گذر جامعه سنتی: نوسازی خاورمیانه
اگر عضو یکی از شبکههای زیر هستید میتوانید این مطلب را به شبکهی خود ارسال کنید:
نقد و ارزیابی کتاب با عنوان گذر جامعه سنتی: نوسازی خاورمیانه تالیف: دانیل لرنر؛ ترجمه: دکتر غلامرضا خواجه سروی / مسعود اویسی
تالیف پروفسور دانیل لرنر و ترجمه دکتر غلامرضا « گذر جامعه سنتی: نوسازی خاورمیانه » کتاب خواجه سروی توسط پژوهشکده مطالعات راهبردی در سال 1383 منتشر شده است. این کتاب حاصل پژوهشی است که این استاد برجسته در مورد توسعه و آثار آن بر فرهنگ در شش کشور خاورمیانه انجام داده است. در این نوشتار ابتدا شرحی مختصر از کتاب و مطالب بیان شده در آن ذکر شده و سپس نقاط مثبت و ایرادات آن بیان می گردد. با توجه به مجال کم سعی گردیده که این مسئله به خوبی منعکس گردد.
مقدمه:نوسازی در دوره های زمانی اخیر در شمار مهمترین مسائل جهان سوم قرار گرفته است. تغییر سبک زندگی از کهن به جدید که حاصل تحول در شیوه های جدید زندگی غربی بود بعد از شروع فرایند نوسازی اروپایی به تدریج به دیگر مناطق جهان سرایت کرد. رسوخ این نحوه زندگی به کشورهای جهان سوم، آنها را بر سر یک دوراهی قرار داد: اینکه به رسوم، آداب و سنت های جاری خود تمسک جسته و از پیروی دنیای غرب احتراز جویند و یا اینکه با پیروی تام از سبک زندگی غربی، تلاش کنند به پای دنیای غرب برسند. همین ذهن مشغولی، مطالعاتی را درباره نوسازی این کشورها در داخل و خارج دامن زده است.برای تدوین این کتاب پانزده سال وقت صرف شده که درطول آن پژوهشی که پایه آن را تشکیل داده، در شش کشور خاورمیانه شامل ایران، سوریه، اردن، ترکیه، مصر و لبنان انجام شده است. در طول این زمان مدرنیته با شتابی روزافزون در این کشورها گسترش یافته و رسوخ پیدا کرده است. توسعه شتابان و نفوذ سریع این پدیده باعث تغییرات و ایجاد مسائلی برای مردمان این کشورها شده و مشکلاتی برایشان ایجاد کرده است. بدین ترتیب تمرکز این کتاب بر نوسازی به عنوان عامل ایجاد مشکل برای بسیاری از مردم این منطقه است. مشکل مردمی نوسازی، مخمصه قوم محوری را نیز شامل م یشود، اما در این مخمصه، قوم محوری آمریکائیان که به برنامه های توسعه درخارج از کشور کمک می کند تنها قسمت کوچکی از مسئله است. قسمت اصلی مشکل قوم پرستی خود مردم کشورهای در حال توسعه است که در امور عمومی جوامع شان مشکلاتی ایجاد کرده است.مدل غربی توسعه برای این که بتواند به طور موثر عمل کند، باید از چنین قومیت پرستی رهایی یابد. به همین دلیل است که قوم گرایی خاورمیانه مانعی در مقابل نوسازی است. در ادامه به توضیح مختصر قسمت های مختلف کتاب پرداخته خواهد شد.
فصل اول: تمثال بقال و کدخدا در فصل اول مولف مثالی داستانی از اتفاقی که برایش درترکیه افتاده، که به موضوع تحقیق هم مربوط بوده، را ذکرکرده است. این مثال مربوط به روستای بالغات و تغییرات اتفاق افتاده در آن در طول یک دوره زمانی کوتاه است.
فصل دوم: نوسازی سبک های نظری: بحث نظری در این فصل مولف به بیان پایه نظری تحقیق خود پرداختهاست. در قسمت اول این بحث به شخصیت متحرک افراد پرداخته شده است. در مغرب زمین این تحرک و تغییرات با جابجایی سرزمینی و مسافرت شروع شد و به تدریج به تغییرات در شیوه زندگی و شکل دهی نیازهای ملزوم آن منتهی شد. در اینجا از مفهوم یکدلی استفاده شده که در آن فرد سعی دارد تا صفات مثبت مد نظرش را از دیگران اخذکرده و صفات مذمومش را نیز به دیگران فرافکنی کند. این یکدلی از عوامل مهمی است که با استفاده از آن می توان گسترش نوع خاصی از مدرنیسم را در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه توجیه کرد و توضیح داد. در قسمت بعد به نقش رسانه های گروهی در فرایند گسترش نوسازی و هماهنگی با آن پرداخته شده است. افزایش تحرک روانی با بسط مسافرت فیزیکی آغاز می شود. با تکامل وسایل حمل و نقل این تحرک افزایش چشم گیری می یابد و با گسترش مسافرت و مهاجرت این نکته درک می شود که جابجایی جسم باعث تغییر عنصر روانی می شود.این نکته با آمدن رسانه های جمعی مثل رادیو، تلویزیون و سینما به اوج خود می رسد. این ابزارها باعث می شوند تا انسان ها به سفرهایی طولانی و خیالی بروند و به نقاطی سربزنند که جسم آنها آنجا را درک نکرده و شاید هم نخواهدکرد.
همین رسانه هاست که جریان تغییرات را شدت بخشیده و با آگاهی بخشی کانالیزه شده، خواسته های انسان ها را درجهات خاصی هدایت می نمایند. نظام تجدد، قسمت دیگری از این فصل مهم کتاب است. در این قسمت از بحث، مولف بیان می دارد که حتی رسانه های گروهی در جاهایی مورد استقبال قرار می گیرند که از لحاظ معیارهای دیگر مدرن باشند. این امر بدین معنی است که رسانه ها زمانی به کارآمدترین صورت، تحرک روانی را درمیان مردمی گسترش می دهند که بر اساس بعضی معیارهابه شرایط پیشین تحرک اجتماعی و جغرافیایی دست یافته اند. البته باید توجه داشت که عکس این گزاره هم درست است و این شرایط باید با هم تحقق یابند تا به نوسازی موثر درجامعه ای منتهی شوند. در قسمت بعدی به عوامل ایجاد مانع در جریان نوسازیاشاره شده است. مهمترین عامل مخل در روندهای تئوریک در این زمینه دخالت دولت های این منطقه است. برای مثال توزیع گیرنده رسانه ای رایگان توسط دولت باعث شده تا تعادل میان سواد و استفاده از این رسانه ها در منطقه به هم بخورد. نکته دیگر هم جریان مهاجران به سمت شهرها دراین منطقه است. این افراد کاری در شهر ندارند و به همین سبب مصرفی هم انجام نمی دهند و نقشی که در نظریه ها برایشان در نظر گرفته شده را ندارند.مسئله مهمی که در مورد کشورهای این منطقه وجوددارد این است که مردمان این مناطق تصویری بسیار مثبت از گذشته شکوهمند خود در ذهن دارند. این تصور از گذشته ممکن است منجر به عدم درک درستاز سپری شدن آن زمان ها شده باشد.در هر صورت در این تحقیق انتقال شخصیت شناسانه را به عنوان تحرک روانی همراه با یکدلی به عنوان سازو کار این تحرک به عنوان پایه تئوریک انجام پژوهش در نظر گرفته است.
فصل سوم: گذر جامعه سنتی: یک پیمایش در این فصل به توضیح شرح انجام پژوهش پرداخته شده است. در این زمینه نحوه و دلیل انتخاب کشورها، علل طبقه بندی کشورها، اشخاص و مکان های مورد مطالعه و موارد مهم دیگر در پژوهش توضیح داده شده است. در انتهای فصل هم شرحی کوتاه از بقیه فصول کتاب آورده شده که به خواننده نمایی کلی از ادامه روند کار می دهد. در میان این شش کشور، لبنان پیشرفته ترین کشور منطقه در آن زمان بوده و پس از آن ترکیه قرار داشته است. بر همین اساس است که دو فصل به ترکیه و بقیه فصول هم مربوطبه هر کدام از کشورهای دیگر منطقه است.
فصل چهارم: ترکیه: نگاهی به گذشته در این فصل به گذشته ترکیه پرداخته شده است. به همین منظور ابتدا به کارهای آتاتورک و وسعت اقدامات او توجه شده است. تلاش های آتاتورک واقدامات شبه انقلابی او که باعث تحرک روانی وسیعی در جامعه عقب مانده و بی سواد ترکیه شده بود، خود دلیلی بر کار بزرگ اوست.در ادامه به وضعیت این کشور در زمان امپراطوری عثمانی پرداخته شده است. در آن زمان نه تنها توده بی سواد در ترکیه وجود داشت که حاکمانی مخالف سواد نیز بر این کشور حکومت می کرد. همین مسئله به خوبی باعث شده بود که جامعه ترکیه بر خلاف همسایگانش در اروپا عقب مانده بماند و از توسعه بویی نبرد. اختلافات نژادی و زبانی موجود در ترکیه هم عامل دیگری در گسترش این وضعیت بود که تحرک مثبت راا ز جامعه ترکیه می گرفت. شیوه حرکت آتاتورک، استفاده از شیوه های مشارکتی برای مردم ترکیه بود. نکته تمایز بخش میان ترکیه با بقیه کشورهای منطقه در این زمینه این بودکه آتاتورک به دنبال شهری سازی جمعیت نبود بلکه به دنبال این بود که روستای جدیدی برای ترکیه تعریف کرده و مردم را در همین روستاهای جدید که به امکانات مدرن مجهز بودند، نگه دارد. نکته دیگر استفاده از انقلاب ارتباطات بود. بر خلاف جامعه سنتی عثمانی که در آن خبررسانی از طریق جارچی و به صورت شفاهی صورت می گرفت،آتاتورک تلاش کرد تا با تمرکز بر گسترش رسانه های جمعی فضایی راایجاد کند که مردم مستقیما به منبع خبر متصل گردند و بدین طریق امکان ایجاد دگرگونی های مد نظرش از لحاظ فرهنگی و سیاسی را پیدا کند. تاکید دیگر آتاتورک بر آموزش عمومی بود. او وظیفه اصلی دولت را آموزش عمومی می دانست. دستور او در زمینه تغییر رسم الخط به شیوه ای که نزدیک به مدل های غربی است تا بدین وسیله فراگیری و استفاده از آن ساده گردد،در همین راستا ارزیابی می گردد.
فصل پنجم: ترکیه: به سوی آینده
در این فصل میان سنتی های ترکیه که در فصل قبل از آنان سخنرانده شد و افرادی که در اثر انتقال فرهنگی به شکل جدیدی درآمده بودند، تمایز مشخصی به کار رفته است. جامعه ترکیه در اینجا به سه گروه مدرن، سنتی و در حال انتقال تقسیم بندی شده که سعی گردیده به هر کدام به فراخور موضوع پرداخته شود. در ادامه فصل به بیان نتایج تحقیق در مورد ترکیه پرداخته شده که به صورت خلاصه باید در مورد آن گفت که در ترکیه اقلیت مدرن زمان تحقیق بخش فعال جامعه بودند و منبع انرژی اجتماعی برای آینده جامعه ترکیه به شمار می رفتند. بر خلاف آن عده، سنتی ها قرار داشتند که اگرچه از لحاظ جمعیتی غلبه با آنان بوده اما تمایلی برای مشارکت در امور جامعه از خودنشان نمی دادند و از رسانه های ارتباط جمعی هم دور بودند. این عده ازمشارکت در فرایند نوسازی هم بر حذر بودند.جامعه آن زمان ترکیه در حال سکولار شدن بوده و دغدغه اکثر افراد جامعه مشکلات اقتصادی و اجتماعی بوده و دیگر مذهب از دغدغه اولیه مردم کنار رفته است.
فصل ششم: لبنان: دو دنیا در کنار هم
لبنان در زمان انجام تحقیق پیشرفته ترین کشور منطقه از لحاظ معیارهای تجدد بوده است. این کشور نه از لحاظ کشاورزی، نه از لحاظ صنعتی و نه از لحاظ نظامی دارای قدرتی نبوده ولی شهرنشینی بالایی داشته، مردمانش باسواد بوده اند و از روزنامه، کتاب و سینما استفاده می کردند. دلیل این مسئله را هم باید در موقعیت خاص لبنان جستجو کرد. لبنان ارتباط زیادی با دنیای غرب داشته است. این کشور محل عبور خارجی ها با کالاهای خارجی بوده و همین مسئله سبب گردیده که فرهنگ خاصی در آنجا شکل گیرد.ادامه فصل به بررسی و تحلیل نتایج تحقیق در لبنان می پردازد.لبنان در بسیاری از فاکتورهای مورد بررسی در این پژوهش رتبه نخست را در میان شش کشور مورد بررسی به خود اختصاص داده و در صدر قرار داشته است.
فصل هفتم: مصر: دور باطل
در این فصل به مصر و جامعه آن پرداخته شده است. این جامعه یک مشکل اساسی دارد و آن هم فقر است. بسیاری از مردم این کشور با فقر شدیدی دست و پنجه نرم م یکنند و قاهره شهری است که جمعیت بسیاری در آن زندگیم یکنند که حتی خانه ای ندارند و شبها را در خیابا نها به سر می برند. نکته دیگر در مورد مصر این است که این کشور امکان کشاورزی زیادی ندارد و به جز نوار سبز حاشیه نیل، بقیه این کشور را بیابان های وسیعی دربر گرفته است. عدم تقسیم صحیح ثروت در جامعه مصر هم مشکل دیگری است که باید به مشکلات این کشور اضافه گردد. جامعه مصر از تحول روحی نیز استقبال زیادی ندارد و از جابجایی استقبال نمی کند. درگیرشدن مصر در درگیری های جهانی در زمان ناصر هم به مشکلات این کشور افزوده شده بوده و با این همه مشکل اصلی در این منطقه همان فقر و عدم وجود درآمد می باشد. البته باید توجه کرد که این مسائل مربوط به زمان حکومت جمال عبدالناصربر این کشور بزرگ عربی است.
فصل هشتم: سوریه: فریب های افراط گرایی
سوریه دیگر کشور منطقه است که در این فصل مورد بررسی قرار گرفته است. سوریه در آن زمان از ملاک های تجدد دور بوده است. علت اصلی آن را شاید بتوان در بی نظمی موجود در این کشور دانست. بحث دیگر عدم وجود پایه های لازم برای نوسازی در این کشور بوده است. اما مسئله دیگر آن زمان این کشور روی کار آمدن طبقه ای از حاکمان نظامی بوده که سعی داشته اند روند تقسیم ثروت و کار را در این کشور عوض کنند. این دسته برای این منظور سعی داشتند تا از ملغمه ای ازسیاست های ناسیونالیستی، حزبی و مذهبی بهره گیرند. البه برای این منظورکاری که باید در فهرست اولیه قرار می گرفت، ایجاد نظم در روال امور درسوریه بود. به هر حال حاکمان این کشور به شدت برای نوسازی برخی جنبه های حکومت مثل ارتش تاکید داشتند در حالی که مردم بیشتر به دنبال مسائل اقتصادی بودند. رواج اندیشه های چپ و طرفدار کمونیسم درآن زمان در سوریه را نباید فراموش کرد.
فصل نهم: اردن: یک کشور با دو مردم
اردن یک دنیای قدیمی است. این کشور مردمی بیابان نشین داشته که ازتجدد در آن زمان به دور بوده اند. حکومت در آنجا به شکل مطلقه ادامه داشته و تلاش برای ایجاد موازنه در میان اقوام و گروه های مختلف صاحبقدرت در آنجا به شدت پیگیری می شده است.البته در این سرزمین دسته دیگری نیز زندگی می کردند. این عده فلسطینیان مهاجری بودند که از کشورشان آواره شده بودند و اکنون در اردن زندگی می کردند. این مردم از لحاظ سطح سواد و فرهنگ از بومی های اردن بسیاربالاتر بودند و همین مسئله مشکلاتی را نیز برای اردن در پی داشت. نکته دیگر در مورد این عده این بود که جمعیت این عده دو برابر ساکنان اصلی سرزمین اردن بوده است.نکته آخر در مورد اردن این است که بسیاری از نشانگان تجدد در این کشوراز سوی بومیان در آن زمان رد می شده و عامل ایجاد مشکل قلمداد می شده است. بقیه فصل به توضیح پژوهش در اردن اختصاص دارد.
فصل دهم: ایران: در جهانی دو قطبی
ایران در آن زمان، کشوری تصویر گردیده که بین قدرت های بزرگ ودعواهای آنان قرار گرفته است. این کشور از گذشته های دور تاریخی خوددر بین قدرت های بزرگ قرار داشته به همین سبب هم در دویست سال گذشته موفق به پی گیری سیاست مستقل نگردیده است.در زمان تحقیق هم ایران نقش سدی را در مقابل رسیدن روسیه کمونیست به آب های خلیج فارس و دسترسی به منابع نفتی این کشور شده است.توسعه در ایران آن زمان هم بسیار ناچیز بوده و کشور را به جایی نرسانده است. اقدامات اصلاحی رضاشاه که در مدت طولانی بیست سال زمامداری اش انجام شده بود، به سبب ایجاد مقاومت به دلیل مخالفت رضاشاه با برخی سنت های مذهبی مردم به جایی نرسیده بود.ایران بعد از جنگ به سبب اشغال مشکلات زیادی داشت. از سویی دولت آن به درآمد نفت کاملا وابسته بود و از سوی دیگر میزان این درآمدها بسیارناچیز بود و نمی توانست پایه نوسازی قرار گیرد. اختلاف و تشطط سیاسی درآن زمان هم بر این مسئله اضافه شده بود.مسئله دیگر در آن زمان این بود که به سبب رویارویی دکتر مصدق باانگلستان در مسئله نفت، مشکلات زیادی در ایران آن زمان برای دولت به وجود آمده بود. بقیه فصل به تحلیل سوالات پژوهش انجام شده در آن زمان پرداخته است.
فصل یازدهم: نگاهی به گذشته و چشم انداز آینده
در این قسمت مولف به بیان جمع بندی از تحقیقش پرداخته است. به همین منظور سعی کرده تا نظریه ای که در فصل دوم این کتاب به عنوان پایه تحقیقش بیان کرد، به گونه ای نشان دهد که با واقعیات به دست آمده درطول پژوهش همخوانی دارد.او بیان می دارد که هدف از این پژوهش اثبات نظریه نبوده بلکه می خواسته تا نشان دهد که نظریه با جریان عمومی در این منطقه هماهنگ است و ازاین جهت صحتش تایید می گردد.آنچه که لرنر در این کتاب بر آن بیش از بقیه مطالب تاکید دارد، سرعت تغییر جوامع سنتی است. این تغییر لزوما با مولف ههای مدرن که گمانمی شود عامل گسترش مدرنیته هستند، ارتباطی ندارد و سرعت وقوع آنبیش از وجود این عوامل است. تئوری ارائه شده در این کتاب که در پژوهش پایه آن آزمون شده، برای توجیه و توضیح همین وضعیت است.
نکات قوت و ضعف کتاب : پروفسور دانیل لرنر یکی از اساتید بنام و شناخته شده در این عرصه است. این نکته که نگارنده کتاب ایشان بوده، بی شک یکیاز نقاط قوت اساسی کتاب است.دکتر غلامرضا خواجه سروی، از اساتیدی است که در این زمینه کارهایی در گذشته انجام داده بوده و همین آشنایی با این مسئله سبب گردیده که کار ترجمه کتاب را به خوبی به انجام رساند. ترجمه روان و شیوای کتاب به همراه روایی این ترجمه بر اعتبار این اثر تا حد زیادی افزوده است.
این اثر از جمله کارهای کلاسیک صورت گرفته در زمینه توسعه در کشورهای منطقه خاورمیانه است. تئوری پروفسور لرنر که در این اثر راستی آزمایی شده، در مورد چگونگی گسترش جریان نوسازی غربی در این منطقه توضیح خوبی برای جریان رو به گسترش این امر در منطقه است.گرچه برخی از مطالب مطرح شده در کتاب به سبب گذر زمان، به تاریخ پیوسته است اما برخی از تحلیل های صورت گرفته در آن هنوز هم کارایی خود را حفظ کرده است.یکی از نقدهای وارد بر این اثر این است که از زمان نگارش متن اصلی آن زمان زیادی گذشته است. البته این نقد را می توان بدین گونه پاسخ دادکه تئوری ارائه شده در این پژوهش هنوز دارای اهمیت است و جایگاه خودرا در این حوزه حفظ کرده است. یکی دیگر از نقدهای وارد بر این اثر این است که حجم این اثر زیاد است و بهتر بود که با توجه به قدیمی بودن برخی مطالب، این مطالب به عنوان مطالب زاید حذف می گردید.
هفت فصل کتاب به بررسی موردهای خاص اختصاص دارد. با توجه به تغییرهای ماهوی در شرایط جهانی و به تبع آن مردمان این منطقه، بهتربود که این مطالب مورد بازبینی قرار می گرفت یا حذف می گردید.در نهایت باید اشاره داشت که این اثر یکی از آثار مورد استفاده این حوزه است و ترجمه آن توسط دکتر خواجه سروی به گسترش منابع محدود حوزه توسعه و غنای تئوریک این حوزه بسیار مهم برای کشور کمک شایانی کرده که به همین سبب، زحمات دکتر خواجه سروی دراین زمینه قابل تقدیر است.
مطلبهای دیگر از همین نویسنده در سایت آیندهنگری:
|
بنیاد آیندهنگری ایران |
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۳ آوریل ۲۰۲۴
ستون آزاد
|
|