در سال 1964 نامۀ سرگشاده اي خطاب به رئيس جمهور آمريكا نوشته مي شود مبني براينكه : به ايشان در زمينۀ سه دگرگوني در حال وقوع هشدارداده مي شود . نامۀ يادشده توسط 35 عضو كميته اي مرتبط كه شامل شخصيت هاي مهمي مانند : لينوس پاولينگ برندۀ جايزۀ نوبل شيمي ، تام هايدن فعال حقوق مدني و گونار ميردال نوبليست سوئدي بودند ، امضا شده بود . نامۀ مذكور روي سه دگرگوني مهم در حال وقوع آن زمان تمركز كرده بوده است :
1- دگرگوني سايبري – رشد اتوماسيون
2- دگرگوني جنگ افزارها – تقابل ويرانگرانه
3- دگرگوني در حقوق انسان ها – رشد نا آرامي هاي مدني
در حاليكه نامۀ مذكور درهر سه زمينه بحث كرده بود ، تأكيد عمده اي روي دگرگوني سايبري نموده وپيش بيني نموده بود كه : اتوماسيون و ماشيني شدن موجب بيكاري عظيمي خواهد شد :
" دورۀ جديدي از توليد شروع شده است . كه اصول علمي حاكم برسازماندهي چنين توليدي با اصول علمي مربوط به دوره هاي صنعتي وكشاورزي متفاوت است . دگرگوني سايبري ازطريق تركيب كامپيوترو روش هاي خودكارسازي وماشين هاي خودتنظيم ظهور خواهند نمود . در نتيجۀ اين پديدۀ گسترش ظرفيت توليدي خودكار نياز كمتري به نيروي كارانساني خواهد بود. وسرانجام نظام هاي اقتصادي واجتماعي نيازهاي متقابل هم را از قبل تشخيص خواهند داد."
نكتۀ قابل توجه در بين زمينۀ كاري امضا كنندگان نامه، شخص آينده پژوهي بنام "رابرت تئوبالد" است كه بخش بزرگي از نامه در زمينۀ آزادي اقتصادي وتضمين درآمدهاي اصولي را ايشان نگاشته است . همان مسائلي كه امروزه نيز تهديد بزرگ بيكاري در دنياي بشدت فناورانه در سالهاي پيش رو محسوب مي شود . گر چه هشدارهايي كه در زمينۀ سه دگرگوني فوق كمي بيش از يك تصوير باريك ازخود در تاريخ بجا گذاشته است ، كامپيوترها بشكل مهيجي موضوع اصلي شغل ها ومهارت هاي مورد نياز آن شغل ها را تغيير داده اند. امروز نيز هشدارهاي مشابهي را در زمينۀ پديدۀ بيكاري اي كه در سايۀ فناوري ها ظهور خواهند يافت مي بينيم ، مبني براينكه : خودكارسازي موجوديت ما را با حذف فرصت هاي شغلي مورد تهديد قرار داده اند . ودر آينده نيز شايد مبارزۀ نهايي براي كسب فرصت هاي شغلي روباتيك را عنوان نمايند . بنابراين آيا حقيقتأ زمان كنوني زمانۀ متفاوتي است ؟ شش روند تغييرجهت در جهان موجب شده است كه به پرسش مذكور پاسخ مثبت داده شود !
شش گرايش كلان جهاني :
به مرور چشم انداز اين گرايشها ، تحت تأثيرصدها روند واقعي از همان طريق ويا از طرق ديگربرما تأثيرخواهند گذارد. امّا اگر ما آنهايي كه اساسأ موجبات انتقال مفهوم كار وبازاركار را فراهم مي آورند ، مرتب نماييم ، شش گرايشي را كه درزيرذكر خواهند شد دربالاي اين مرتب سازي قرار خواهند گرفت.
1- ميزان زاد و ولد نزولي
سرمقاله اي در روزنامۀ ديلي تلگراف بريتانيا اخيرأ چاپ شد با عنوان " اگر براي افت ميزان باروري ملي فكري نشود ، نسل كرۀ جنوبي تا سال 2750 منقرض خواهد شد. " با ميزان باروري 1.19 بچه بازاء هر زن ، اين كشور ازاين نظر پائين ترين نرخ باروري را در جهان دارد . هند ، چين ، ژاپن وبرزيل بطور وسيعي همگي شاهد كاهش ميزان باروري هستند كه قسمتي ازگرايش هاي آينده نرخ رشد منفي جمعيت را نشان مي دهند . هنوز رسانه ها ومجامع علمي آمريكا اين پديدۀ مهم در حال گسترش ( رشد منفي جمعيت ) را كاملأ فراموش نموده اند ، درعوض غرق در پيش بيني غلط رشد جمعيت جهاني هستند ومعتقدند كه درصورت ادامۀ رشد جمعيت ، كميابي هاي منابع وتخريب محيط زيست ومهاجرت براي غذا ادامه خواهد يافت .
براساس گزارش بانك جهاني ، آخرين ميزان نرخ باروري تعدادي از كشورهاي مهم جهان بصورت زير است . بياد داشته باشيد ميزان باروري اي كه : موجب حفظ وضعيت فعلي جمعيت مي شود ، 1/2 درصد است .
نام كشور
|
ميزان باروري
|
نام كشور
|
ميزان باروري
|
آمريكا
|
93/1
|
سوئد
|
98/1
|
شيلي
|
85/1
|
روسيه
|
60/1
|
برزيل
|
81/1
|
ژاپن
|
43/1
|
تايلند
|
56/1
|
انگليس
|
91/1
|
فرانسه
|
0/2
|
هند
|
48/2
|
نروژ
|
95/1
|
چين
|
69/1
|
با دقت در اطلاعات جدول فوق بجز هند ، مراكز مهم جمعيت جهان سرنوشت رشد منفي جمعيت را تجربه خواهند كرد . بله هنوز جمعيت جهان در حال رشد است ، وهنوزطول عمر بلند ونرخ هاي باروري بالا اندازۀ جمعيت آفريقا را تغذيه مي كنند . ولي حتي آفريقا نيز بمرور زمان به نرخ رشد منفي باروري درخواهد غلتيد . بيشتر چالش هاي بزرگ دربلند مدت حكم مي كنند بايد دراين زمينه مسيرديگري پيش گرفته شود . در اغلب كشورها تاسال 2035 يا 2040 كه از زمان كنوني لازم است تا بچه هاي كوچك به سن بلوغ برسند هيچ بهبودي قابل مشاهده نيست . گرچه خيلي از مناطق بدلايل محيط زيستي رشد جمعيت صفر را جستجو مي كنند ، كه تلاش هاي مهم واصلي آنها اين است كه با مديريت سيستمي رشد ناهماهنگ بين جمعيت جوان وپير را مديريت نمايند كه كار ساده اي نيست .
2- صنايع با ويژگي رشد نمايي :
در برخي موارد مهمترين راه جايگزيني افت نيروي كاربا صنايعي با رشد نمايي ميسّراست . ويژگي مذكور علمي است كه تاكنون با جاري سازي نوآوري در فناوري هاي مبتني برديجيتال در حال ظهور است . كارآيي هزينه بشكل نمايي از سه ساختار ديجيتالي سرچشمه مي گيرد ، قدرت محاسباتي ، قدرت ذخيره سازي اطلاعات وپهن باندسازي اينترنت كه بصورتي عمودي شروع به تأثير گذاري در ساير فعاليت هاي تجاري نموده است ، فرصتهايي نيزبراي بهبود كارآيي فعاليت هاي مذكورايجاد نموده است . وقتي دودسته يا بيشتراز فناوري ها برهم اثر گذاره وباهم تركيب شوند از طريق تأثيرمتقابل نقشه هاي باز و بوم شناسانه بسيار تغييرات متفاوت وچالش برانگيزي را موجب خواهند شد . تصور كنيد در بارۀ موضوعاتي مانند تأثير متقابل بين هوش مصنوعي ومحاسبات كوانتمي ، يا تغييرات پديده هاي زيست شناسي مصنوعي كه با چاپ سه بعدي تقويت شده باشد . نوآوري ها با رشد نمايي بسرعت تا سرحد امكان مرزها را در مي نوردند كه در گذشته غيرقابل تصور مي نمود ، ودرنتيجه زبان واصطلاحات علمي ما تيره وتار جلوه مي كند . در عين حال همزمان فعاليت هايي مانند خدمات مالي بآرامي آنهارا لمس ميكنند .
تركيب پردازش هوش مصنوعي وزبان طبيعي همراه با فعاليت ، تجارت و ويژگي هاي اجتماعي، ظرفيت و اعتبار سيستم هاي پويا را بيش از پيش براي توسعه فراهم نموده است ، كه اين موضوع خود كارآيي زوج هاي قرض دهنده ها وقرض كننده ها را موجب شده است . و اين به اين معني خواهد بود كه ايجاد صنايع جديد از فازصفرتا فاز عملياتي در چند ساعت بجاي ماهها وسالها گسترش خواهند يافت . صنايع نمايي همزمان گيج كننده ، تحريك آميز و اسرارآميز به نظرمي رسند ، چونكه ظرفيت بذرافشاني تغييرات كلان را اغلب با كمترين آگاهي بخشي قبلي در زمان كوتاهي دارد .
3- سطح رشد آگاهي ما:
اينترنت از طريق راه هايي در حال ساختن آگاهي هاي ماست كه هنوزنمي توانيم چگونگي محاسبات آنرا تعيين نماييم .بطور ميانگين تعداد عكس هايي كه در ماه مي بينيم ، مقدار اطلاعاتي كه مصرف مي كنيم مقدار وقتي كه با ابزارهاي ديجيتالي صرف مي نماييم قسمتي از رشد آگاهي هاي ما در ارتباط با انسان ها ، مكان ها و چيزها را تشكيل خواهد داد . بطوريكه درهر يك دقيقه ميزان فعاليت هايي كه در فضاي اينترنتي انجام مي شود بقرار زير است .
ü دو ميليون جستجو درگوگل انجام مي شود
ü 205 ميليون رايانامه (ايميل) ارسال مي شود
ü 900 وبسايت جديد ايجاد مي شود
ü 2/5 ميليون ارتباط جديد ار طريق فيسبوك اضافه مي شود
ü 102000 دلار در فروشگاه الكترونيكي آمازون خرج مي شود
ü 152000 عكس جديد در فيسبوك بار گذاري مي شود
ü 3/4 ميليون فيلم در يوتيوب مشاهده مي شود
ü 200000 مورد اطلاع رساني در توئيتر انتشار مي يابد
در ميان تمام اين فعاليت ها ذهنيت بهره برداران بطور فزاينده كه ازميليون ها اطلاعات ريز وشكننده آگاهي حاصل مي كنند راهنماي تصميم سازي ، سازگاري و توانايي اقدام در محيط سيّال كاري را فراهم مي آورند . بنابراين آگاهي واطلاعات ، كليد اصلي توانايي اشتغال ما در آينده خواهد بود .
4- سطح رشد شكنندگي ما :
وابستگي ما به رشد سيستم هاي فناوري ، ظرفيت اين را دارد كه در برخي زمينه ها ما را به شكست بكشاند . همۀ ما مي دانيم كه با ظهور نيروهايي مانند ، سيستم هاي حمل ونقل ، رستورانت داري ، پزشكي و دندان پزشكي مي توانند بسادگي چراغ شغل هاي ما را در اين زمينه ها خاموش نمايند .داشتن يك شبكۀ برق مطمئن براي پشتيباني اين سيستم ها در بيشتر مناطق آنرا مشكل نموده است . همچنين مي دانيم كه همين فناوري هاي خرد چگونه مي توانند برخي ازموارد را از دسترس ما خارج كنند ، مانند اينكه واي فاي نداشته باشيم ، به آب نتوانيم دسترسي داشته باشيم ، به برق دسترسي نداشته باشيم و همچنين در اينترنت نتوانيم دور هم باشيم . هر ظرفيت تازه اي انتظارات ما را رشد مي دهد ، ولي وقتي از دسترس ما خارج مي شود بشدت تاوان آنرا پس مي دهيم . امورجامعۀ متوسط آمريكا ( به تعبير ديگري طبقۀ متوسط كل جهان) درسطح بالايي وابسته به بسياري از اين سيستم ها در زمينه هاي خدماتي و فناوري ها شده اند . بطور نمونه موارد زيرقابل ذكر است :
ü فيسبوك تشخيص مي دهد ما چگونه خانواده اي داريم و دوستان ما به چه كاري مشغولند
ü نقشه هاي گوگل ، اپل و بينگ همه جا راهنماي ما هستند
ü سيستم هاي پاندورا ، اسپات فاي يا آر ديو در موزيك
ü اپل تي وي ،راكووغيره در جريان تلويزيوني
ü نت فلكيس ، هلو وغيره در برنامه هاي تلويزيوني
ü جي ميل ، ياهو واوتلوك در نامه هاي الكترونيكي
ü آمازون ، اي باي و غيره در فروشگاه هاي برخط
ü سيستم هاي ارائه دهندۀ شبانه روزي
ü اسكايپ ، واتساپ و وايبر در زمينۀ تلفن هاي همراه بين المللي
ü اي تريد ، اسكات تريد و غيره در زمينۀ ذخيرۀ انبار
هر وابستگي جديد ممكن است بسته به وضعيت يك يا بيشتراز يك شكست را برانگيزد ، رشد سطح شكنندگي ما مي تواند درآينده چشم انداز تعداد فرصت شغلي ما را كاهش ويا افزايش دهد .
5- قدرت فردي ما :
دراين دنياي بشدت بهم پيوستۀ ما بسادگي مي توان ميزان وجريان قدرت فردي را مشاهده نمود . اين نوع قدرت مي تواند در صنايع خرد مورد استفاده قرار گيرد ، اختلاف ايجاد نمايد يا حتّي جهان را تغيير دهد . نمونه هاي بيشماري از گذشته بعنوان شاهد مثال مي توان آورد كه تحّرك جمعيت امروز جهان در همه مناطق تغييراتي را سبب خواهد شد:
- · مدرسۀ گريس چوي( انتخاب زيبا) : دانش آموختگان اين مدرسۀ تجاري وابسته به هاروارد با اختراع يك چاپگر 3 بعدي با هزينه اي كمتر از 300 دلار هر نوع تقاضاي تزئين وآرايشي را با استفاده از رنگدانه هايي كه توليد مي كنند عملي خواهد كرد ، محصولي كه بطور بنيادين اين نوع فعاليت هارا دگرگون خواهد نمود .
- · شركت كشاورزي (فتو دمبيا) : زماني كه براي عرضۀ غذا اين شركت ، براي مردم كشور آفريقايي مالي كشاورزي پايدار ايجاد نمايد ، برنامۀ شركت مذكور با آموزش بهترين شيوه هاي كشاورزي به زنان جامعۀ مرد سالار اين جوامع آنها را تحت تأثير قرارخواهد داد.
- · شركت هايي كه ايده هاي بزرگ را به تجارت وصل مي كنند : مانند شركت بن كافمن در تزئينات ، شركت آلربي در خدمات خانگي و شركت كلي درفروش خودكار غذاهاي سالم وبهداشتي .
مردم براي ادارۀ زندگي خود به قدرت هايي دست پيدا مي كنند ، كه هركدام منحصر بفرد بوده وغير قابل پيش بيني مي باشد .آن ها پيوسته تصميم مي گيرند كه در اين رابطه كارهايي انجام دهند ، كه سرانجام بعضي از آن ها ممكن است مثبت ومفيد يا برخي منفي وغيرمفيد از آب درآيند . آنچه را كه مي بينيم اينست كه بين قدرتي كه دراثرهمكاري جمعي حاصل مي شود درانتقال به افراد چقدرتعادل يا عدم تعادل بوجود مي آورد . بطوريكه وقتي نيروي اين پديده ها در ميان مردم ظهور پيدا مي كنند و مردم شغل شان را از دست مي دهند ، بيش از پيش نياز داريم هوشيار باشيم وبه مردم اطمينان دهيم شغل هاي ديگري كسب خواهند كرد ، پس نبايد فقط جنبه هاي منفي اين نيروها را برجسته نمود .
6- حفاظت بيش از اندازۀ ما (قدرت نسل بعدي):
آيا نوه هاي ما به نوه هاي خودشان تنبل لقب خواهند داد ؟ به اين ترتيب به نظر مي رسد كه هر نسلي به درستي ونيكوكاري يكي دو نسل بعد از خود بدگمان خواهند شد . چرا كه تلاش سختي نخواهند داشت ، تصميم هاي درستي خواهند گرفت ، باندازۀ كافي برنامه ريزي خوب خواهند كرد ، وبسادگي هيچ حس مشتركي نسبت بهم نخواهند داشت . در عين حال كه ما اقدامات فوق حفاظتي از فرزندانمان بعمل مي آوريم. طولي نخواهد كشيد بر اساس علم شيمي واقعي مدارس به دانش آموزان اجازۀ استفاده از ابزارتيز را نخواهند داد . تمام رشته هاي ورزشي نياز به كلاه خود خواهند داشت ، همچنين به شبكۀمحافظ ، محافظت از دور ، محافظت از پاها نياز خواهد بود تا كسي نتواند آسيب احتمالي بزند ، واين يعني فرد نه بچرخد ونه بجنبد ونه شادمانه قدم بردارد وهمه جاي خود را بپوشاند . بنابراين وقتي كه انتخاب مي كنيم فرزنداني با آرامش مخصوص داشته باشيم ، در واقع همه همين را خواهند خواست . در صورتي كه در دنياي واقعي ما نمي توانيم برنده هايي بدون بازنده داشته باشيم . مردم مراقبتي نسبت به فرزند شما روا نخواهند داشت مگر اينكه فرزند شما دليلي بدست آنها داده باشد . در آمريكا 29 درصد جمعيت زير 35 سال هنوز در خانه وهمراه با والدين خود زندگي مي كنند. حتّي در مناطق ديگر دنيا وضع بدتري حاكم است . براي نمونه در ايتاليا بالاي 60 درصد مردان زير 35 سال همچنان همراه والدين زندگي مي كنند . با توجه به ظرافت ، حركت تدريجي ودقيق در اين حوزه ( حفاظتي) كه در بلند مدت دربازاركار تأثير خواهد گذارد ، در نهايت در حوزه هايي كه به حد بلوغ مي رسند هم در حوزۀ اشتغال ودر كليۀ حوزه ها وضع بدتر خواهد شد .
7- ايده هاي نهايي:
آيا سيستم فعلي ما در ايجاد فرصت هاي شغلي جديد " يك سيستم خود سازمانده پيچيده است ؟ " آيا سيستم هاي رشد يابندۀ با خصلت نمايي ما افت ميزان زاد و ولد را جبران خواهند كرد ؟ آيا رشد سطح آگاهي ما، سطح شكنندگي ما را جبران خواهد كرد ؟ آيا حفاظت بيش از حد از خود جايگزين قدرت فردي خواهد شد ؟ جواب اين سئوالها مثبت است امّا نه هميشه . آيا مردم در پاسخ دهي به فرصت هاي ايجاد شده آماده هستند ودر اين زمينه براي انتخاب راههاي آينده ازايمني برخوردارند؟ يا مشابه دهۀ 60 ما هم بايد به رييس جمهور در بارۀ تهديد هاي دهه هاي آينده نامه بنويسيم ؟ همه با اينكه در آينده مشكلاتي خواهيم داشت موافق نيستند . ديويد آتور پروفسورعلم اقتصاد از دانشگاه ام آي تي اينگونه توضيح مي دهد : ژوناليست ها ومفسرين متخصص در زمينۀ توسعۀ جايگزين كردن ماشين با نيروي كارانساني تمايل دارند اغراق نمايند وبرخي كامل كننده هاي قوي را فراموش مي نمايند . چالش هايي كه در اين جايگزيني مطرح است عبارتند از : سازگاري ، حس مشترك و خلاقيت كه بصورت گسترده اثر مي پذيرند . رييس بخش اقتصادي گوگل "هال ورين " نظر افسونگرانۀ ديگري ارائه مي دهد : اگر جايگزيني مزبور به معني حذف كندي ، خذف تكرار وحذف كارهاي ناخوشايند باشد قاعدتأ جواب مثبت بايد باشد . همانطوريكه برعكس اگركار لباسشويي ، ظرفشويي وجاروبرقي را حذف نماييم وكار آن ها را با دست انجام دهيم ناخشنود مي شويم . گمان من اينست كه اين جايگزين سازي فرصت هاي شغلي خوشايند است ، ودر دهۀ آينده ادامه خواهد داشت . انتظار اينست كه تعداد ساعات كاردرهفته كه از 70 ساعت به 37 كاهش يافته است به كاهش بيشترادامه خواهد داد ، كه چيز خوبي است . همه مي خواهند كه فرصت هاي شغلي بيشتر شود ساعات كار كاهش يابد. روبات ها در شكل هاي مختلف موجب كاهش تعداد ساعات كار در هفته خواهند شد ، البته بستگي به تعداد فرصت هاي شغلي خواهد داشت . اين پديده همان چيزي است كه در 300 سال گذشته ادامه داشته است بنابراين دليلي ندارد كه دردهه آينده متوقف شود . مدارك محكمي وجود دارد كه : كاركنان داراي مهارت پائين كم كارند ، امّا عكس اين مطلب درست نيست يعني كاركنان داراي مهارت بالا نبايد پركار باشند . ازطرف ديگرشغل هاي با دستمزد پايين موضوعشان فقط پرداخت كافي نيست ، بلكه دستمزد پائين مشوقي است براي اينكه كاركنان را با ماشين جايگزين نمايند . دراين مقطع زماني چگونگي تغييرات پديده هاي پيرامون ما بسادگي قابل مشاهده است ، امّا آيا اين تغييرات باندازۀ كافي متفاوت هستند كه گواهي برنگراني تلّقي شوند ؟ بنابرديدگاه من ، براستي بازار كار يك سيستم خودسازمانده پيچيده است ، ودر بيشترحوزه ها از خود حفاظت خواهد كرد. گرچه مسائل اصلي پيش روي ما مواردي است از قبيل اينكه ممكن است احساس آرامش حوزۀ خصوصي از افراد سلب شود ، وموجب راه افتادن جنگ هاي فردي با شركت ها ونهادهايي كه بايد داراي مسئوليت باشند شود . بنابراين نبايد قدرت حوزۀ خصوصي دست كم گرفته شود . اندوهبارتر اينكه اين موضوع يكي از روي دادهاي حتمي خواهد بود كه كمتر قابل پيش بيني است ، واز نظر تفكر سيستمي نيز كمتر قابل جلوگيري است . علاقه مند خواهم بود كه افكار مخالف ويا موافق شما در اين باره را بشنوم .
مأخذ : Thomas Frey ( the innovation editor THE FUTURIST magazine)