت افراد، کنش ها و رویدادها، دیگر بسته به سهیم شدن در محلی واحد نیست. هر کنش یا رویدادی می تواند از طریق ضبط شدن و ارسال به دیگرانی که در زمان و محل وقوع آن (رویداد) حضور فیزیکی ندارند، عمومی شود. با ظهور چاپ پیوند بین عمومیت و دریافت حسی دگرگون شد. اکنون کنش یا رویداد می توانست برای دیگرانی که در محل رخداد آن حضور نداشتند و نمی توانستند آن را ببینند یا بشنوند، شان عمومی کسب کند. پیوند بین عمومیت و رویت پذیری بدین گونه سست شد. اما پیوند بین عمومیت و رویت پذیری، با انکه بشدت سست شده بود، حذف نشد. تا این جا صحبت درمورد عمومیتی بود که رسانه چاپ بوجود آورده بود. اما چگونه باید درباره اشکال عمومیتی که دیگر انواع ارتباط با واسطه (رسانه ای) بوجود آورده اند فکر کنیم؟ چگونه ماهیت این عمومیت با تحول رسانه های الکترونیکی در قرن بیستم دگرگون شده است؟ (همان، ۱۶۰)

تلویزیون نیز همچون چاپ و رسانه های دیگر، عمومی بودن را از سهیم شدن در محلی مشترک و همچنین از ارتباط گفت و شنودی که ویژه تعامل رودرروست، جدا می کند، اما تلویزیون به لطف غنای تصویری اشارات نمادینش رابطه ای تازه و متمایز بین رویت و عمومیت پذیری برقرار می کند. بدین گونه تلویزیون گیرندگان را قادر به دیدن اشخاص، کنشها و رویدادها و نیز شنیدن کلام گفته و دیگر اصوات می کند. شکل عمومیتی که مخلوق تلویزیون است، از جنبه دیگری نیز با عمومیت سنتی هم حضوری تفاوت دارد؛ تلویزیون میدان دیدی می آفریند که به طور کلی متفاوت از میدان دیدی است که افراد در مواجهات روزمره با یکدیگر دارند. میدان دید تلویزیونی، البته از لحاظ وسعت به مراتب گسترده تر است و بینندگان را قادر به دیدن پدیده هائی می کند که بس دورتر از محلهای زندگی آنهاست. همچنین این میدانی است که به شیوه های کانونی شده که عمدتا در فراسوی کنترل آنها قرار دارد، چرا که بیننده ازادی انتخاب زاویه دید را ندارد، و کنترل به نسبت اندکی بر گزینش مواد رویت پذیر دارد، اما همین حقیقت که افراد قادرند پدیده هائی را ببینند که بسیار دورتر از بافتهای زندگی روزانه آنهاست (باوجود این که میدانهای دید اغلب ممکن است توسط آنهائی که در ساخت پیامهای تلویزیونی مشارکت دارند رهبری و کنترل شوند)، چیزی است که نوع عمومیت بوجود آمده توسط تلویزیون را از عمومیتی که قبلا داشت متمایز می کند. (تامپسون،۱۳۸۹، ۱۶۱).

جهانی شدن ارتباطات

بدون شک روند جهانی شدن بر پایه تحولات تکنولوژی بنا شده است. طی چند دهه اخیر، عمق و گسترش این تحولات چنان بوده که فناوری و نظم تولید و مدیریت جهان را وارد پارادایم جدیدی کرده است. افزایش بی نظیر سرعت گردش اطلاعات، همراه با کاهش چشمگیر هزینه این امور، از ویژگی های برجسته عصر جدید هستند که با کاهش فاصله زمانی و مکانی، جامعه بشری را به شهری جهانی مبدل کرده اند. رشد و گسترش تصاعدی ارتباطات ماهواره ای و تکنولوژی فیبر نوری، گردش آنی حجم انبوه اطلاعات را در پهنه جهان میسر ساخته است. تنها در فاصله سال های ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۶ تعداد مسیرهای صوتی ماهواره ای از کمتر از ۱۰۰ هزار به ۷۰۰ هزار و تعداد مسیرهای صوتی فیبر نوری در آتلانتیک از ۱۰ هزار به یک میلیون و ۴۵۰ هزار افزایش یافت. در سال های ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۲ تعداد میزبان های اینترنتی از ۲۰۰ میلیون بهبیش از ۱۰ بلیون افزایش یافت. این تحولات همراه با رشد وسایل ارتباط جمعی، الگوی تولید و مصرف را کاملا دگرگون کرده و بازار جهانی را پدید آورده است. همچنین تحولات فناوری موجب پیدایش صنایع جدید، افزایش بهره وری کار و سرمایه، افزایش سطح تولیدات و در نتیجه بسط بازار جهانی شده است.(زمانی، ۱۳۸۴، ۲۶ ۲۵)

انقلاب ارتباطات نوع جدیدی از ارتباطات مجازی را که خالی از روح حاکم بر روابط واقعی اجتماعی است به وجود آورده است. از طریق ماهواره، اینترنت و... جهان جدیدی به موازات جهان واقعی به وجود می آید که دارای دو ویژگی اصلی است : فرهنگ واقعیت مجازی و رسانه ها. رسانه های الکترونیکی مخاطبان وسیع و متکثری دارند که مجموعه هایی از حیث محتوای نمادین به این افراد عرضه می کنند. در چنین شرایطی فضای مجازی شکل می گیرد و فرهنگ ها همه از طریق واسطه های الکترونیکی منتقل می شود و در زمان بی زمان و فضای جریان ها ، مفاهیم زمان و مکان معانی تازه یی پیدا می کند. فواصل زمانی و مکانی عملاً از میان برداشته می شود و انتقال این اطلاعات و داده ها و سرمایه ها و امکان ارتباط همزمان میان افراد در نقاط مختلف به وجود می آید. رسانه های گروهی دو نقش اساسی در تغییر فرهنگی جامعه های امروزی بر عهده دارند. از یک سو فرهنگ توده را نشر می دهند و از سوی دیگر منبع تغذیه نخبگان جامعه با هدف نوآوری و ابداع هستند، به عبارت دیگر رسانه های گروهی حلقه اتصال محیط بزرگ یا جامعه کل با محیط کوچک است. هر یک از عوامل اصلی نوزایی و خلاقیت و در نتیجه عامل تحرک و پیش برنده توسعه فرهنگی است. بحث جهانی شدن و مقوله رسانه ها چنان با یکدیگر پیوند خورده اند که تصور تجربه کردن جهانی شدن بدون رسانه ها، محال به نظر می رسد. «ژودیت لازار» معتقد است: «رسانه ها در فرهنگ جامعه نقش غالب را بازی می کنند و این بازی را نه فقط با بازتاب دادن فرهنگ بلکه با شرکت در فرهنگسازی نیز به اجرا می گذارند.» (فارسی، ۱۳۸۴، ۶۰)

دکتر جرج نحاس درباره اهمیت ارتباطات و تکنولوژی های ارتباطی برای جهانی شدن می گوید: فناوری های جدید ارتباطات به انتقال داده ها و تخصص ها کمک می کنند و این امر جهان را به سمت ائتلاف بیشتر سوق می دهد و در نتیجه به نوعی جهانی شدن می انجامد. همچنین پیشرف ابزار گوناگون فناوری با انتقال تازه ترین دستاوردهای فرهنگی در همه کشورهای جهان، فضای جدید و مشابهی به وجود می آورد. تکنولوژی داده ها به جایی رسیده است که دیگر سخن گفتن درباره مرزهای ملی و قومی به مفهوم رایج آن دشوار است و این در عرصه سیاست جهانی، زمینه را برای ایجاد نوعی جهانی شدن متفاوت فراهم می کند. ( شرف الدین و همکاران، ۱۳۹۱ ، ۱۴۱)

همزمان با توسعه ارتباطات، تحولاتی نیز در آنها رخ داد. در زمینه این تحولات مالکوم واترز از پنج روند نام می برد: ۱ کوچک کردن به معنای کاهش اندازه وسایل و ابزار ارتباطی ۲ شخصی کردن، به این معنا که دامنه استفاده از وسایل ارتباطی روز به روز شخصی تر و محدودتر می شود ۳ یکپارچگی به معنای کاربرد ریز تراشه برای انواع انتقال صدا، صوت و تصویر و متن ۴ پخش که به معنای افزایش دسترسی به فناوری رسانه گروهی است ۵ استقلال جویی به معنای گسترش روز افزون میزان استقلال کاربران رسانه ها از صاحبان رسانه ها و افزایش امکان انتخاب برای آنها. (همان، ۱۴۲)

بسیاری از نظریه پردازان نوین بر این باورند که در فرآیند جهانی شدن یکی از مهم ترین جلوه ها نقش رسانه های جدید اعم از شبکه های ماهواره یی و رایانه یی و اهتمام آنها به رشد تک فرهنگی جهانی است ؛ فرهنگی که از سوی رسانه های مسلط تبلیغ می شود، فرهنگی که به مردم دیکته می کند چه بپوشند، چه بخورند و چگونه زندگی کنند، چه بدانند و چگونه فکر کنند. «ادوارد سعید» نویسنده فلسطینی الاصل ساکن امریکا که دارای دیدگاه های انتقادی در مسائل سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است، براین باور است که لیبرال ها معتقدند گسترش رسانه های جمعی نه تنها کنترل بر زندگی انسان ها را بیشتر نخواهد کرد بلکه زمینه قدرت یابی افراد در برابر سازمان ها و دولت را افزایش می دهد. فرآیند همگونی فرهنگی که توسط نظریه پردازان و عوامل دولت های غربی در حال انجام است، نیازمند بسترها و ابزارهایی است تا این فرآیند به پیش رود. این ابزارها در درجه نخست شبکه های اطلاع رسانی جهانی و رسانه های ارتباط جمعی مانند «رادیو، تلویزیون ماهواره یی و اینترنت» و بسترسازی با هدف نشر آن در قالب گسترش زبان انگلیسی است. امروزه نقش رسانه ها و میزان نفوذ آنها در ساخت فرهنگی جوامع بر کسی پوشیده نیست. برخی از نظریه پردازان ارتباطات معتقدند امروز جهان در دست کسی است که رسانه ها را در اختیار دارد. نقش عمده رسانه ها در شکل دهی به افکار عمومی باعث شده اهمیت رسانه ها تا این حد مورد توجه قرار گیرد. در نظر صاحب نظران غربی، در اختیار داشتن وسایل ارتباط جمعی و فناوری های جدید ارتباطی، مساوی با در اختیار داشتن استیلای فرهنگی است. به باور برخی از جمله «ادگار موران» جامعه شناس فرانسوی استعمار در دو شکل مستقیم و غیرمستقیم یا استعمار نو، ظهور یافته و پس از تبدیل استعمار مستقیم به استعمار غیرمستقیم، وادی فرهنگ به عنوان ابزار این استعمار به خدمت گرفته شده و از این پس هر فردی که روی زمین متولد می شود، فکر و اندیشه او تخدیر می شود. از این رو استعمار، دائمی و همیشگی شده و به محدوده های صرفاً جغرافیایی نیز ختم نمی شود. تا جایی که ضرب و زور نظامی نیز در آن جایی ندارد. مهم ترین ابزار این تخدیر فرهنگی نیز رسانه است. (البرو، ۱۳۸۰)

رسانه و مدرنیته از نظر تامپسون

رسانه چاپ علاوه بر سهیم بودن در اشاعه پروتستان گرائی و چند تکه کردن سرزمین های مسیحی، پیامد های مهمی نیز برای دیگر جنبه های فرهنگ مدرن اروپائی در بر داشت. با آنکه بخش بزرگی از کتابهای تولید شده توسط دستگاههای چاپ اولیه، خصلت مذهبی داشت، آثار مولفان کلاسیک (ویرژیل، اوید، چی چرو و دیگران) در نوبت های متعدد به چاپ رسید. فراهمی فزاینده متون کلاسیک، احیای توجه به دوران باستان را که از قرن دوازدهم در میان ادبای ایتالیا مرسوم بود، برانگیخت و راه پیشرفت آن را هموار کرد. اشاعه انسان مداری(اومانیسم)ایتالیائی به شمال اروپا بدون تردید تا حدود زیادی مدیون نقش واسطه ای چاپگران، ناشران و مترجمان بود،تا بدانجا که نسخه برداری دستی از یک متن دیگر قابل تصور نبود (تامپسون، ۱۳۸۹، ۶۶).

جان تامپسون، تحت تأثیر اندیشه های گیدنز درباره ی مدرنیته و پیامدهای آن و از جمله مفهوم فاصله ی زمان مکان به عنوان یکی از مشخصه های جهان مدرن، معتقد است که هر فرایند مبادله ی نمادین، مستلزم فاصله ی شکل نمادین از زمینه ی تولیدِ خود است. شکل نمادین هم به لحاظ مکانی و هم به لحاظ زمانی، از زمینه [تولید] دور، و در زمینه های جدید که ممکن است در زمان ها و مکان های متفاوتی قرار داشته باشند، مجدداً جاگیری می شود. او درباره ی نقش رسانه ها در صورت بندی های فرهنگی و اجتماعی جهان مدرن، به نقش این رسانه ها در کالایی سازیِ اَشکال و صُور نمادین و تضعیف اقتدار دینی اشاره می کند و می نویسد: «ظهور صنایع رسانه ای به عنوان پایه های جدید قدرت نمادین، فرایندی است که می توان سابقه ی آن را در نیمه ی دوم قرن پانزدهم جستجو کرد. در طول این زمان بود که تکنیک های چاپ در سراسر مراکز شهری اروپا گسترش یافت. چاپخانه ها که عمدتاً به عنوان شرکت های تجاری سازمان یافته بودند، از این تکنیک ها بهره برداری کردند. توفیق و بقای شان عموماً به توانایی آن ها برای کالایی سازی مؤثر اَشکال و صُور نمادین بستگی داشت. به این ترتیب پیشرفت مطبوعات اولیه بخش ضروری یک اقتصاد سرمایه داری در اروپای اواخر قرون وسطی و اوایل دوران مدرن بود» (تامپسون، ۷۶:۱۳۷۹).

تامپسون با اشاره به نقش صنعت چاپ در تضعیف اقتدار دینی کلیسا و ظهور و گسترش اصلاحات مذهبی در غرب می افزاید: «کلیسا در سال های اولیه صنعت چاپ به شدت از تولید شیوه های جدید تکثیر متون حمایت می کرد. کشیش ها از چاپخانه ها برای چاپ ادعیه و متون مذهبی استفاده و بسیاری از صومعه ها چاپچیان را به صومعه ها دعوت می کردند، اما کلیسا نمی توانست فعالیت های چاپخانه ها و کتابفروشان را به همان شدت کاتبان و نسخه نویسان در دوران دست نویسی کنترل کند؛ زیرا چاپخانه ها و محصولات شان زیاد بود و آن ها می توانستند متون را با سرعت و تعداد زیاد تولید و پخش کنند» (همان:۸۲).

او با تأکید بر نقش رسانه ی چاپ و نیز ناشران و مترجمان در بسط و گسترش اندیشه اصلاحی مارتین لوتر و اومانیزم در سراسر اروپا، همانند اینیس و مک لوهان عقل گرایی، فردگرایی، اومانیزم و اصلاحات مذهبی را که منجر به تضعیف اقتدار دینی کلیسا شده بود، مرهون شیوه ی جدید ارتباط یعنی چاپ ونوشتار می داند. با توجه به چند منبعی شدنِ معرفت و شناخت آدمی درکنار معرفت دینی به واسطه ی چاپ و رسانه های مکتوب که گسترش عقل گرایی و علمی اندیشی و تضعیف قرائت رسمیِ دینی را در پی داشت، تامپسون یادآوری می کند که رسانه ی چاپ، گردآوری و انتشار اطلاعات درباره ی دنیای طبیعی و اجتماعی را به مراتب آسان تر کرد. بعضی از چاپخانه های اولیه در تولید متون پزشکی، علم تشریح، گیاه شناسی، ستاره شناسی، جغرافیا، ریاضیات و غیره تخصص داشتند و از نزدیک با استادان و هیئت های علمی دانشگاه ها در تهیه ی آثار علمی همکاری می کردند. چاپ جریان تازه ای از داده ها، نقشه ها، نمودارها و نظریه ها ایجاد کرد که پژوهشگران سراسر اروپا می توانستند درباره ی آن ها بحث و گفت و گو و از آن ها استفاده کنند. کالایی سازیِ صُور و اَشکال نمادین و همچنین گسترش عقل گرایی و اصلاحات مذهبی به عنوان دو مشخصه و نیز نیروی پیش برنده ی مدرنیته به عنوان آثار و پیامد رسانه های فنی به ویژه چاپ و نوشتار، ایده ای است که تامپسون در راستای اندیشه های اینیس، مک لوهان و گیدنز، آن را در کتاب رسانه و مدرنیته پرورانده است.

نتیجه گیری

تمامی رسانه های همگانی بنا به ویژگی دارا بودن مخاطبین انبوه و امکان گسترش شبکه ارتباطی (امکان تکنولوژیکی) استعداد جهانی شدن دارند. فرآیند جهانی شدن فرهنگ قرن هاست که آغاز شده است، اما آنچه که تحقق آن را به چنین شتابی رسانده است، وجود همین رسانه ای همگانی یا به عبارت امروزی، استفاده همگانی از بزرگراه های ارتباطی است ـ که برخلاف گذشته، مخاطب پیام گذار نیز می شود و مجرای ارتباطی ترکیبی بسیار پیچیده از انواع تکنولوژی ها ارتباطی ـ کامپیوتری است. بنابراین، چون و چراهای جهانی شدن فرهنگ ابتدا به ویژگی های در خور رسانه ها باز می گردد. با شناختی کلاسیک از این ویژگی ها و کارکرد آنها می توان فرآیند جهانی شدن فرهنگ را متصور شد. تحلیل جهانی شدن فرهنگ، بحث را در سطحی متفاوت مطرح می کند رسانه های همگانی مختلف رویدادهای مختلفی را بازتاب داده و این بازتاب را به شیوه های گوناگونی صورت می دهند، برخی سریع و برخی کندند، برخی سطحی و بعضی دیگر عمیق اند، پهنه انتشار بعضی محدود و از آن بعضی دیگر گسترده است. بعضی از رسانه ها اصلاً ویژه اطلاع رسانی و بعضی دیگر ویژه تفریح و تفنن است. برخی از رسانه ها به عقل و اندیشه مخاطب متوسل می شوند و برخی دیگر به احساسات او. بعضی وسایل برتر و پیشرفته تر برای تبلیغ و ترویج تجاری اند و بعضی دیگر چنین نیستند.

فرآیند جهانی شدن بر صنعت ارتباطات استوار است. ماهواره و اینترنت از مهم ترین عوامل صنعت ارتباطاتِ جهانی بشمار می رود. اینترنت در دهه اخیر اثر ویژه ای در فرآیند جهانی شدن وارد نموده است . در این مطالعه این اثر را به عنوان عاملیت مورد مطالعه قرار داده ایم. نتایج این مطالعه نشان می دهد، ماهواره و خصوصاً اینترنت با قدرت بیشتر و اثرگذاری بهتری که نسبت به دیگر رسانه ها دارد، توانسته است با انتقال اطلاعات و آگاهی تغییرات بنیادینی در امور اجتماعی، اخلاقی، سیاسی و اقتصادی به وجود آورد. در نهایت فرهنگ های مختلف در سراسر دنیا نیز این تغییرات را رسمیت بخشیده اند و این تغییرات در فرهنگ چیزی نیست جز پذیرفتن دیگر فرهنگ ها و عقاید موجود در جهان. در بین تاثیر گذاری مکاتب مختلفخ اصه نظام لیبرالیسم و به ویژه فرهنگ آمریکایی در جهانی شدن مورد بحث قرار گرفته که به جهت قدرت عمل رسانه های نوین در غرب مخصوصاً آمریکا فرهنگ آمریکایی بیشتر از فرهنگ کشورها و مکاتب دیگر رشد یافته است.



ذبیح الله تجری غریب آبادی

دانش آموخته ارشد جامعه شناسی
..............................................
منابع و مآخذ:

۱-اختر محققی، مهدی ( ۱۳۸۶) جهانی شدن، تهران، ناشر مولف، چاپ اول

۲-آلبرو، مارتین (۱۳۸۰) عصر جهانی شدن ارتباطات ، ترجمه محمد حسینی، تهران، موسسه انتشارات آزاد اندیشان. ، تهران

۳-پیشگاهی فرد، زهرا (۱۳۸۰) ابعاد جهانی شدن، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، بهار ۱۳۸۰

۴-تافلر، آلوین (۱۳۷۱) موج سوم، ترجمه شهین دوخت خوارزمی، تهران، نشر نو

۵-تامپسون، جان ب (۱۳۸۹) رسانه ها و مدرنیته، ترجمه مسعود اوحدی، انتشارات سروش

۶-رابرتسون، رونالد (۱۳۸۰) جهانی شدن: تئوری های اجتماعی و فرهنگ جهانی، تهران، نشر ثالث

۷-زمانی، هادی (۱۳۸۴) ایران، فرصت ها و چالش های جهانی شدن، انتشارات بال

۸-سلیمی،حسین( ۱۳۸۶ ) نظریه های گوناگون درباره جهانی شدن، تهران، انتشارات سمت

۹-سلیمی، حسین (۱۳۷۹) فرهنگ گرایی، جهانی شدن و حقوق بشر، تهران مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه

۱۰-شرف الدین، سید حسین، ظریفیان یگانه، محمد حسین و صابر کیوج، اسماعیل (۱۳۹۱) جهانی شدن و فناوری ارتباطی در ایران پس از انقلاب اسلامی، فصلنامه علمی- پژوهشی مطالعات انلاب اسلامی، سال نهم، شماره ۲۹، تابستان ۱۳۹۱

۱۱-طاهری، ابوالقاسم(۱۳۸۶) فناووری ارتباطی و اطلاعاتی، جهانی شدن و پیامدهای سیاسی آن، فصلنامه پژوهش حقوق و سیاست، پورتال جامعه علوم انسانی

۱۲-عبدالمجید، عادل (۱۳۷۹) جهانی شدن و آثار آن بر کشورهای جهان سوم ، ترجمه سیداصغر قریشی ، اطلاعات سیاسی- اقتصادی ، سال ۱۴ ، شماره ۱۵۶-۱۵۵

۱۳-فارسی ، علی (۱۳۸۴) ریشه های جهانی شدن فرهنگ ،انشارات راه نو، تهران

۱۴-کاظمی ،سید علی اصغر(۱۳۸۰) جهانی شدن فرهنگ و سیاست ( نقد و تحلیل نظری، معرفت شناختی )، تهران، نشر قدس

۱۵-کستلز، مانوئل (۱۳۸۰) عصر اطلاعات: ظهور جامعه شبکه ای، ترجمه احمد علیقلیان و افشین خاکباز، تهران: طرح نو

۱۶-گیدنز، آنتونی (۱۳۷۷) پیامدهای مدرنیت، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، نشر مرکز

۱۷-محسنی ، منوچهر (۱۳۸۰) مبانی جامعه شناسی جامعه اطلاعاتی، تهران: نشر دیدار

۱۸-مهدی زاده، سید محمد ( ۱۳۹) نظریه های رسانه: اندیشه های رایج و دیدگاههای انتقادی، انتشارات همشهری

۱۹-واحدی، مسعود (۱۳۸۳) رسانه و جهانی شدن، مجله فرهنگ و پژوهش، شماره ۱۴۷، بهار ۱۳۸۳

مطلب‌های دیگر از همین نویسنده در سایت آینده‌نگری:


منبع: 100


بنیاد آینده‌نگری ایران



سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۹ مارس ۲۰۲۴

انسان گلوبال

+ بهترین آموزش‌های یادگیری ماشین با پایتون -

+ آیا فناوری AI جای انسان‌ها را خواهد گرفت؟ -

+ شبكه ها --

+ ایران، پس از رهایی یکی از همکارن سایت آینده نگر از ایران

+ نسل دهه ۸۰، دنبال تغییر نیست، خود ِ تغییره! //

+ ۳ تغییر که برای آینده محتوا و بازاریابی باید بدانید محسن راعی

+ تفكر توسعه‌خواهي دکتر شهیندخت خوارزمی

+ برترین شغل‌های حوزه کامپیوتر در سال‌های آینده  مهسا قنبری

+ صنعت چهارم و ویروس جهان‌گشا سرآغازی بر یک تحول بزرگ  مهدی صنعت‌جو

+ انقلاب صنعتی چهارم و تحولات کار در آینده  علی حسینی

+ آینده جهان از زبان مدیر عامل شرکت بنز 

+ چند نفر در جهان هنوز روزنامه می خوانند؟ میثم لطفی

+ انواع تفکر : تفکر انتقادی 

+ روش های خودشناسی : تست شخصیت 

+ مهارت مدیریت افراد هرمز پوررستمی

+ خلاصه کتاب موج سوم؛ نوشته الوين تافلر تافلر

+ انسان، زندگی و دانایی رضا داوری اردکانی

+ جهان گیری (ویروس کرونا) و نظم سیاسی، فرانسیس فوکویاما برگردان رحیم باجغلی

+ تفکر سیستمی چیست ؟ هدی ولی‌پور زند

+ امریکای دوران ترامپ و موج سوم الوین تافلر  بهروز بهزادی (روزنامه نگار)

+ ویروس کرونا بحرانی سیاسی است نه پزشکی یووال نوح هراری:بی بی سی

+ «علم» ، «امید» و «بحران کرونا» 

+ اعتماد، به انسان یا به کرونا؟ مسئله این است کرونانت

+ موقعیت پساکرونایی انسان سعید قاسمی زاده

+ بعد از عبور از كرونا، ما كجا خواهيم بود؟ 

+ معنی تازه «سواد» در قرن ۲۱ حمیده احمدیان راد

+ انواع سازمان و انواع برنامه ریزی 

+ خلاصه کتاب: جهانی شدن فرهنگ، هویت 

+ تاریخ اجتماعی رسانه‌ها؛ از گوتنبرگ تا اینترنت 

+ مهارت های اساسی یک کودک قرن ۲۱ 

+ شکاف بین نسلی رسانه ای  دکتر حجت اله عباسی

+ انواع تفکر : تفکر انتقادی  مسیر آینده

+ عصر دانش‌ و ابعاد آن‌ دکتر پرويز حاجياني

+ فوکویاما علیه فوکویاما سیدمصطفی شاداب

+ مرگ مدرسه یا آیندۀ مدرسه؟ ابراهیم مجیدی*:

+ تافلر و فلسفه ی تربیت بازسازی گرایی عبدالله افراسیابی

+ تکنولوژی در جامعه فراصنعتی 

+ دانشگاه آرمانی‌شده: ضرورت دگرگونی معیارهای قدمایی فرهیختگی 

+ آرمانی‌سازی گذشته و آینده 

+ هویت چیست؟ 

+ زنده باد انقلاب! یووال نوح هراری

+ سرنوشت آینده بشریت چه خواهد شد؟ میچیو کاکو

+ شکل زندگی در ۵۰ سال آینده 

+ شخصیت شناسی آینده نگری 

+ کتاب انسان آینده، تسخیر سیر تکامل به دست بشر میچیو کاکو

+ آن بالا قفل شده است؛ جنبش ها را از پایین بیاغازید یادداشت‌های یک آینده‌پژوه

+ ۲۱ درس برای قرن ۲۱: کتاب تازه‌ای از یووال نوح هراری 

+ نگرانی‌های ما در قرن بیست و یکم بیل گیتس

+ بمب ساعتی در آزمايشگاه  یووال نوح هراری

+ آئين اطلاعات  

+ انقلاب صنعتی چهارم و نشانه های ظهور 

+ «انسان خداگونه» در انتظار فردا فرد پطروسیان

+ نقد کتاب « آموزش و دموکراسی در قرن ۲۱» اثر نل نادینگز؛ 

+ جامعه اطلاعاتی و جنسیت سها صراف

+ پیامدهای مدرنیت آنتونی گیدنز

+ فرهنگ در جهان بدون مرز 

+ فرهنگ جهانی چیست؟ 

+ نظم نوین جهانی 

+ «انسان سالاری»، محور جامعه اطلاعاتی. 

+ از خانه‌های زیر آب تا تور گردشگری به مریخ! 

+ پیش‌بینی جزئیات زندگی انسان در دو قرن آینده. 

+ مهارت های زندگی در قرن بیست و یکم  آسیه مک دار

+ «گردشگری»صنعتی میلیارد دلاری و استوار بر پایه ی آینده نگری پیشینیانِ فرهیخته ی ما رضا بردستانی

+ سیستم های پیچیده و تفکر سیستمی (3) – بخش پایانی دکتر همایون مهمنش

+ زندگی ما و زندگی آنها  علی دادپی

+ سیستم های پیچیده و تفکر سیستمی (2) دکتر همایون مهمنش

+ سیستم های پیچیده و تفکر سیستمی (1) دکتر همایون مهمنش

+ پیش‌بینی آینده غیرممکن شده است فرانسیس فوکویاما

+ آیندگان ما را به‌سبب کدام خطای اخلاقی ملامت خواهند کرد؟ 

+ مقدمه‌ای برای همه آینده نگری‌ها/ ضروری‌ترین علمی که در کشور ما به آن بی‌اعتنایی می‌شود رضا داوری اردکانی

+ قدرت آینده مهدی صنعت‌جو

+ از عصر اطلاعات تا عصر مولكول. مترجم : فيروزه امين

+ تفاوت‌های حیرت‌انگیز فرزندان 

+ عجیب‌ترین قوانین ترافیکی دنیا> از جریمه خودروهای کثیف تا منع راندن خودروی مشکی در روزهای خاص 

+ فناوری‌های مورد استفاده در جنگ‌های آینده چه خواهند بود؟ 

+ موج فراصنعتی چه کسانی را خواهد برد هرمز پوررستمی

+ مدیریت استراتژیک پورتفولیو پروژه ها در هلدینگها و سازمانهای بزرگ  

+ ضرورت آینده پژوهی و نگاه به آینده به عنوان نقش برجسته روابط عمومی نوین 

+ تکنولوژی علیه تبعیض اندرو فینبرگ

+ آیا فکرعبور جایگزین رمز عبور می شود​​​​​​​ سید محمد باقر نوربخش

+ جامعه اطلاعاتی, دگرگونی تکنولوژی های نوین ارتباطی و اطلاعاتی و تحول در روابط انسانی۲ 

+ جامعه اطلاعاتی, دگرگونی تکنولوژی های نوین ارتباطی و اطلاعاتی و تحول در روابط انسانی 

+ نمایش زندگی اجتماعی در جامعه اطلاعاتی  مانا سرایی

+ سخنرانی بیل گیتس درباره بیماری‌های فراگیر، بهداشت جهانی و حملات بیولوژیکی حمیدرضا تائبی

+ آینده نگری استر اتژی فناوری اطلاعات دکتر امین گلستانی

+ روندهای علم و فناوری در سال 2017 حمدرضا میرزایی

+ دو گروه از جوانان در برابر « قانون کار » ونسا پینتو برگردان سعید جوادزاده امینی

+ اندیشیدن به آینده نظریه اجتماعی: آری به جامعه‌شناسی محمدرضا مهدیزاده

+ نقش جامعه اطلاعاتی در تحولات فرهنگی 

+ تحلیل اقتصادی آزادی دکتر محسن رنانی

+ آیا در کارها حضور بشر لازم است؟ 

+ آینده‎پذیری: چالش اساسی آینده‎پژوهی در جهان در حال توسعه. 

+ اثرات اقتصادی جامعه اطلاعاتی در جهان 

+ چگونه انسان‌ها از صد درصد توانایی مغز خود استفاده می‌کنند حمیدرضا تائبی

+ آیا اینترنت اشیا ما را به ابر انسان تبدیل خواهد کرد؟ حمیدرضا تائبی

+ آیا سیاست می تواند از قرن 21 جان سالم به در ببرد؟. کنت میناگ

+ آینده، اکنون است ـ بخش اول آرش بصیرت

+ آینده، اکنون است ـ بخش دوم آرش بصیرت

+ سیاست‌گذاران همه کشورها خواهد بود. 

+ جهانی شدن و آموزش و پرورش 



info.ayandeh@gmail.com
©ayandeh.com 1995